۱۱میلیون و ۲۰۰هزار نفر در ایران در سن ازدواج قرار دارند ، اما مجردند. اين ارقام درحالي اعلام مي‌شود كه مسئولان از رشد 3.4 درصدي طلاق در سال 92 و ورود اعضاي ديگري به جمع مجردان خبر مي‌دهند. موضوع را با دكتر بهنام اوحدي، روانشناس و سكسولوژيست درميان مي‌گذاريم. او معتقد است 20 ميليون دختر جوان ايراني نيازمند ازدواج هستند اما 7 ميليون آنها هرگز شريك ايده‌آل‌شان را پيدا نمي‌كنند. از نظر اوحدي مجردها در حالي شمع‌هاي بالاتر رفتن سن‌شان را فوت مي‌كنند كه ترس از نداشتن همراهي براي سال‌هاي پاياني جواني و نداشتن مراقبي براي گذراندن روزهاي پيري رهاي‌شان نمي‌كند.
30 سالگي سال بحران است
در سال‌هاي منتهي به 30 سالگي نشانه‌هاي اختلال سازگاري در خانم‌هاي ايراني پيدا مي‌شود. اين زنان نه‌تنها به خاطر تمايل خود به ازدواج بلكه به‌خاطر فشارهاي آشكار يا ناآشكار خانواده، دوستان و جامعه دچار آسيب‌هايي مي‌شوند و به مرور علائم افسردگي و اضطراب را بروز مي‌دهند. اين نشانه‌ها معمولا به شكل ترس از آينده و نگراني در برابر آينده، مشكلات خواب يا ارزيابي بدبينانه نسبت به دور نماي زندگي ديده مي‌شود.
بحران‌هاي ناشي از تجرد طولاني مدت، تنها محدود به كشور ما نمي‌شود و در همه جوامع به اندازه‌هاي متفاوتي ديده مي‌شود اما به‌خاطر ساختار جامعه ما، اين مشكلات با شدت بيشتري بروز پيدا مي‌كند. شايد در كشورهاي پيشرفته، سن شروع اضطراب‌ها و بحران‌هاي ناشي از تجرد حدود 32 سالگي باشد اما در ايران به‌خاطر فشارهاي خانواده و اجتماع از 28 سالگي بسياري از زنان مجرد وارد مرحله بحران مي‌شوند.
زنان مطلقه با تنهايي سازگارند
در كشور ما تحمل تجرد براي زناني كه مطلقه هستند آسان‌تر است، چون فانتزي‌ها و آرزوها و رؤياهاي رنگارنگ و خيال‌پردازانه‌اي كه دختران هرگز ازدواج نكرده در مورد ازدواج دارند، در ذهن آنها جايي ندارد. اين زنان به‌خاطر تجربه‌اي كه داشته‌اند، با واقعيت زندگي آشناترند و آسان‌تر مي‌توانند تنهايي را تحمل كنند. زنان مطلقه مي‌دانند كه ازدواج به هر قيمتي آنها را به سعادت نمي‌رساند و به همين دليل نداشتن يار را پايان راه خوشبختي خود نمي‌بينند. گذشته از اين، زنان مطلقه به دليل دوشيزه نبودن بيشتر ازامكان ازدواج موقت برخوردار هستند.
مردها راحت‌ترند
تحمل تاخير سن ازدواج، براي آقايان آسان‌تر است چراكه در جامعه كنوني ما بهتر مي‌توانند با ازدواج موقت كنار بيايند و به لحاظ بيولوژيك محدوديت زماني خاصي براي بچه‌دار شدن ندارند و تا 60 سالگي هم مي‌توانند بچه سالم داشته باشند اما در خانم‌ها با افزايش سن احتمال به دنيا آوردن نوزادي كه دچار نقص‌هاي كروموزومي باشد افزايش پيدا مي‌كند. به همين دليل با هر سال بالاتر رفتن سن، ترس از دست دادن فرصت طلايي ازدواج هم بيشتر مي‌شود و اين هراس كه به دلايل مختلف ايجاد مي‌شود، خانم‌هاي مجرد را هر روز بيشتر آزار مي‌دهد.
مي‌ترسند كسي مراقب‌شان نباشد
فرآيند پير شدن از اولين دهه زندگي شروع مي‌شود اما با گذشت سال‌ها شدت مي‌گيرد و روي روان فرد هم تاثير مي‌گذارد. زماني‌كه فرد درمي‌يابد كه از نظر فيزيولوژيك توانايي گذشته را ندارد و چين و چروك‌ها به چهره و بدنش راه پيدا كرده‌اند، با خود مي‌گويد به سرازيري نزديك مي‌شوم و همين هراس از پيري، تنهايي و مرگ، او را به سمت راه‌هايي براي متوقف كردن اين روند سوق مي‌دهد. آقايان سراغ باشگاه‌هاي بدنسازي و مكمل‌هايي كه قدرت از دست رفته را به آنها برگرداند مي‌روند و خانم‌ها با گرفتن رژيم‌هاي سخت و اقدام‌هاي زيبايي مي خواهند در مقابل پيري بايستند.
ترس از تنهايي در چنين دوره‌اي تشديد مي‌شود. درحالي‌كه در 30 سالگي خانم‌ها از نداشتن پشتيبان عاطفي مي‌ترسند، با گذشت يك دهه از اينكه در پيري كسي همراه‌شان نباشد و از آنها مراقبت نكند هراس پيدا مي‌كند. اغلب افراد بعد از 40سالگي شاهد از دست دادن پدر بزرگ و مادر بزرگ، والدين يا آشنايان ديگرشان هستند و از اينكه در پيري هيچ كس نتواند از آنها مراقبت كند، بيشتر مي‌ترسند.
آقايان واقع‌بين‌ترند
گرچه بحران‌هاي ناشي از تجرد طولاني مدت، تنها زنان را گرفتار نمي‌كنند اما شدت و ميزان اين مشكلات در مردها بسيار كمتر است. اغلب آقايان براي آينده خود برنامه‌هايي دارند و از آنجا كه واقع‌بينانه‌تر به ازدواج و قبول مسئوليت نگاه مي‌كنند، پس از تصميم گرفتن به اين مي‌انديشند كه آيا امكان اجاره خانه يا پرداخت هزينه‌هاي زندگي را دارند يا خير. بسياري از مردها ترجيح مي‌دهند پيش از ازدواج تحصيلات‌شان را تكميل كنند و به جايگاه ايده‌آل‌شان برسند، به همين دليل است كه تاخير در ازدواج آسيب چنداني به آنها نمي‌زند.
البته خانم‌هاي كمالگرايي كه برنامه‌هاي متعددي براي زندگي‌شان دارند هم آنقدر درگير برنامه‌هاي خود مي‌شوند كه آسيب‌هاي ناشي از تجرد را به اندازه زنان ديگر تجربه نمي‌كنند درحالي‌كه دختراني كه برنامه‌اي براي آينده ندارند و به ازدواج به عنوان راهي براي بالاتر بردن جايگاه‌شان نگاه مي‌كنند، از تجرد آسيب بيشتری مي‌بينند.
هنوز هم جامعه تجرد را نمي‌پذيرد
نااميدي يكي از پيامدهاي تجرد طولاني مدت است كه هم در زنان هرگز ازدواج نكرده و هم در زنان مطلقه ديده مي‌شود. پرسش‌هاي مكرر اطرافيان با اين موضوع كه «چرا ازدواج نمي‌كني!»، «پس كي به ما شيريني مي‌دهي؟» و ... عرصه را براي دختران هرگز ازدواج نكرده 35 ساله تنگ‌تر مي‌كند و اين روزها شاهد اين واقعيت هستيم كه بسياري از دختراني كه قصد يا فرصت مناسب ازدواج را ندارند، به دنبال راهي براي مهاجرت مي‌گردند.
