بگم یا خیر؟

13:39 - 1394/12/17

سلام من قبلا بایه پسری که توسن ۱۶سالگیم بوده نامزد کردم به طول چند اما که پسر خوب نبوده زدم بهم به دلایل اخلاقی باهاش یه صیقه چند ماه خوندم عکس هم دارم امه چیزی بینمون نبوده الان ۲۰سالمه میخوام ازدواج کنم ایا لازمه به همسر ایندم بگم؟

http://btid.org/node/87860

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 4 =
*****
تصویر منصور
نویسنده منصور در

سلام.
اگر شرعاً واجب نیست بگویید ، پس گفتنش لزومی ندارد.

تصویر مجید27
نویسنده مجید27 در

چه دخترایی پیدا میشن  16 سالگی بفکر صیغه ازدواج بوده یا اون دخترایی که زود تو بیست سالگی اینا ازدواجمیکنن معلوم نیستش چی تو کلشون میگذره surprise . دخترای زرنگ  تو فکر چه چیزایین اونوقت این دخترا تو فکر چین

تصویر یا الله

سلام بعله باید بگید چون صیغه کردین یعنی مدتی محرم کسی بودین پس باید بدونه بعلاوه از زبون خودتون بشنوه بهتره تا فامیلا بگن بهتره گفتن ایم موضوع رو هم بذاری برای اخرین مرحله 
موفق باشی 
یا حق

تصویر خانم آسمان

جزئیاتش رو نمیخواد بگی ولی به طور اجمالی بهش بگو که بعدا نگه نگفتی کلا همسر ادم یه چیزی رو از زبون خود ادم بشنوه بهتره تا از مردم بشنوه.
تو اگه بگی یه پیش زمینه داره و انوقت راحت حرف کسی دیگه رو باور نمیکنه ولی اگه از تو نشنیده باشه و اونوقت یه ادم شیطون صفت تو فامیلتون باشه و بخواد شیطنت کنه و اونطور که خودش دلش بخواد ماجرارو واسه شوهرت بگه اونوقت شوهرت حرف اون کسی رو باور میکنه که اولین بار از زبونش شنیده و به تو هم شک میکنه که چرا زودتر بهش نگفتی. یا مثلا ممکنه بعضی از فامیلهاتون شما رو با نامزد قبلی بشناسن و یه چیزی که نباید از دهنشون بپره.
به نظرم بسپار به خانواده که بفهمه زیر نظر خانواده بوده و اگه خواست ازت ریز ماجرارو بپرسه که با اون چطوری بودی و ... تحت هیچ عنوان جواب سوالهاش رو نده.

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

بگی بهتره چون اول واخرمیفهمه

تصویر تقی زاده

باسلام و احترام

از اعتماد شما به گروه مشاوران "رهروان ولایت" سپاسگزاریم.

اگر دختر ببست تا خواستگار داشته باشد و یا پسر بیست مورد خواستگاری رفته باشد لزومی ندارد بگوید بلکه باید گفت نباید بگوید زیرا گفتن آن مشکل دارد زیرا  یکی از عوامل بدبینی هایی که در زندگی بوجود می آید همین گفتن خواستگاری ها می باشد.
اگر خواستگاری به بله برون کشیده بشود و حدود سه ماه هم طول بکشد و بعد بهم بخورد لازم نیست گفته بشود چون خواستگاری نقص نیست و خواستگاری رفتن عیب نیست.
اما اگر در فرایند خواستگاری صیغه محرمیتی خوانده بشود این موضوع فرق می کند، صیغه محرمیت خوانده شده و عده ای اطلاع دارند. باید این قضیه را به خواستگار گفت. البته شما باید دلیل این که از هم جدا شده اید را به خواستگار بگویید و عکس هایی که با هم گرفتید هم به او بگویید تا بعدا مشکل ساز نشود.
باید اجازه بدهید که بعد از مطرح کردن دلایل جدایی در مورد فرد جداشده تحقیق صورت پذیرد. با گفتن حقیقت اعتماد بین طرفین شکل میگیرد. و بعدا کسی نمی تواند برای برهم زدن این رابطه چیزی بر خلاف واقعیت را بگوید.

نگفتن این موضوع به خواستگار و نبود اعتماد باعث می شود که فرد شک کند و به بررسی زندگی گذشته شما بپردازد تا خودش حقایق را پیدا کند. البته این احتمال وجود دارد که حقایق را ازا زبان دیگری و به نحوی دیگر بشنود و علاقه از بین برود و یا کمرنگ بشود. احترام، اعتماد، تعهد و صمیمیت، چهار پایه یک زندگی موفق هستند. ممکن است تمام این ماجراها با گفتن دروغ‌های مصلحتی شروع شده باشد و یا با نگفتن بخشی از حقیقت؛ یادمان باشد که دروغ گفتن یک بحث است و نگفتن قسمتی از حقیقت بحث دیگری، صداقت و راستی باور و اعتماد را بین دو طرف بیشتر می‌کند و همراه با آن مهر و علاقه‌ نیز بیشتر می‌شود.