خانومم میگه احساسات خودشو نمیتونه بیان کنه

06:31 - 1401/03/24

سلام ۱۸سالشه عقدیم سر خونه زندگی نرفتیم هنوز

میگه نمیتونم بروز بدم احساساتشو 

منم دارم عذاب میکشم 

احساس میکنم سرده 

بهش چند بار گفتم میگه زورکی نیست میگه در توان نیست 

اخه شما بگین پیام مگه توان میخواد این همه تو اینستا میچرخه موقع پیام دادن زورش میگیره 

راهکار چیه من دیگه پیام ندم چون پیام میدم بازخورد ضعیف میبنم عذاب میکشم ناراحت میشم ادم حساسیم 

لطفاً راهنمایی کنید با تشکر

 

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

 

http://btid.org/node/211468

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 2 =
*****
تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
وقتی بین دو نفر پیوند ازدواج و محرمیت بسته می شود، هر دو طرف دوست دارند که صمیمیت، تمایل داشتن به همدیگر، محرم راز هم بودن و آرامش داشتن در کنار یکدیگر را با تمام وجود احساس کنند، به شما حق می دهم که از برخورد سرد همسرتان ناراحت هستید.
برای اینکه بهتر به نتیجه برسیم نیاز به اطلاعات بیشتری داریم.
از اول عقد و نامزدی رفتارش مثل الان بود یا با گذر زمان اینجور شده؟
رفتارش و ابراز احساساتش به دیگران مثل مادر، خواهر، دوستان چجوره؟ آیا برای این ها پیام عاطفی ارسال می کند؟
ارتباط برقرار کردن ایشان با دیگران چگونه است؟ آیا سرد برخورد می کند یا ارتباط خوب و گرمی برقرار می کند؟
از جهت خانوادگی چطور هستند، از جهت برقراری ارتباط؟
آیا ایشان به اجبار با شما ازدواج کرده یا خودش تمایل داشت؟
نحوه آشناییتون چطور بوده؟
اگر چند روز پیام ندهید یا تماس نگیرید ایشان گلایه می کند؟
شما خیلی به ایشان وابسته هستید؟
آیا خیلی از مواقع احساس تنهایی می کنید؟
شما چند سالتون هست؟
با توجه به مطالبی که فرمودین نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- قبل از عقد بستن نیاز هست که دو طرف نسبت به همدیگر آشنایی کافی پیدا کنند و همدیگر را از جهت ملاک های ازدواج و از جهت ویژگی های شخصیتی مورد بررسی قرار دهند، بعد از عقد نیاز هست که زوجین مهارت های زندگی را یاد بگیرند که مثلا چجوری با هم ارتباط خوب و موثر برقرار کنند، چجوری حل مسئله کنند و...
2- ممکن است در فرهنگ خانوادگی همسرتان اینجور هست که در دوران عقد، ارتباط زیاد و گرم را نمی پسندند و بیشتر به صورت رسمی برخورد می کنند.
3- ممکن هست رفتارهایی انجام داده اید که همسرتان احساس امنیت نکند مثلا شاید پیام های ایشان را به مادرتان نشان داده اید و این باعث شده همسرتان ناراحت شود و اطمینان نکند و پیام های عاطفی برای شما نفرستد.
4- اگر مکرر از همسرتون انتقاد می کنید این کار را انجام ندهید، چون انتقاد زیاد باعث لجبازی می شود، مثلا هر روز بگویید چرا اینطور جواب می دهی و... باعث می شود که ایشان لجبازی کند.
5- همسرتان در سن جوانی هست و می خواهد استقلال طلبی را در خودش پرورش دهد، و این باعث می شود ایشان مقابله کند با تذکر زیاد و رفتارهایی که استقلالش را زیر سوال می برد.
6- اگر در ارتباط با ایشان، جایگاه ایشان را در نظر نمی گیرید و به ایشان بی احترامی می شود این باعث می شود ایشان هم رفتار
تلافی جویانه انجام دهد.
7- اگه ایشان تمایلی به ازدواج با شما نداشته یا امادگی ازدواج نداشته باید مورد بررسی قرار بگیرد، گاهی ممکن است یکی از طرفین آمادگی ازدواج نداشته و فقط به خاطر خوشحالی پدر و مادر ازدواج کرده.
8- با خانمتون صحبت کنید و قبل از ازدواج حتما پیش مشاور بروید.
در خدمتم
موفق باشید.