طبق امارها، تعداد پسرایی که در سن ازدواج هستن خیلی کمتر از دخترای دم بخته یعنی اگر همه پسرا هم ازدواج کنن بازم تعداد زیادی دختر مجرد میمونن.دلیل اینکه مدت سربازی رو هم مدام زیاد میکنن همین تعداد کم پسر هاست.مشکل دیگه اینه که همین پسرا به خاطر مشکلاتی که دارن(سربازی و بیکاری و ...) تمایل و انگیزه ای به ازدواج ندارن ولی برعکس شرایط طوری شده که دخترا صلاحشون رو توی ازدواج میبینن و باعث میشه پسر مطلوب و دختر طالب باشه...متاسفانه بعضی دخترا رو میارن به جذب پسر از راه دوستی ولی نهایتا خودشون ضرر میکنن.اگر به رابطه ها نگاه کنین میبینین که اکثرشون غیر مستقیم توسط دختر شروع شده(با ارایش و ...) و نهایتا توسط پسر کات شده و اونوقت دختر میگه یه پسر اومد سراغم و منو گول زد و بعدش بهم خیانت کرد...ولی خودش خودشو گول زده و خودش به خودش خیانت کرده اونجایی که سعی کرد با عشوه اومدن پسر جذب کنه.جذب پسر از راه ارایش و عشوه اومدن ممکنه به ظاهر و توی چند مورد نتیجه بده اما معمولا اخر و عاقبت نداره و این دختره که بیشتر ضرر میکنه.مجموعه این شرایط باعث شده که متاسفانه سن ازدواج خیلی بالا رفته...
بزرگی میگه ازدواج مانند شهر محاصره شده ای است گه کسانی که بیرون شهر هستند میخواهند وار د شهر بشوند و کسانی که داخل شهر هستند میخواهند از ان خارج بشوند البته اگر هم زندگی مجردی و متاهلی را مقایسه کنیم زندگی دوبخشه میشه بخش اول در حسرت بخش دوم وبخش دوم در حسرت بخش اول
منم 33 سالمه در 17 سالگی یکبار عقد شدم و دو هفته بعد از ازدواجم همسرم و به جرم حمل مواد مخدر گرفتن گفت دوستام گولم زدن ولی من ازش جدا شدم و دیگه حاضر نشدم ازدواچ کنم چون واقعا به هر قیمتی نمی ارزید/ البته دو با موقعیت خوب برام پیش اومد که به دلایل بیخودی به سرانجام نرسید تا اینکه فهمیدم بختم و بستن و کسی که این کار و کرده بود اومد ازم حلالیت گرفت از اون موقع خیلی دل شکسته و ناراحتم چون هم تنهایی اذیتم می کنه هم کیس مناسبی برای ازدواج ندارم تازه طرف بهم گفت بختم و تا 34 سالگی بسته . برادرم 27 سالشه میخوام براش زن بگیرم اما وقتی همه می فهمن که یه خواهر بزرگ تو خونه داره می ترسن با اینکه من اصن دخالت نمی کنم و تحصیل کرده ام داداشمم فوق لیسانسه و شرایط مالی و ظاهریش خیلی خوبه . دیگه از این وضعیت خسته شدم . بعضی وقتا که تحت فشار جنسی هستم کسایی که از من کوچیکترن و ازدواح می کنن و نفرین می کنم متاسفانه نفرینامم می گیره و وقتی می شنوم زندگیشون بیخودی از هم پاشیده عذاب وجدان می گیرم
سلام دوست عزیز
شاید گره کارشما در همین نفرین کردن باشه
شما که نفرینتون می گیره قطعا دعاتون هم می گیره...خانم جمالی عزیز یه پیشنهاد خواهرانه اون لحظه هایی که دلتون می گیره و می خواین نفرین کنید دعاکنید و حس قشنگش رو تجربه کنید و نتیجه اش رو هم می بینید.
دعاکنید خواهرم درحق همه مظلومان عالم و درحق دیگران اول و بعد خودتون و دراون لحظه برای خوشبختی اون زوج ها دعاکنید و مطمئن باشید به زندگی خودتون بر می گرده.
من تجربه کردم و نتیجه گرفتم.
ان شاالله بختی نیکو قسمت شما و برادرتون بشه و خوشبخت و عاقبت بخیر بشید.
چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی چی بختمو بستن؟من که باور نمیکنم
ینی اعتقادی ندارم به این حرفا
فک نمیکنی زیادی خرافاتی ای؟
متاسفانه فرهنگ سازی که تو ایران میشه برا ازدواج فقط شیره سر هم مالیدنه مثلا اونروز تلوزیون میگفت ما داریم فرهنگ سازی میکنیم برا ازدواج و مسئولش گفت ما برا دانشجوهایی که ازدواج میکنن یه سفره مشهد با قرعه کشی بهشون میدیم این آخه میشه فرهنگ سازی!!!جووونای ما این همه مشکل دارن آخه یه سفره مشهد که نمیشه انگیزه یا یه کمک مسئولین فقط میخوان بگن ما یه کاری کردیم همین وگرنه هیچکس واقعا به فکره فرهنگ سازی نیست تلوزیونو سریالامونم که فاجعه س جوری دخترارو نشون دادن انگار هیچی به جز ازدواج کردن ازشون برنمیاد همش یا دارن طلاق و دعوا و بدیه دخترارو نشون میدن یا دخترای در آرزوی همسر اونم نه یه همسره ایده آل هرکی که باشه یه جوری دارن به همه دخترا توهین میکنن ولی چه میشه کرد دخترای ما عادت کردن به این بی احترامیا به مردمه ما یاد دادن به یه دختر به خاطره دیر شدنه ازدواجش میتونید لقب بدید و مسخرش کنید متاسفانه وقتی گفته میشه خواستگار کمه آقایونه ما فک میکنن منظورشون جنسه مذکره و به خودشون اجازه میدن ازدواج موقتو تبلیغ کنن آقا جنس مذکر کم نیست مرد به معنای واقعی کمه کسی که بشه روش به عنوانه همسر حساب کرد و بهش تکیه کرد کمه این یه ضعف برا پسراس ولی پسرا خوشحالن فک میکنن الان این یه ضعف برا دخترا حساب میشه یه دخرت اگه میگه خواستگار ندارم منظورش هر مدل پسری نیست پسرامون تقصیری ندارن وقتی این چیزارو تو تلوزیون میبینن فک میکنن حقیقته متاسفانه صدا و سیما نمیدونه چه نقشه مهمی داره توی فرهنگ سازی همینجوری بدونه فکر فیلم میده بیرون سریالایی که به ظاهر مبتذل نیستن ولی وقتی دقت کنید میبینید از اون سریالای خارجی مخرب تر هستن
قدیم اگر دختری از سن سی و پنج میگذشت پیش خودش میگفت قسمت نبوده. و رویه زندگی رو به سمت دعا و ریاضت و سفرهای مذهبی میبرد. اکثر یا خانه دار بودن یا نهایت دبیر و معلم. ولی الان وقتی دخترا فوق و دکترا دارن میگیرن. کار میکنن و تو جامعن و این اوضاع ترویج فرهنگ جنسی غرب. دیگه این دختر رو نمیتونی با کلمه ی قسمت نبود ! آروم کنی
و این میشه که به اشکال مختلف دیگه نیازش رو نشون میده. آقایون هم همین طور. هر چیزی که به موقش بش جواب داده نشه قطع که نمیشه هیچ لبریز میکنه
تشکر از نظر بسیار خوبتون
کاملا درست فرمودید ...
مسولیت پذیر بودن یا نبودن یک جوون بر میگرده به بستر خانوادگی که توشبزرگ شده. پسر یا دختری که یاد نگرفته باشه چه بیست و پنج ساله ازدواج کنه چه سی و پنج ساله. تازه انعطاف پذیری اخلاقشم سن بالا کمتر ممیشه.ولی منظور من این بود که استنباط من از رویه میل به ازدواج در اون گروهی که همچنان میگن ازدواج باید باشه .اصل حرف سر قضیه جنسی هست نه عطش و عجله برای نفقه دادن و حامی بودن و مادر و پدر شدن. باور کنید اکثریت همینه....چون مقید به چارچوب دین هستیم و از طرف دیگه اوضاع راکد و داغون ازدواج آسان
چند درصد جوون های ازدواج رو میخوان با مسولیت هاش و چند درصد
میخوان فقط راهی برای رفع نیازش؟؟؟؟
واقعا از خودمون بپرسیم..ازدواج آیتم های مهمی داره ولی نسل ما مثل قدیمی ها بزرگ نشدن...پس وحشت دارن از تن دادن به مسولیت از طرفی بارفع نیازشون چه کنن؟خیابون ها رو کسایی پر کردن که بی خیال مسولیت شدن.
