برای آخرین نفس بخون ترانه ای..... که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای....

15:23 - 1394/08/28

این آخرین قدم برای دیدنت
این آخرین پُله واسه رسیدنت.....
.
این آخرین نفس کشیدن از برای تو
این آخرین تورو ندیدنم برای تو.....
.
برای آخرین نفس بخون ترانه ای
که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای....
.
که میشه از تو رَد شد و نظر به جاده کرد
که میشه این غمارو از دلم پیاده کرد
.
بخون دوباره خوندنت برام مقدسه
بیا دوباره دیدنت برای من بسه
.
بدون که باید از تو رد شد و دلو ندید

باید بُرید و پَر زد و به آسمون رسید...
.
صدا بزن منو که باره آخره
بذار ببینمت قراره آخره
برای بار آخرم شده
فقط بخند.....
.
بخند و چشمای قشنگتو
ببند، ببند.....ببند....

.
بیا به جُرم عاشقی بکش منو نرو...
نگاه کن این تن ِ نحیف و زار و خسته رو
.
تورو به جون ِ خاطرات ِ خوبمون بمون
تورو به جون ِ خاطرات ِ تلخمون نرو....
.
بیا و راحتم کن از نگاه آدما
نذار بگیره دامنم رو آه ِ آدما....
.
بگو چرا باید بسوزه لحظه های من
بخاطر نگاه ِ اشتباه آدما
.
برای آخرین نفس بخون ترانه ای
که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای......
.
که میشه از تو رَد شد و نظر به جاده کرد
که میشه این غمارو از دلم پیاده کرد........

ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ 

عشق یعنی چه؟؟
ما چه می فهمیم......
عشق.....
.
عاشقی که از معشقوقش میگذره.....نه از تکه ای از قلبش.....که از تمام قلبش.......
بخاطر دوست داشتن.....
.
تنها عشق است که قدرت ندیدن «خود» ولی دیدن دیگری را به انسان می بخشد.....
تنها عشق است  که با این معنای متعالی اش در وصف این حالات حرفی باقی نمی گذارد .......

"تقدیم به پروانگان صمیم......همسران جانبازان....."
بی نهایت از لطفتون ممنونم

خدا قوت
حاجت روا به خیر

http://btid.org/node/79915

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****
تصویر yad
نویسنده yad در

از خانومش پرسیدم:
وقتی شوهر جانبازت تعادلش رو از دست میده،
کتک هم میزنه؟
.
با لبخند گفتش:
چه جورم!
.
گفتم:
دردتون نمیاد، ناراحت نمیشید؟
.
باز هم خندید و گفت:
هر چه از دوست رسد، نیکوست.....
.
بهش گفتم:
خب چرا اون لحظه از اتاق خارج نمیشید؟
اون که شما رو نمیشناسه؟
.
گفت :اون توی این موقعیت نمیدونه که من همسرشم،
ولی من که میدونم اون شوهرمه!
نمیتونم تنهاش بذارم.....

.

گفتم:
بعد از اینکه حالش خوب شد یادش میاد چه کار کرده؟
گفتش:
به دست و پامون میوفته و گریه میکنه و میگه:
منو ببخشید.....
دست خودم نیست...

 

تصویر باران
نویسنده باران در

سنگينه... خیلی سنگین.................... مثه غروبای جمعه

ممنون... مثه همیشه دلنشین

تصویر yad
نویسنده yad در

سلام عزیزم

هعععععععععععی....

سخت و سنگین....

فدای مهر دوست خوبم

تصویر yad
نویسنده yad در

سلام دوست خوبم

ممنون از شما

ایشالا عشق و دوست داشتن حقیقی نصیب و روزی همه....عشقی که سمت و سوی خدایی داره.....
عاشق باشی.......عاشق بمونی سروناز عزیز

ضمنا

*با صدای حامد زمانی...دوس داشتین گوش بدین این اهنگ رو....زیباست...*