تصویر Beni
نویسنده Beni در

سلام
خدا قوت
سلام من لیسانس برق دارم۲۷سالمه خانومم که۱۷سالشه کنکورداره یه ماه دیگه میره ۱۸ نحوه آشنایی سنتی بوده و ۳سال در دوره آشنایی که عقد نبودیم نشون کرده بودیم و دو بار جدایی رخ داد بینمون که یکبار از طرف من و یه بار از طرف دختر خانوم بود که ۵ ماه جدا شدیم که با تقاضای من و اکی دادن اونا با گذاشتن شرایطی به رابطه بازگشتند ما ترک هستیم و اونا شمالی همسایه بودیم ۱۰ساله 

غرر زدن خانومم برای اینکه میگه رفتاراتو درست کن بچه نباش پول خرج کن همش به رابطه جنسی فک نکن برام گل بخر میای دیدنم دست خالی نیای خونمون و...

خانومم میگه که اجازه میگیرم دادی میرم ندادی هم میرم بعدا با دوستام مجردی میرم بیرون با ماشینت منم رد کردم کلی ناراحت شد گفت که میدونستم قراره اینجوری محدود بشم اصلأ ازدواج نمیکردم!

خانومم فعلا تو خونه پدری زندگی میکنه 

اصلا تلاشی برای اینکه عروسی سر بگیره نمیکنن خانومم هم بیخال تشریف دارن اصلا براش مهم نیست ولی من عذاب میکشم ۴سال شد بسه دیگه تموم شه بره 

من اینقد محبت کلامی کردم ولی چون بازخورد ندیم سرد شدم د یگه کمتر انجام میدم

ممنون میشم ازتون راهنمایی کنین

تصویر Beni
نویسنده Beni در

هم همینطوری بود تازه یه مقدار بهتر شد بعداز عقد 

 

به مادرم میکفت مادرش بی احساسه 

 

دو تا حرف بهم زده یک اینکه قبلا میکفت که زوری که نیست و پسر دور ورمیداره بهش بگم عشقم و اینکه هنوز عاشقت نشدم و فقط دوستت دارم تا اینکه بعداز عقد بهم میگه و کمتر بهش گفتم فقط منو عشقم صدا کن ولی کمتر صدا میکنه ولی اون گفت من نفس صداش کنم از دهنم نیافتاده ولی میخوام از این بعد مثل خودش رفتار کنم ... 

 

۲.رفتارش با مادرش که خیلی خوبه حداقل واسه اون تو پروفایل تلگرامش عکس نوشته گذاشته که مادر بهشت منی و خیلی طرفدار مادرشه واسه منم گذاشته تو اینستا فقط واسه عقد 

 

با دوستاش روابطش جوری که به من میکفت که پیش رفیقام بیشتر از تو خوش میگذره و... 

 

احساس میکنم به دوستاش بیشتر بها میده چون تو پیج فیکش دو تا پسر دنبال کرده که بخاطر رفقیشه که من گفتم حذف کن گفت نه قبول نکرد و...