احسنت
بسیار بسیار بسیار زیبا فرمودید ......
اما به نظرتون چکار باید کرد ؟؟؟؟ عقب انداختن سن ازدواج دردی رو دوا میکنه ؟؟؟ به نظرتون مسئولیت پذیر تر میشن وقتی سن ازدواج بالاتر بره ؟
ما ایرانی ها خودمون برگ ترین دشمن خودمون هستیم...یادمه چند مدت پیش یکی از کاربران حرف بسیار زیبایی زد ...
گفته بود اثر مخربی که رسانه های خود ما تو فرهنگ ما ایرانی ها داشتن ودارن شبکه من وتو نداشته ونداره..!!!
مردم ما الگوشون تلویزیون وبازیگرایو رسانه خودمون هستن .... و خوب چون اکثر قشر بازیگر فرهنگ و سطح اقتصادی و افکار وعقاید متفاوتی دارن (یه جورایی خودمونی نیستن) هنجارهای غربی تجمل گرایی و.. ناخودآگاه .... بین مردم توسعه میدن ...
این تو افکار نویسنده ها وکارگردان ها و..هم هستن ...
من خودم هولناک ترین اتفاق زندگیم تو عروسی برادرم اتفاق افتاده .... جایی که توقعات نادرست و بیجای خانواده عروسمون راهم آبرومون روبرد هم رابطه خانوادگیمون روبهم زد و کلی حرف و.. برامون درست شد...
من خودم اگه بخوام نظربدم که ازدوج به این سبک جامعه درسته یا نه ؟؟؟میگم نه...چون خودم و خانوادم از این رسم ها زخم خوردیم و قربانی شدیدم... کسی تا تجربه منو نداشته باشه درک نمیکنه ...
فکر این که این همه آدم روجمع کنی و خرج کنی که شاد باشی اما خیلی ها هیچ درکی از هدف این مسئله ندارن و مدام دارن به این فکر میکنن که دنبال یه چیزی بگردن که بزنن تو سرت و کوچیکت کنن ...درواقع تو این مراسم های مختلف و خرج ها و.. تنها چیزی که به چشم نمیاد وصلت دو نفره ..شاید برای نود درصد مهمون ها کیفیت غذا مهم تر از این حادثه باشه .. واین یعنی عبث ترین کار دنیا اینه که برای عروسی بخوای خرج زیادی کنی...
من شخصا قلبا ومنطقا دوست دارم یا اصلا عروسی نگیرم که این اتفاقا نیوفته یا اگرم گرفتم ساده ومختصر و یا نهایتا مهمون ها فقط خودی ها ....
آرزو نمیکنم کسی تجربه منو داشته باشه اما یقین بدونید اگه جای من بودین و این اتفاقا براتون میافتاد به نتیجه من میرسیدید که جشن مفصل و خرج زیاد هیچ ارتباطی به شاد بودن و زندگی خوب نداره.... واقعا برای من هولناک بود .. خدا قسمت کسی نکنه...البته خرج کردنی رو که تهش اشکتو دربیارن .........
سلام .
عجب پست پر حاشیه ای شد...
تنها چیزی که می تونم بگم اینکه حقیقت تلخه
برادر گرامی خودتونو ناراحت نکنید...
امیدوارم نسل بعدی مشکلات ما رو تو ازدواج نداشته باشن.
واقعا تعجب برانگیزه..
این همه واکنش...چرا اخه؟ ایشون این پست رو دوس داشتن گذاشتن..مدیر سایت هم تایید کرده..چه عیبی داره منم مجردم منم خوندم ولی نمیشه بگم نزارین چون دلم میلرزه سخت نگیرین..خوشبختی که فقط در گرو ازدواج نیست..ارامش عینه خوشبختیه
کسی اگه با خوندنش اذیت میشه باید عنوان پست رو که میبینه نخونه..واقعا اگه اثر منفی میزاره نخونه..
مثه اینکه بگیم چرا از سرطان صحبت میشه...مگه میشه بگیم چرا؟
اونم وجود داره..اینم وجود داره..
منطقی باشیم..و ایراد های بنی اسرائیلی نگیریم..
ممنون..یاعلی
باران جان بحث می کنیم دیگه اینکه یه نفر یه پستی بزاره همه به به چه چه راه بندازن که چیز خاصی یاد نمی گیریم وقتی هرکسی نظرشو بگه می تونیم از نظرات هم استفاده کنیم و درضمن اقای عاشق من24م احترام بزرگتر واجبه
افکار پوسیده وتکرار حرف بوووووووق رو میگم جهت اطلاع! بعدم نظریات شما کاملا قابل احترام ولیییییییییی....................
سلام سرکار خانم حدیث
من کجا به شما بی احترامی کردم ؟؟ حرف های پوسیده منظورم حرف های شما نبود ..... این فرهنگ اشتباهی هست که در بین جامعه رایج شده ...... اگه بی احترامی شده پوزش می طلبم ....
و در ضمن من محمد مهدی هستم !!!!! عاشق نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهرم بخدا انقدر ایراد گرفتن که پشیمون شدم
سلام برادرم
شرمنده پای سیستم نبودم
تا حدی طبیعیه اونم بخاطر مشکلات و فشارهایی که جوونای این دوره بیشتر مواجه شدن ظرفیتشون کم شده..
شما بگذرید و توجه نکنید..
نه شما باعث این افزایش تجرد شدین و نه دخلی در این امارها داشتین
این نیز بگذرد..............
ما ایرانی ها چرا اینجوری هستیم؟ چرا از کاه کوه میسازیم وهمیشه درگیر مسائل الکی و بی خودی هستیم که هیچ تاثیر مثبتی توی زندگیمون نداره همیشه میخوایم یه الگو و قالب درست کنیم مردم رو باهاش قالب بزنیم
نمونش همین سن ازدواج!! مگه ازدواج باید سن خاصی داشته باشه ؟ ازدواج یه امر طبیعیه در هر سنی و هر موقعیتی باید امکان داشته باشه . همیشه طبیعت جوریه که زن و مرد در هر سنی مجرد باشن یه جنس مخالف تو همون رنج براشون پیدا میشه ولی جامعه ما مخصوصا در مورد خانم ها سوزنش تو یه نقطه گیر کرده .اتفاقا هر چی سن بالاتر میره فرد نیازی بیشتری به ازدواج داره اما تک بعدی کردن مسئله ازدواج و محدود کردنش به مسائل جنسی باعث شده ما برای زنها تاریخ مصرف تعین کنیم! که هیچ مبنای علمی هم نداره . همین بچه دار شدن هم برام خنده داره بیش از 3 تا بارداری پرخطره ولی خودشون "تنها در خانه "میسازن با 4-5 تا بچه و نشون میدن خانواده اینطوری جذابه!!! به ما میگن بالای 35 بچه نیارید ولی خودشون 45 سالگی هم بچه سالم میارن اونم چند قلو!! بریزید دور این مزخرفات رو .
اتفاقا یه زن شوهر مرده 50 ساله بیشتر از یه دختر 25 ساله به ازدواج و همدم نیاز داره اما نگاه کنید سریال های ما رو .تو همین هفت سنگ پیرمرده 70 ساله رفته زن 30 -35 ساله گرفته یعنی خانم 30 ساله باید با پیرمرد زندگی کنه واقعا خااااک ...کجای دنیا اینجوریه ؟ نه دینمون این شکلیه نه کشورهای پیشرفته اینطورین من نمیدونم ما از کی الگو گرفتیم به اینجا رسیدیم؟ خودمون توازن رو با حرف های صد من یه غاز و نژاد پرستانه و امار های الکی تعداد دختران بهم زدیم .
