سلام ببخشید من یه سوال داشتم و بیشتر میخوام ازتون مشاوره بگیرم
چرا بعضی از پسرها با توجه به این که شرایط ازدواج رو دارن ( هم مالی و خانوادگی و هم به بلوغ رسیدن ) و هیچ مشکلی هم سر راهشون نیست ؛ تن به ازدواج نمیدن ؟
از بد روزگار من بیشتر خواستگارام از همین دسته هستن
و مطمئنم که اهل دختر بازی و اینگونه فسادها هم نیستن . و حتی خانوادشون از قبل میگن که پسرمون رو به اجبار میخوایم زن بدیم و پسرها هم قاعدتا به اجبار یا به صلاح میان جلو ؛ و خانوادش وقتی میان خواستگاری در واقع منتظر جواب بله من هستن . منم وقتی میفهمم که پسرشون تمایلی به ازدواج نداره جواب منفی میدم .موقع صحبت کردن حتی خود طرف میگه من میلی به ازدواج ندارم و اصلا دوس ندارم هیچ وقت ازدواج کنم ( و حالا چون خانوادشون اصرار کرده پامیشن میان و حتی اگه جواب مثبت بشنون به اجبار ازدواج هم میکنن )
خب در این میون واقعا افرادی هستن که شرایط خیلی خوبی هم دارن . و من واقعا به سختی جواب منفی میدم
چون فکر میکنم یا خودارضاعی میکنن یا مشکلات جنسی دارن .
آخه مگه میشه پسری که این مشکلات رو نداشته باشه و همه شرایطش جور باشه زیر بار ازدواج نره . هر پسری که باشه دوس داره همه شرایطش جور باشه تا بتونه ازدواج کنه .
باسلام
جمع بندی نظرات:
عوامل احتمالی،عدم ازدواج جوانان:
بی مسئولیت و راحت طلب شدن جوانان،عدم امنیت شغلی، عدم حمایت واقعی مسئولین از جوانان و مزدوجین، ترس پسران از مشکلات بعدی مثل طلاق احتمالی،سوء ظن احتمالی به جوانان، تجملات و توقعات بیشمار جوانان مثل مسکن و ماشین،و...، تحصیلات عالیه دختران،اشتغال دختران،در بعضی موارد هم شاید ازدواج موقت پسران یا نعوذ بالله سهل الوصول بودن گناه، آمار بیشمار طلاق که ترس از ازدواج را ایجاد کرده، در اختیار قرار دادن امکانات وسیع زندگی از طرف والدین و... .
هر یک از این عوامل جای بحث مفصل و بررسی دارد، و مخالفین و موافقین خاص خودش را نیز دارد.
راهکار رفع این مشکل این است که باید در زمینه ازدواج، واقعا تمام رسانه های سمعی و بصری و اینترنتی و نیز روحانیون و علما با کار کارشناسی نهضت ازدواج آسان را راه اندازی کنند و به طور کلی در زمینه ازدواج آسان فرهنگ سازی عمیق کنند و نیز مسئولین امر و خیرین قدمهای بزرگ و سریعی را در زمینه مسکن و شغل و... بردارند.
اهم نظرات کاربران گرامی:
1-منم یه زمانی که تو حین تحصیل بودم میل شدید داشتم.ولی الان که شغل و حقوق دارم و درسم تموم شده و همه چی محیاست بیخیال شدم!
2-اون زمانی که تمایل داریم ازدواج کنیم هیچی نداریم.وقتی هم همه چیز داریم که دیگر تمایلی نداریم.
3-خانمها حاضر نیستن پسری که کار نداره و ماشین و خونه نداره رو راه بدن...اونوقت انتظار دارید پسری که راه میدید(خونه و ماشین و کار و کاسبی همه چی داره و به خاطر اینهاست که راهش دادید)،از شما انتظار قیافه و شکل و مال و این حرفا رو نداشته باشه؟
4-"پسرها اگر برن یک دختر هم سطح خودشون ازنظر فرهنگ و مالی بگیرن این مشکلات کمتر دیده میشه.به حرف که میرسه همه میگن ما قانعیم اما نمیدونم چرا در عمل ادم چیز دیگه ای میبینه.بنظر من هرکسی باید لقمه اندازه دهان خودش برداره اونوقت کمترین میزان اختلاف پیش میاد"
5-شکل کار از توقعات نابجای هر دوطرفه.به حرف که میرسه همه میگن ما قانعیم اما نمیدونم چرا در عمل ادم چیز دیگه ای میبینه.