 

۳.از نظر خانوادگی اولایل عقد و اولایل خواستگاری تحویل میگرفتن ولی الان کم شده و کلا از نظر من و خانوادم رفتار سردی دارن

 

 ۴.ما دو بار جدا شدیم یه بار از سمت خودم یه بار از سمت دختر که ۵ ماه طول کشید ولی از سمت من یه روز بود که وقتی دختر خانوم از‌من جدا شد من خودم رو جای جاری سابق جا زدم زیر زبونشو کشیدم گفت بخاطر پدر و مادرم باهاش ازدواج کردم حتی اینکه به مادرش گفته بود که شما منو بخاطر خرجی میخاین شوهر بدین که بار دوم من و مادرش دختر خانوم رو راضی کردیم با شرایطی که گفت منو میخوای باید خودتو درس کنی و برام باید پول خرح کنی و... که من ازش پرسیدم گفت خودم میخوام ازدواج و هیچ اجباری نیست..‌

 

۵.نحوه آشنایی سنتی بوده و ۳ سال نشون کرده بودیم و یکسال هست عقد کردیم 

 

۵.بله من پیام ندادم کلی غرر میزنه 

 

۶.من ۲۷ و خانومم۱۷ من تحساس تنهایی میکنم چون کنکوره داره کمتر بهم پیام میده و زنگ میزنه و...

 

اونا شمالین و ما ترکیم همسایه بودیم ۱۰ سال 

 

ممنون از اینکه وقت میزارید.

 

 

 

 

 

 

تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
خواهش می کنم، سلامت باشید.
علت دو بار جدا شدنتون چی بوده؟
سه سال که نشون کرده بودید، رفت و آمد داشتید؟
با توجه به مطالبی که فرمودید نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- اینکه زوجین همدیگر را جوری که طرف مقابل می پسندد صدا کنند خیلی خوب هست، ولی همیشه شرایط محیا نیست یا گاهی شخص حواسش نیست و سلیقه شخص صدا کننده را هم باید پذیرفت مثلا اینکه خانمتون همیشه نمیگه عشقم دلیل نیست که نسبت به شما کم توجه یا کم محبت است، به ایشان هم حق انتخاب دهید که علاوه بر جوری که شما گفتید، به اسم دیگر هم بتواند شما را صدا کند.
2- اینکه وقتی به ایشان تماس نمی گیرید، ایشان ناراحت می شود و غر می زند، می تواند علامت خوبی باشد که نگاهش و توجهش به شما هست و شما را به عنوان همسر، همراه و تکیه گاه پذیرفته است.
آیا اگر دوستش چند روز تماس نگیرد، به دوستش غر میزنه که چرا به من زنگ نزدی؟
این ها نشان می دهد که شما را با رفقایش مقایسه نمی کند و شما را پایین تر از رفقایش نمی بیند، بلکه خیلی بالاتر می بیند، و اینکه گفته با رفقا بیشتر به من خوش می گذرد ممکن است از شما ناراحت بوده و به خاطر ناراحتی این حرف را زده، نه اینکه قلبا این حرف را قبول دارد.
3- اختلاف سنی شما با همسرتان زیاد است و طبیعی است که ایشان گاها رفتارهایی انجام دهد که مورد پسند شما نباشد و ایشان نوجوان هستند و شما سالیانی است وارد مرحله جوانی شده اید، لذا برخی از اختلاف های شما ممکن است به این علت باشد.
4- اینکه به اجبار با شما ازدواج کرده یا با انتخاب خودش نیاز به بررسی دارد.
5- هر دو سعی کنید مهارت های ارتباط با همسر را آموزش ببینید.
6- به نظر می رسد که لازم است هر دو با هم قبل از ازدواج، حتما پیش مشاور بروید.
موفق باشید
در خدمتم.

تصویر Beni
نویسنده Beni در

علت جدا شدن یه بار من بخاطر اینکه مادرم گیر میداد همش بحث داشتم با مادرم با دختر خانوم و خانواداش منم گفتم تموم کردم و یه روز بعدش پشیمون شدم دوباره برگشتم 

جدایی دوم که از سمت دختر خانوم بود میگفت که خسیسی و عین و بابا و مامانتی به روز نیستی دست و دلباز نیستی همش در مورد رابطه جنسی صحبت میکنی لجبازی و اخلاقت بده و به حرفام گوش نمیکنی و ...

بله سه سال هم دوتایی و هم خانوادگی رفت و امد داشتم 

خودش میکه که اجیار نبوده خودم خواستم میکه تز این که ازت جدا شدم تو ۵ ماه منم حال خوبی نداشتم و عذاب کشیدم.