در دهه 50 هم امریکا وقتی میخواست وارد فاز جدیدی از فرهنگ بشه و به اصطلاح خانم ها بازتر رفتار کنن شایعه انداختن که تعداد زنها بیشتر از مردهاست روانشناس ها میگن آثار استرس اون شایعه هنوز از فرهنگ امریکا رخت برنبسته!! حالا عین الگو رو توی ایران انجام دادن عوارضش رو میندازن گردن ماهواره ها .آره ماهواره تاثیر منفی داره ولی عواقب بی عقلی های خودمون رو هم که به اسم دین به خودر مردم دادیم قبول کنیم
یه سری مطالبی ؛ اماری ؛ تاپیکایی اینچنینی آدم میبینه ؛ فی نفسه بد نیستنا ؛ ولی آدم گور میگیره میخواد داد و بیداد راه بندازه
مثل نفت رو زغال ریختن میمونه!
زغال خودش داره میسوزه؛
شما
این شمایی که اخر پیامتون نوشتید یعنی چی ؟؟
: نمک نپاش
چرا آخه ؟؟؟؟
به نظر من رسانه خیلی داره کم کاری میکنه. دولت کم کاری میکنه. باید ازدواج رو و ساده گرفتنش رو هم تبلیغ کنن و هم عملی کنن
دنیایی هم بگن دین گفت خویشتن داری کنید با وضع جامعه تا یه حدی میشه.
الان جامعه خودمون خیابون دانشگاه محل کار و پوشش های مردم و نحوه تعاملاتشون دقیقا فشار جنسی رو روی جوون ها بیشتر میکنه.
باید تبلیغ کنن که ازدواج رو آسون کنن.
سلام سرکار خانم راحله
بله درست میفرمایید .....اما متاسفانه رسانه ما هم داره دامن میزنه به این فرهنگ اشتباه که در ازدواج ها باب شده ...... مهریه های عجیب ..... جهیزیه عجیب ....فرهنگ عجیب ..... و سخت گیری های عجیب .... بدنشون دادن متاهلین و روابط بینشون ....
دیگه از این بدتر نمیتونست صدا و سیمای ما کار بکنه ....
تازه خیلیا هم که ماهواره میبینن کلا دیگه فاتحه شون خوندست .........
خدا اخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه .....
سلام
از مطلب خوبتون متشکرم .
دوستان عزیز خداوند سنت هایی داره که در زندگی انسان ها برقراره، یکی از این سنت ها هم رزق و برکتی است که در اثر ازدواج ، خدا به بندگانش عنایت میکنه من حقیقتا در ازدواج برادرم دیدم که خدا از جایی که فکرشو نمی کردیم کمکش کرد...اما یک حقیقتی هم در حال حاضر در جامعه ما هست و اون اینه که بعضی گمان می کنند الطاف خدا جانشین سعی خودشون و یا عاقبت اندیشی میشه... و به همین خاطر بدون اقدام برای کار و... به فکر ازدواجند من میگم حداقل یک قدم در استقلال و کسب درآمد برداشته بشه بعد اقدام برای ازدواج کنیم و الا فقر از یک در میاد و ایمان از در دیگه بیرون میره
در امر ازدواج هم به لطف خدا امیدوار باشیم و هم برای کسب روزی و انتخاب درست و... تلاش کنیم، نگذاریم سنمون همینطور بالا بره و دنبال ایده آل ترین فرد باشیم مگه ما از آسمون اومدیم هیچ عیبی نداریم؟؟؟ (راستش یکی از دوستان من فقط واجباتش رو انجام میده اما هرکسی مییاد خواستگاریش می پرسه نماز شب میخونی یانه؟ میگه میخوام همسرم خیلی مومن باشه. ) اگر کسی که حقیقتا مناسب نبود هم پیدا نشد راضی میشیم به رضای خدا و دوباره صبر کنیم و ازش کمک می خواهیم
بنده خیلی دادگاه خانواده مراجعه میکنم و خودم شاهد بودم که طلاق در ازدواج های بالاتر از 25 سال خیلی بیشتر از ازدواج های زیر 25 ساله و علتش هم کاملا مشخصه وقتی سن بالا میره قابلیت سازگاری دونفر پس از ازدواج کمتر از قبل میشه.
ازدواج در سنین پایین خیلی عالیه اما حساب شده، برادر خوبم مطمئنا زمان ما با زمان ائمه(ع) قابل مقایسه نیست، شرایط زندگی به کلی تغییر کرده توقعات بالا رفته، زندگی پیچیده شده و همه اینها هم تا حدی طبیعیه پس نمیشه دقیقا همون نسخه رو برای حال حاضر پیشنهاد کرد اما دقیقا میشه معیار اهل بیت(ع) رو برای ازدواج پیاده کنیم منظورم اینه که تا 15 16 ساله شدیم نگیم بریم ازدواج کنیم بلکه با توجه به شرایط سخت اقتصادی و نیاز به بلوغ فکری و... خویشتن داری کنیم و در تلاش برای فراهم کردن زمینه های ازدواج خودمون هم باشیم بعد موقع ازدواج ملاکمون رو اخلاق و ایمان و اهل کار و تلاش بودن طرف بگزاریم(دقیقا معیار اهل بیت) نه اینکه ملاک اول و آخرمون زیبایی و پول و ثروت باشه...
بازم ممنون از مطلبتون
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
سلام به خواهر گرامی .....
مثال زیبایی رو از برادرتون زدید که تنها نمونه ای از لطف خداوند و کمکی هست که خداوند قول داده و اطرافمون خیلیها بودند که به حرف خداوند توکل کردند و نتیجه مثبتش رودیدند
در مورد طلاق در سنین بالای 25 و بیشتر بودنش نسبت به ازدواج های در سنین زیر 25 هم کاملا مشخصه .... معلومه وقتی دو نفر وقتی شخصیت اصلی شون شکل نگرفته با هم ازدواج کنن خیلی راحت تر میتونن همدیگرو تحمل کنن و تغییر بدن خودشون رو .....
و اما اینکه فرمودید زمان ما با ائمه فرق داره ....بله قطعا همینطوره ....اما تفاوتش در نوع مهیا سازی و نوع ازدواج ها هست نه اینکه بگیم چون فرق داره پس مجبوریم بذاریم سنمون بره بالا بعدا ازدواج کنیم ...... چون اینجوری به خودمون لتمه زدیم و بعدا هم مضراتش و معایبش دامنون رو میگیره ..... چون برخی موضوعات برای ذات انسان هست ....چون خداوند زمان ازدواج رو وقتی تعیین کرده که به بلوغ جنسی برسیم !!!!!!!نه بلوغ فکری و اجتماعی و اقتصادی .....!!!!! پس باید دراین گونه مسائل توجه مون به زمان فعلی و عرف جامعه نباشه چون میتونه عرف جامعه اشتباه باشه .........
تشکر از نظررتون .....
خوشبخت بشید
یاحق
اولا من واسه این شمارو مثال زدم چون همیشه تو همه کامنتا میگین ازدواج توی سن پایین ولی خودتون بهش عمل نکردین!
بعدشم حالا گناه و نگاه آلوده و این حرفا زیاد شده درست ولی اون کسایی که توی سن پایین ازدواج کردن و خودشون میگن ما زندگی مون هیچی نفهمیدیم چی؟؟؟؟؟اینا حق نداشتن بچگی کنن؟نوجوونی رو طی کنن؟؟؟اره خب معلومه تو هر محیط و اجتماعی هرچند بیگانه وارد بشی بعد یه مدت یاد می گیری اینکه تو سن پایین ازدواج کنن خودشون کم کم دستشون میاد چیز مسلمیه ولی حرف اینجاست لزومی نداره انقدر زود خودشونو درگیر مسائل و مشکلات کنن درسته توی دین تاکید شده به ازدواج کردن ولی دیگه تاکید نشده در سن پایین ازدواج کنن!من هنوز رو حرف خودم هستم باید اول بفهمن چرا ازدواج میکنن قراره دقیقا چه اتفاق مهمی واسشون بیفته وقتی اینو درک کردن اقدام به ازدواج صحیح تره تاوقتی چیزی ازش نمیدونن جز اینکه یه مراسم تشریفاتی با یه لباس عروس و کت شلوار داماد و ماشین عروس و جشن وپایکوبی...
