خانومم ۱۸سالشه میگه با دوستاش میره مسافرت راه دور مثلاً شمال

08:52 - 1401/03/28

سلام من ۲۸ سالمه خانومم ۱۸سالشه میگه با دوستاش میره مسافرت راه دور مثلاً شمال

 میگم نرو میگه که منو محدود میکنی میدونستم اینجوری هستی باهات ازدواج نمیکردم 

من گفتم که بعداز ازدواج رفیق بازی رو کنار باید بزاری ولی حرف خودشو میزنه میگه میرم حتی بدون اجازه

---------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum 
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

 

 

 

http://btid.org/node/211710

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 7 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

ضمن تشکر از حسن اعتماد شما به مجموعه

اختلافات زناشویی نوعا ناشی از کوتاهی و عدم آگاهی مسئولیتها و محدودیتها، و عدم درک متقابل است.

از دو زاویه میشه اختلاف شما رو مورد بررسی قرار داد. که در نهایت می تونید در صدد اصلاح یا تعدیل وضعیت موجود باشید.

1- وظیفه ای که همسر شما در حق شما داره اینه که بدون اجازه شما از خانه خارج نشه. که خانم شما این نکته رو باید بدونه.

طبعا این وظیفه ای که همسر در قبال شوهرش داره، اون رو در خونه محدود میکنه، و نیاز به یک اهرم جبرانی هست که این محدویت رو تعدیل کنه که در مورد دوم عرض میشه

2- درک متقابلی که از همسر خود باید داشته باشید اینه که ایشون رو درک کنید، خودتون رو جای همسرتون بزارید و با همدلی، شرایط فعلی ایشون رو تصور کنید. کارهای خونه که خودش شقوق متعددی داره، در یک چار دیواری، در خونه ای سوت و کور بخصوص اوائل زندگی که فرزندی در کار نیست و مشغولیاتی در این بین نیست (که اگر فرزند هم در کار باشه حوصله خودش رو می طلبه)، در این شرایط شما باید در فکر تفریح ایشون باشید. در اوائل زندگی، هفته ای دوبار برنامه گردش داشته باشید، ناهار یا شام رو بیرون میل کنید. واقعا فضای خونه برای خانم گاهی خسته کننده میشه، هر آدمی ظرفیت محدودی داره، اگر این نیاز بر طرف نشه طبعا جایی خودش رو نشون میده. بخصوص اگر این محدودیت بیشتر و بیشتر باشه، واکنش، به حد تلافی میرسه. و این رو شما به اشتباه فقط از دید همسرتون خواهید دید (تا جایی که واژه گردش سالم رو به «رفیق بازی» تعبیر و تفسیر می کنید) بدون اینکه خودتون رو سهیم در این واکنش بدانید. و حال آنکه خود شما هم دخیل این موضوع هستید.

پس: برنامه گردش هفتگی داشته باشید، و بعضی اوقات خودتون پیشنهاد دید و بازدید دوستانش رو به همسرتون بدید (اما نه سفر دور و دراز که حقوق شما هم ضایع بشه). طوری عمل کنید که همسرتون متوجه بشه که بهش اهمیت می دید، که اگر اینگونه شد، ابدا بهتون چنین جمله ای رو نخواهد گفت که « اگر میدونستم اینجوری هستی باهات ازدواج نمیکردم». خود این جمله یه علامته برای اینکه بهش کم اهمیتی کردید و نیازهایی داره و داشته که انباشته شده و تامین نشده.

بهترین ها رو براتون آرزومندیم