 

تصویر رادمنش اسماعیل

مادرتون از چه جهت، دختر خانم  و خانوادش را نمی پذیرفت؟
آیا چیزهایی که دختر خانم  به شما نسبت داده صحیح است؟
سه سال اول که رفت و آمد داشتید، بینتون اختلاف بود یا اختلاف از زمان عقد شروع شد؟
با توجه به مطالبی که فرمودید نکاتی را خدمتتون عرض می کنم.
1- زمان زیادی از نامزدی و عقد شما گذشته و اگر شرایط ازدواج دارید، لازم است سریع تر ازدواج کنید.
2- اگر تا حدود زیادی تحت تاثیر خانواده هستید، نیاز است استقلال طلبیتان را پرورش دهید.
3- خانم ها از تعامل عاطفی بیشتر لذت می برند و اول نیاز به تعامل عاطفی دارند و بعد از تعامل عاطفی، نیاز به رابطه جنسی، و اگر رابطه عاطفی خوبی با خانم برقرار نشود، معمولا از رابطه جنسی استقبال نمی کند و اگر هم با اصرار قبول کنند، معمولا رابطه جنسی خوبی شکل نمی گیرد.
4- یک علت اینکه خانمتون کمتر باهاتون ارتباط برقرار می کند، با توجه به گلایه ای که داشته، ممکن است به این علت است که به صحبت های ایشان توجه نمی کنید و ایشان احساس می کند موقعی که با شما صحبت می کند، شما با بی میلی گوش می دهید.
در خدمتم
موفق باشید.

تصویر Beni
نویسنده Beni در

تقریبا از همه لحاظ مثلا احترام و رفت و امد و زنگ به مادرم زنگ نمیزنن و توقع اقتصادی بالا و درک نکردن و حرف حرف اونا بودن مادرم کلا قبول نداره به اجیار من بار دوم رفتیم خواستگاری 

بله صحیحه من خودمم گیج شدم نمی دونم ازدواج کردم آرامش پیدا کنم ولی تغییر باید کتم بشم اون چیزی که اونا میخوان و انتقاد پذیر نیستم و...

اختلاف از اول بود که برای کادو تولد گوشی گرفتم که کلی مادر عروس تو همون مجلس تیکه های مثل آیفون خریدن اوردن درحالیکه من گوشی یه میلیونی گرفته بودم و اپل ۵ تومن بود منم کارگر کلی برنامه دارم بدون پشتیبانی پدر و ...

 

تصویر رادمنش اسماعیل

نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- قبل از عقد کردن و در زمان نامزدی نیاز بوده که ملاک های همدیگر را بررسی کنید ولی ظاهرا این کار انجام نشده و به نظر می رسد در بعضی جهات اختلاف زیادی دارید که این اختلاف زیاد باعث می شود بینتون کشمکش ایجاد شود.
2- قبل از اینکه ازدواج کنید و زیر یک سقف بروید نیاز به این هست که حتما به صورت حضوری پیش مشاور بروید و در صورتی که قبل از حل شدن برخی اختلاف ها، ازدواج کنید، ممکن است سبب شود ازدواج موفقی که مد نظرتون هست شکل نگیرد.
3- شما از جهت خانوادگی، توقعات اقتصادی، برخی ویژگی های اخلاقی، تعامل عاطفی  و برخی ویژگی های شخصیتی، نیاز هست که حتما به توافق قابل قبول برسید، و ببینید طرف مقابلتون همین طور که هست می پسندید یا نه، فعلا به نظر می رسد شما قصد تغییر ندارید و دختر خانم هم قصد تغییر ندارد و این زنگ خطر هست.
4- اگر به توافق قابل قبول رسیدید، هر چه سریعتر ازدواج کنید چون طولانی شدن عقد و نامزدی باعث می شود توقعات زیاد شود و به دنبال آن اختلافات هم بیشتر می شود.
در خدمتم
موفق باشید.