اولا خوب نبود که بنده رو مثال زدید .....دوما من خودم در سن کمتر میخاستم ازدواج کنم که بنا به دلایلی نشد ..... سوما شما و بقیه بچه های سایت هم در جریان بودید که من مشکلی از بابت ازدواج نداشتم و حتی تا مشهد برای ازدواجم قدم برداشتم ولی خب قسمت نبود ....قبلشم یه نفر دیگه بود که باز هم قسمت نشد ..... پس نمیتونید بگید چرا بهش عمل نکردم!!!!!!!! و الان هم دست نکشیدم و بیخیالش نشدم ...الان که 22 سالمه و هنوز اول راه هستم ولی خب به نظر خودم دیرشده و باید زودتر ازدواج میکردم ...اما بدونید بهش عمل کردم ولی خب قسمت نشده!!!!!!!!!!!!!!!!!
نکته بعدی اینه که به نظرم دیدگاهتون اشتباهه ....هیچ کجا نگفته بذارید بفهمید از زندگی بفهمید چی میخاید بعدا ازدواج کنید ...... بهتره که بدونیم ریشه این تفکر از کجاست!!!! اینکه خیلی به ظاهر عاقلانه میگیم باید ابتدا بفهمیم از زندگی چی میخایم بعدش ازدواج کنیم!!!
و نکته بعدی اینه که شما فرمودید برخی گفتن ما میخاستیم جوونی کنیم ولی نذاشتن و سریع ازدواج کردیم و از زندگی هیچی نفهمیدیم ...خب اونا سطح فکرشون همین بوده ....اما فکر میکنید چرا این حرفو زدن ؟؟؟ چرا ناراحت هستند از این موضوع ؟؟؟؟؟؟؟ نه بخاطر سن وسالشون بلکه بخاطر تفکرات اشتباه و فرهنگ اشتباهی که در میان برخی جوانان رایج شده ...اینکه جوونی کردن رو در مجرد بودن میبینن درحالیکه اشتباهه ...در حالیکه تفکر اشتباهه ....در حالیکه این افکار کاملا رایج از غرب هست که میان جوونای ما باب شده ......
بهتره که ببینید ریشه این تفکرات چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمئن باشید اگه این جو و این شرایط فکری که درست کردند باعث این مشکلات شده ...باعث این صحبت ها شده ... فکر نکنید حالا چون 15 سالگی ازدواج کرده این اتفاق افتاده نه هرگز ......
و جالبه این تفکرات داره به جایی میرسه که خیلی دخترا فقط به فکر خوشگذرونی هستند تا سن های بالا ...... پس نگاه نکنید به یه سری دخترایی که افکار مسموم غرب در ذهنشون رسوخ کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بهتره که با ریشه این افکار دشمنی داشته باشید نه با ازدواج در سنین پایین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام .طبیعه همه ما روزگاری دور.. دلمون میخواست ازدواج کنیم ..البته هنوزم دوست داریم اما یه چیزهایی هست که نمیذاره....
مثلا ترس ...
به خصوص ترس از مسوولیت......... از آینده ... حرف مردم ... ترس از مشکلات مالی و هزار چیز دیگه
همین ترس ها انتخاب و حتی فرصت ها رو کم میکنه ...
مال من بیشتر این بوده ...
یکی ازدواج رو اول بدبختی میبینه .. یکی ازدواج رو کعبه آمال مالی...یکی یه چیز دیگه ...نمیدونم
من فکر میکنم این چند سال یه اتفاقاتی افتاده شاید مقصر رسانه ها بودن ... یه جور سیاه نمایی و ابهام درباره ازدواج برای ما بوجود آورن .. شاید اونجا که میخواستن ما رو بخندونن یا بیدارمون کنن ..شاید انقدر از زشتی ها و تیرگی های ازدواج گفتن که به اینجا رسیدیم.... نمیدونم چی هست ولی من خودم دیدم به ازدواج قشنگ نیست .... نمیدونم چرا ؟؟؟
احسنت زیبا و درست فرمودید
بسیار ممنون از شما
سلام
به نظرم وقتی همه چی می شه ظاهر همین می شه ...حتی واسه کسانی مثل خودم که دم از مذهبی بودن می زنن...
وقتی کسانی هم که خواستگار دارن می خوان به همه چی طرف گیر بدن همین می شه...
وقتی آقا پسرها می خوان تو انتخاب همسر همه چی تموم باشه بازم همین می شه یا اگرم می رن خواستگاری اول چهره رو می بینن و کوتاهی و بلندی قد و سانت می زنن ...
وقتی هم که حرف های مشاورین محترم و معیارهای ازدواج و کفویت و...بررسی می کنی و بعدم میشینی پای حرف یه سری متاهل و مشکلات همه رو بعد از ازدواج می شنوی کلا قید ازدواج و می زنی و بدبین می شی بهش و می گی ازدواج نکردم یه غصه دارم که خب مجردم اما ازدواج کنم صد تا غصه بیاد سراغم بی خیااااااااااااااال بابا...
(من انقدر تو این سایت و سایت های دیگه از مشکلات این و اون شنیدم و خووندم که هرکی میاد خواستگاری بدبین شدم و به دلم نمی شینه و فکر می کنم نکنه یکی دیگه رو دوست داشته و خونوادش به زور آوردنش یا نکنه سنش بالاست و ازدواج نکرده مثلا شهر دیگه دانشجو بوده یکی و صیغه داشته ...
و هزار جور فکر میاد تو ذهنم و تصمیم و سخت می کنه...)
خدا آخر و عاقبتمون و ختم به خیر کنه...کلاه ایمانمون و بچسبیم باد نبرتش...ازدواج هم ان شاالله به وقتش اتفاق میوفته فقط باید طلب بخت نیکو کرد...
پی نوشت: مخاطب همه این حرفها خودم هستم و منظورم به دوستان و سایرین نیست...
سلام سرکار خانم آرام ....
بسیار بسیار تشکر از صحبتهای زیباتون ......
متاسفانه همینه که فرمودید ..... اقا پسرها کمال گرا میشن وقتی سنشون میره بالا!!! و دنبال زیبایی هستن حتی مثلا ادمهای مذهبی ....... میگن یه زن خوشگل میخایم !!!!! هر چقدر هم که بگن مومن ولی میگن خوشگل باشه بعد مومن باشه!!!
افرادی هم که متاهل هستند خیلی کم پیدا میشه بگن اره ازدواج کن و خوبه ...معمولا در اکثر موارد میگن یه وقت ازدواج نکنیااااا بدبخت میشی .... پولشو میخای چیکار کنی....هزینه هاشو ؟؟؟؟ و هزارتا حرف دیگه که تو دل ادمو خالی میکنه
و انقدر وضعیت جامعه الوده شده که نمیشه به پسر ها و دختر های حتی مذهبی هم اعتماد کرد ..... انقدر میشنویم که ای وای دختر چادری بوده و با چندنفر دوست بوده یا پسر مذهبی بوده ولی با یه دختر ارتباط داشته که نمیشه دیگه به چشم خودمون هم اعتماد کنیم .....
حرف های زیباتون واقعا جای تبریک داره .... مخصوصا اخر فرمایشاتتون ....
زیبا فرمودید ..... کلاه ایمانمون رو باید بچسبیم که یه وقت باد نبرتش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بی نهایت سپاس ...
خوشبخت بشید
یاحق
آقای محمد مهدی، حرفای شما از این لحاظ که ازدواج رو جدی میگیرید و اینکه باید به دین برگردیم، درسته.
من با حرفایی که زدم با ازدواج مشکلی ندارم اما ازدواج به هر قیمتی رو نمیپسندم.
حرفایی که شما میزنید یعنی ازدواج به هر قیمیتی که شده که البته زدن این حرف برای شما که یک پسر هستید توی این جامعه راحته. شاید برای خواهر خودتون در مورد ازدواجش جور دیگه ای فکر کنید.
من فعلا دیگه صحبتی ندارم.
سلام خانم نرگس .....
ببینید من به هر قیمتی نگفتم ازدواج کنید!!!! نگفتم با هر پسری ...تحت هر شرایطی .... اتفاقا باید حواستون رو جمع بکنید و خیلی بیشتر از ما پسرا مراقب باشید ..... اما مراقبت در این باشه که پسر مومن و پاکی باشه ......نه چیزهای دیگه که امروزه مد شده!!!!!
من خواهرم خدا روشکر ازدواج کرده در سن 16 و 17 سالگی هم هر دوتاشون ازدواج کردند خداروشکر خوشبخت هستند !!!!!!
پس خودم نتیجه این ازدواج ها رو به وضوح دیدم.... اتفاقا در ابتدای زندگی شون خیلی سختی کشیدن و مشکلات داشتن ...ولی خب خانواده هر دو کمک کردن تا اختلافات برطرف بشه و بعد از گذشت چندسال از زندگیشون به اون نقاط مشترک و عشق رسیدند .... وظایفشون رو به خوبی در قبال هم انجام میدن .....و هزاران حرف دیگه ....
در حالیکه اگه مجرد بودن و میخاستن به این بلوغ ها برسن حداقل دوبرابر زمان میبرد !!!!!
الان حدود 20 سال از زندگیشون میگذره و خوشبخت هستند و واقعا زوج طلایی هستن
اون یکی خواهرم هم به همین شکل ...... خب اونها هم الان جونشون واسه هم در میره!!!!
بهتره به نتایج و ثمرات این ازدواج ها توجه کنید نه سن وسال ..... قطعا اونا اول زندگیشون هیچی از مفهوم زندگی و هیچی نمیدونستن ....من خودم که با خواهرام حرف میزنم و بحث میکنم میگن ما اولش اصلا نمیدونستیم چی به چیه ولی به مرور شخصیتمون تکمیل شد و رشد پیدا کردیم ...... و الان واقعا از زندگیمون و ازدواجمون راضی هستیم
خواهرم وقتی ازدواج کرد یه سال بعدش کنکور داد و بهترین دانشگاه قبول شد و بعدش هم فوق لیسانس گرفت در بهترین دانشگاه ولی خب از اون حرفها که عاشق بشه و این مزخرفات که غرب راه انداخته و انسانیت و اخلاق رو از ریشه خراب کرده اتفاق نیفتاده!!!! در حالیکه نمیدونم اگه مجرد می موندن و دانشگاه میرفتن چه اتفاقی میفتاد ...... واقعا نمیشه پیش بینی کرد ......
باید در بدترین شرایط نگاهمون به احادیث و روایات باشه نه وضعیت جامعه فعلی!!!!!!!!!!!
یاحق
سرکار خانم حدیث
افکار پوسیده یعنی اینکه این همه ازدواج تو سنین بالا و عاقلانه و هزارن حرف روانشناسای بی دین غربی رو گوش میدیم و شکستهاش رو میبینیم بعدش میگیم مشکل از جای دیگس .....
میبینیم این همه طلاق تو سن 30 سال که بلوغ حساب میشه انجام شده باز هم میگیم ازدواج تو سنین پایین غلطه باز هم میگیم چند درصد ازدواج ها تو سن پایین موفق بوده .....
افکار پوسیده یعنی اینکه وقتی عوامل محرک تا این حد جامعه رو فرا گرفته پس باید هزار برابر بیشتر بر طبق دین عمل کنیم و در سن پایین ازدواج کنیم ....اگه سن بلوغ قبلا 17 بود الان اومده پایین تر و وضعیت بدتر شده پس باید زودتر به فکر باشیم نه اینکه چند تا حرف روانشناسی مثل بلوغ و مفهوم زندگی رو بهش اضافه کنیم .........
و سرکار خانم نرگس
این عواملی که گفتید هیچ کدوم نمیتونه باعث طلاق بشه!!! تا وقتی که دو نفر افکار غلط که همین مهندسین غربی راه انداختن باعث این افتضاح شده!!!!
قبلا که وضعیت جامعه بدتر از این بوده ...قبلا که خیلی مشکلات اقتصادی زیادتر بوده ..... مثلا قبلا پسره دست زنشو میگرفت میرفتن از زیرزمین 12 متری شروع میکردن و بدون تلویزیون و هزارتا چیز دیگه زندگی مشترک رو راه مینداختن ..... پس مشکل اقتصادی نیست!!!!!!!!
مشکل فرهنگیست!!!!!!!!!!!!!!
مشکل فرهنگی یعنی همین افکار پوسیده که دین رو گذاشتیم رو طاقچه میگیم بذار فرزندمون بفهمه زندگی یعنی چی
بفهمه ازدواج یعنی چی
به بلوغ اقتصادی برسه
به بلوغ اجتماعی برسه
و هزارتا مزخرف دیگه برسه بعد ازدواج کنه که به طلاق نرسه
بعدش میبینیم بعد از یه سال نتونستن همدیگرو تحمل کنن
نمونه بارز این اتفاق همین دو زوج جوون جناب فرزاد حسنی و ازاده نامداری !!!!!
خداروشکر همه میدونیم فرزاد حسنی مثلا خیلی عاقل هست و هزاران هزار بلوغ رو داره اما اخرش چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز بگید بلوغ فکری
باز بگید بلوغ اقتصادی
من نمی فهممم شما انقدرررررررر فهیم هستین و به این چیزا معتقد چرا خودتون به قول معروف خوابتون نمی بره؟؟؟؟
پس ببینید از حرف تا عمل خیلیه! اینکه ادم تو کامنتا شعار بده ازدواج ازدواج خیلی فرق میکنه با عمل مگه نه؟؟؟؟
بعدشم ادما کامل نیستن هرکسی یه اشتباهاتی میکنه مگه شما اینارو الگو قرار دادین که حالا شکست اینا شده مبنای تصمیم گیری تون؟؟؟؟؟؟؟
من فقط اینو میگم باید بفهمی زندگی یعنی چی حالا این فهم شاید تو سن پایین اتفاق بیفته شایدم نیاز به زمان بیشتری داشته باشه نباید همینجوری الابختکی طرفو هل بدیم تویه شرایطی که درک درستی ازش نداره و هنوز وظایفشو نمیدونه یا از پسشون برنمیاد بعدشم شما زمان پیامبرو ائمه اطهار روکلا از ذهنتون خارج کنین چون خیلی فرق میکرده باالان! ببنید تو جامعه الان چی داریم برااساس اونا نظریه صادر کنید نه براساس جامعه ای که اززمین تااسمون متفاوته از هرلحاظی باجامعه اون زمان....
سلام خدمت شما خواهر گرامی ....
من بحثو به طرف افراد نکشوندم ...اینکه من چرا ازدواج نمیکنم یا تا الان مجرد هستم بحثش جداست و وقتی مجزا برای بحث می طلبه ..... من خودم به این حرفها اعتقاد دارم و بهش عمل کردم ...... تا الان برای ازدواج اقدام کردم اما خب اون همسر مناسب رو پیدا نکردم ...... پس نمیتونید بگید چرا خوابم نبرده چون اقدام کردم و نشده ....ولی عقب نشینی نکردم ....
من هیچ وقت شعار ندادم و نمیدم ....قبول دارم ادما خیلی با هم فرق میکنن همه همچین ایمانی ندارن و همه هم نمیتونن اینجوری اقدام به ازدواج کنن .....
اینکه این افراد رو مثال زدم بخاطر اینه که ما خیلی وقت ها در الگو قرار دادن اشتباه میکنیم ....خب بالاخره این ادمایی که مثال زدم نسبتا جزو افراد خوب و عاقل حساب میشن و جزو ادمای معروف هستند .....
و دیگه اینکه نگفتم همینجوری الکی ادما رو هول بدیم تو زندگی مشترک ...نگفتم الابختکی ..... اینکه هنوز وظایفشو نمیدونه دلیل نمیشه که از ازدواج نهی بشه ....خب تو زندگی با همسرش یاد میگیره و خیلی هم سریع تر این روند اموزش طی میشه ولی اگه تنها باشه و مجرد باشه خیلی روند کندتر طی میشه .....
زمان پیامبر و با الان خیلی فرق داره .........اما چیزی که فرق نداره اینه که زمان ازدواج جوونا و نیاز جوونا تغییر نکرده!!!!
اگه بخوایم بحث جدی و منطقی و براساس جامعه امروز باشه خب جامعه ما از غرب و فرهنگ ازدواج غرب الهام گرفته و زندگی هامون بر اساس اون زندگی ها داره پیش میره ...پس تا وقتی که این تفکرات باشه معلومه که وقتی حرف از دین و توکل زده میشه با جامعه در تضاد هست و به نظر منطقی نمیاد ...چون کاملا با این افکار خو گرفتیم .... تا وقتی که این افکار پوسیده رو از ذهن و فرهنگمون پاک نکنیم نمیتونیم به یه فرهنگ درست برسیم و راه صحیح رو پیدا کنیم ......
مفهوم زندگی رو جوونای امروزی خیلی راحت میفهمن اما این فاصله گرفتن ها از دین و انسانیت و اخلاقه که باعث طلاق میشه نه سن و سال ..... نه مفهوم زندگی !!!!!!!!!!!!!!!!
اینکه تو دانشگاه دختره میره و عاشق یه پسر دیگه میشه نشون نمیده که این دختر بچه است یا چون سنش کم بوده ازدواج کرده و به طلاق رسیده .....تنها دلیلش شهوت ...نگاه های الوده ...رفتارهای مخالف دین و گناه هایی هست که مرتکب میشیم!!!! حالا چه سن پایین چه سن بالا فرقی نداره!!!!!!!!!
پس بهتره که بفهمید مشکل کجاست!!!!!!!!! مشکل تو مفهوم زندگی نیست .... مشکل فاصله گرفتن از دین .... و گناه های ریز و درشتی هست که مرتکب میشیم ....مشکل همین دیدگاه هایی هست که غرب با سبک زندگیش به ما تحمیل کرده که عاشق بازیگرا بشیم ...عاشق افراد پولدار بشیم و هزاران هزار موضوع دیگه!!!!!!!!!!
امیدوارم متوجه شده باشید که جوونای امروز مشکلی تو مفهوم زندگی و وظایفشون ندارن ....مشکل جای دیگریست!!!!
یاحق
چرا دوستان انقدر از این امار ها و حرفها ناراحت میشن ؟؟؟؟
جامعه رو نمیبینید ؟؟؟؟؟ این همه مجرد رو نمیبینید ؟؟؟؟
اگه بگیم همه متاهل هستن و افراد مجرد در اقلبت هستند و همه جوونا خیلی زود ازدواج میکنن مشکل حل میشه ؟؟؟؟
تا کی میخایم خودمونو گول بزنیم ؟؟؟؟؟ تا کی باید سرمونو بکنیم تو برف ؟؟؟؟
اگه دوستان گرامی کمی منطقی به اطراف خودشون و دوستاشون توجه بکنن به سادگی درستی این امار و صحبت ها رو متوجه میشن ....نیاز به تحقیق زیادی هم نداره ..... همه چی واضح هست و میشه به راحتی دید !!!
در گذشته سن ازدواج پسران 17 و دختران 13 بود !!!!!!!!!!!!!!
اما الان چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختران که تا قبل از 25 تو خیلی خونواده ها از ازدواج نهی میشن و حتی اجازه خواستگار نمیدن ... یعنی دو برابر شدن سن حتی برای خواستگار اومدن !!!! حالا فرض کنید از 25 میخاد خواستگار هم بیاد ...... حالا اگه بهم دیگه بخورن .... اگه پسره قبلش خیانت نکرده باشه و اگه به هزاران راه کشیده نشده باشه .....چون سن ازدواج که این همه بالا میره پسر باید یوزارسیف باشه که پاک و مطهر بمونه یا دختر..... این موضوع و هزاران موضوع دیگه باعث میشه احتمال ازدواج بعد از 25 هم فقط به چند درصد برسه و تقدیر!!!!
حالا شما بیا بگو همه ازدواج میکنن .....همه جوونا زود ازدواج میکنن .... و از این حرفهای خوشگل و امیدوارانه .... ولی با این حرفها چیزی تغییر نمیکنه!!!!!!!
حقیقتو نگاه کنید!!!
یاحق
ببخشید ولی شما خیلی دارید تند میرید.
اگر قرار باشه سن رو ملاک مقایسه قرار بدید پس باید بقیه شرایط یکسان باشه.گذشته، امروز و فردا باهم فرق دارن و قابل قیاس نیستند. درضمن اینکه متاسفانه توی کشوری که حساب و کتاب درستی نداره، آمار و ارقام هم جواب نمیده. ببخشید اینو میگم ولی حدس میزنم که خیلی به واقعیت نزدیک باشه.
کسی هم خودش رو گول نزده یا سرش رو زیر برف نکرده.
خیلی از خانواده ها هم هستند که اجازه خاستگاری دادن و عروسی کردن و بعضی ها هم بنابر دلایلی اجازه ندادن. دلایلی که شاید بعده ها خود آقا پسر هم هزارمرتبه خدارو شکر کنه.
این مطلبی که شما نوشتین تنها برای ترغیبی برای ازدواج و فرار از تنهاییه نه به سبب مصلحت و درستی.
بله امار و ارقام شاید به نظر با واقعیت به طور کامل درست نباشه و دقیق نباشه اما نمیشه ردش کرد!!!!!! حتی اگه نابینا هم باشیم شرایط رو کاملا متوجه میشیم !!!
بله حرفتون درسته برای ترغیب جوانان به ازدواج هست
اما متاسفانه خیلی دختر و پسرها افکار فانتزی برای ازدواج دارن و اینه که باعث طلاق در سنین پایین و یا ناموفق بودن برخی زندگی ها میشه .........
هر چی سن ازدواج بالاتر بره درصد موفقیت پایین تر میاد !!! هر دلیلی که شما بگی خانواده ها بخاطرش اجازه ندادن خواستگار بیاد با دین ما در تضاد هست!!!! پس چیزی که در تضاد با دین هست نمیشه گفت به صلاح ما بوده!!!
وقتی دختر و پسر تو سنین 14 و 17 ازدواج میکنن هزاران خیر و درستی و سعادتمندی در انتظار هر دو جوان هست!!! و هر چه بالاتر میره به ضرر هر دو جوون هست!!!! جوری که به مرور هر دو از ازدواج دلزده میشن ...... جوری که دیگه وقتی سن بالاتر میره سخت گیرتر میشن و جوری میشه که وضعیت جامعه این میشه و شما هم به نظر میرسه نمیخاد ببینید!!!
خب مشکلی نداره ....... شما بگید اینجوری نیست ما هم میگیم چشم همه چی ارومه
ما خیلی خوبیم!!!!خیلییییییییییییییییییییییییییی
البته که در خوب بودن ما شکی نیست
ولی بزارید جدی باشیم و بگیم که فقط هم افکار فانتزی نیست که باعث طلاق میشه. مسائل اقتصادی، خانوادگی، مملکتی، حتی درس و دانشگاه....هزارن مشکل هست توی زندگی و پستی و بلندی های زیادی داره و شاید بشه گفت که قانونش مثل طبیعته .اگر قوی نباشی و تحمل نکنی، از بین میری و همه چیز رو از دست میدی.
در کل خیلی با حرفای شما موافق نیستم.
سن 14 و17 ازدواج و خوشبختی؟؟؟؟؟؟؟؟خوبه خودتون میگین یه جووون 27ـ28 ساله م الان از پس هزینه های زندگی برنمیاد چه برسه تو این سن!!!بعدشم به نظر من چون به بلوغ فکری نرسیدن اصلا درست نیست!خودم هزار مورد رو دیدم به خاطر احساسات و عواطف و هیجانات توی سن پایین ازدواج کردن و بعد یه مدت دلزده شدن پشیمون شدن گاهی به طلاق منجر شده گاهیم به خیانت! اخه نباید یه درک درستی از مفهوم زندگی داشته باشن بعد وارد یه زندگی مشترک بشن؟؟؟؟؟؟؟
بله سن 14 و 17 و خوشبختی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یه جوون وقتی ازدواج نکنه هیچ وقت به این سادگی نمیتونه خرجشو دربیاره ...به این سادگی پولش جمع نمیشه و در ثانی وقتی ما مجرد هستیم روزیمون رو دست همسر ایندمون نمیده!!!!!! پس وقتی الان با 500 تومن فقط زندگی خودمون میچرخه نباید نگران باشیم اینده باید 1 تومن داشته باشیم و الان نداریم!!!چون الان مجرد هستیم 500 هست و بعدا که ازدواج کردیم این مخارج درست میشه و روزیش میرسه!!! حالا این رسیدن هزارتا راه داره که فعلا واردش نمیشیم!!!!!! پس جوون 27 و 28 یا 17 ساله فرقی نداره و روزیشون از راهش میرسه!!!
اما در مورد اینکه بعد از یه مدت دلزده شدن تنها بخاطر حمایت نکردن خانواده ها و فضای بدی هست که جامعه ایجاد کرده!!!! وقتی تو خونه حرف از چشم رو هم چشمی باشه!!!! وقتی ماهواره باشه!!!!وقتی فیلم های نچندان درست که تلویزیون میذاره باشه!!!! وقتی حرفها و صحبت های دوستان و اشنایان باشه ... و هزاران هزار چیز دیگه نمیشه از این موضوع حرف بزنید
یه سوال .... این همه ازدواج تو سنین بالا انجام شده و به طلاق رسیده!!!!!!!!!! شما چرا نمیای یقه اونا رو بگیری ؟؟؟ چرا نمیگی 27 سالشون بود و ازدواج کردن و به طلاق رسیدن؟؟؟؟؟؟؟؟ میبینی سن مهم نیست!!!!!!!!!!! چه سن پایین چه بالا طلاق میگیرن !!!!!!! پس بحث سن رو بذار کنار!!
اما در مورد اخرین موردی که فرمودید!!!
والا بخدا نه تو احادیث نه هیچ کجای دیگه از این حرفها نداریم!!!!!!!!!!!مفهوم زندگی مشترک رو وقتی میشه فهمید که ازدواج کنی و تجربه اش کرده باشی ....پس بهتره حرفهای روانشناسان بوووووق غربی رو تکرار نکنید!! تا وقتی انسان چیزی رو تجربه نکرده باشه و لمسش نکرده باشه نمیتونه حرف از مفهومش بزنه
تمام نیاز مندیهایی که برای زندگی مشترک وجود داره در زندگی مشترک بدست میاد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه 14 ساله
چه 17 ساله
چه 27 ساله
بهتره که ذهنمون رو از چرندیات روانشناسای بوووووق خارج کنیم!
من حرفای روانشناسای به قول شما بوق رو تکرار نمیکنم!!! به عقیده هرکسی احترام بزارین و اینو درک کنید که همونطوری که شما دارین یه حرفایی رو میزنین و بهشون ایمان دارین بقیه م یه چیزاییو باور دارن!!!!!
اون سن بالاییا که طلاق میگیرن حدااقلش اینه سنجیده طلاق می گیرن می بینن به بن بست رسیدن به هزارو یک دلیل!! ولی سنای پایین فرق میکنه هنوز امادگی پذیرش یک عشق رو واسه تمام زندگیشون ندارن ممکنه هرروز عاشق یکی بشن شما یه دختر 16 ساله رو درنظیر بگیرین ممکنه باجون و دل عاشق صدتا بازیگر باشه ولی همین دختر به 23ـ24که میرسه دیگه اون بازیگرایی که واسشون جون میداد واسش اهمیتی ندارن اینو چیو به نظرتون نشون میده؟؟؟؟جز بلوغ فکری؟؟؟؟؟جز تغییر شخصیت؟؟؟؟؟من نمی فهمم شما که به بلوغ فکری میگن افکار پوسیده و قبولش ندارین چه جوری رشد شخصیت یه ادم رو توجیه می کنین؟؟؟؟؟؟من نمیگم توی سن پایین ازدواج کردن بده ولی میگم واسه افراد مختلف متفاوته!!!من خودم دختری رو میشناختم 15 سالگی ازدواج کرد و باورود به دانشگاه با وجود بچه 2ساله عاشق شد!!! من خیلیا رو دیدم که میگن ما هنوز دست راست و چپمونو تشخیص نداده بودیم که عروس شدیم اصلا خاله بازی بود واسمون !! اینجوری خیلی عالیه نه؟؟؟؟؟؟طلاق توی هر سنی عوامل متعددی داره ولی وقتی مفهوم درستی قبل ازدواج داشته باشی مطمئنا وقتی از نزدیک لمس کردی زندگی مشترک رو احتمال طلاق میاد پایین....
نرگس جان باهم دادیم جالبه شبیه شد یکمی
خواهشا نه بزرگنمایی کنید نه سیاه نمایی
درسته زیاد شده ولی در این حد نشده که بگین احتمال ازدواج بعد 25رسیده به چند درصد وتقدیر!!!!!!!!!
سن ازدواج بالارفته درست!! موانعش زیاد شده درست!!! شاید اون پاکی قبل ازدواج که گذشته وجود داشت الان دیگه کمتر دیده میشه درست!!!! ولی نتیجه نگیرین اینا مساویه مجرد موندن اکثر دخترای بالای 25 هست
بعدشم کسی سرشو زیر برف و تولاک خودش نکرده همه میدونن مشکلاتو ولی اگه فقط خودمونو بترسونیم بااین امارا مسئله حل میشه؟؟؟؟؟؟اگه مدام بگیم اینجوریه اونجوریه مشکل ازدواج درست میشه؟؟؟؟؟؟درسته شاید با گفتن حرفای به قول شما امیدوارانه!!!و به قول من امیدوار کننده
چیزی درست نشه ولی حدااقلش امیییییییییید شاید امیییییییید زنده بشه تو دل یه ادم ...
با این آمار ها فقط میخایم بگیم
آآآآآآآآآهااااااااااااااااااای جووووووونااااااااااااااااا
آهااااااااااااای خانواده هاااااااااااااااااااا
یه خورده عاقلانه و درست تصمیم بگیرید!!!!!! انقدر حرفها و صحبت های شبکه های بیگانه و روانشناسای بیگانه و مزخرفاتی که تو ذهنمون کردند مثل همین بلوغ های فکری و اجتماعی و این مزخرفات رو گوش ندید!!!!!!!!!!!!!!!
والا بخدا زمان پیامبر و ائمه ما هم ازدواج بوده خیلی هم موفق تر از الان بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اما نه حرفی از تناسبات و بلوغ ها بوده نه هیچی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا وقتی درگیر افکار پوسیده و احمقانه غرب و شیطانی باشیم ...باید منتظر بالاتر رفتن سن ازدواج و تحمل تجرد طولانی مدت باشییییییییییییییییییییییییم..........
والسلام!!!
افکار پوسیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟چطوره این دفه شما یکم چشاتون باز کنین!!!!چند درصد ازدواجا توی سنین پایین موفق ن؟؟؟؟؟ زمان پیامبر این همه عوامل خارجی و تاثیر گزار بود؟؟؟؟جامعه اینجوری بود؟؟؟عوامل محرکش در این حد بود؟؟؟؟؟ به نظر من اشتباهه مقایسه این زمان و زمان پیامبر
دوستای خوبم نگران نباشین...اینا واقعیته باید کنار بیایم...
چطور با بیکاری داریم کنار میایم با ازدواج هم کنار میایم...
همیشه بحران تو جوامع هست یه بار گرسنگی...یه بار جنگ و حالا هم ازدواج...
آخرش که چی هممون از این دنیا میریم بهتره با چیزای دیگه ذهنمون رو مشغول کنیم تا اذیت نشیم...
صفحه‌ها