6-بعضی خانوما 24ساعته توبازارن که فلان چیزو بخرن شبم که شوهر بیچاره میاد غر میزنن به سرش که پول کم میدی چرا !!ب من چه غذا درست کنم و...این مرد با اونهمه خستگی فقط دعوا میکنه بعدصبحم باید بره سرکار..بخدا پسرای جامعه بد نیستن این توقعاته که اونا رو ترسونده.دخترای ما هم خوبن باید توقعاتو مناسب فرد موردنظر کنن.
7-واینم بگم اگه به حرف دین اسلام بخوایم پیش بریم که زن حتی ی سوزنم لازم نیست بگیره واسه زندگیش تمام وسایل خونه و....با مرد هس.
8- دخترها اگر تخم مرغ شانسی باشند ، پسرها هم مثل هندوانه هستند که معلوم نیست کال از آب در بیان یا شیرین!
9-باید به خدا توکل کرد. و با انس با نماز و دعا و تلاوت قرآن از خدا توفیق خواست . هر کی نبینه خدا خودش میبینه و مشکلات را برطرف می کنه.
من آن چه شرط بلاغ است با تو مي گويم / تو خواه از سخنم پند گير خواه ملال. وفقکم الله
بدونید حتما یه مشکلی دارن
یا نیاز هاشونو از یه راه دیگه ای برآوزده میکنن
سلام
اقا یون محترم واقعا شما فکر میکنیدهمه دخترا اینطوری هستن که شما میگید باور کنید خود من دوستایی دارم از هر از هر نظر دخترای خوبی هستن معیار وملاکاشون برا ازدواج فقط اخلاق وایمان طرف مقابل هست تازه حتی جشن عروسی هم نمیخان دخترای پاکی که بعضی ها به خاطر اینکه شماره هیچ پسر نا محرمی روندارن وبا هیچ پسری رابطه حتی تلفنی ندارن مسخره میشن ولی من موندم اخه این پسرایی که اینطوری فکر میکنن چرا میرن با همون دخترایی که این همه ازشون بد میگن ازدواج میکنن
سلام دوست عزیز. چند تا علت در مورد این مسأله وجود دارد:
یا: یه مشکلاتی دارند که غیر خدا و خودشون هیچ کس دیگه ای ازش خبری نداره و به خاطر وجود اون مشکلات نمی تونند ازدواج بکنند و نمی تونند این موارد رو به کسی بگن.
یا: در مورد مسائل مربوط به خود ازدواج مشکلاتی دارند که نمی تونند با کسی در میون بذارند و حتی جرأت مراجعه به مشاوره هم ندارند.
یا: بعضی کارهای نامشروع انجام میدن. مثل همون خود ارضایی و ...
راستی با وجود این ارتباطات اینترنتی و وایبری و ... وقتی با اینا خودشون رو سرگرم می کنند دیگه به ازدواج فکر نمی کنند.
برنامه «پو» رو گذاشته اند برا این دیگه ...
به نظر من خداوند وظیفه سنگینی به پسر داده که ازدواج کنه تا نیمی از دین خودش و همسرش را کامل کنه که متاسفانه دختران غرق در امیال دنیوی شده و مادی گرا شده اند و پسران در انجام این هدف بزرگ تنها گذشته اند همین باعث شده پسران شیوه تبیلغ خود را تقعییر داده و مانند حضرت عیسی هرگز ازدواج نکنند به نظر من بلاکشترین مردم پسران دم بخت هستند
مشکلات ازدواج فعلا همه اش پیش روی پسران هست ....
انسانها ازدواج می کنند که بتوننن پیشرفت کنن ، نیازهاشون رو پاسخ بگن ، انگیزه و روحیه بگیرند ..... اما امروزه این چنین نیست ....
یک پسر اگر بخواهد جواب مثبت بگیرد باید با عوامل زیر بجنگد و انها را براورده کند
داشتن مدرک خوب ( حداقل لیسانس یا فوق )
داشتن مسکن مناسب
داشتن کار مناسب ( بعضیا میگن دولتی بعضیام میگن چند میلیونی و البته چند نفر هم پیدا شدن که میگن در حد گذران زندگی باشه قبوله
)
سربازی ( کارت پایان خدمت یا معافیت )
خب تا اینجا حساب کنیم ببینیم چی ازش در میاد
لیسانس و فوق گرفتن حداقل 6 سال زمان میبره میکنیم 7 سال که مشتری بشید
سربازی هم دو سال که میشه تا الان شده 9 سال .... حالا باید کار پیدا کنه که 1 سالم برای پیدا کردن شغل مناسب و بعدش باید برای عروسی و خرج و مخارج ازدواج پول جمع کنه که حداقل 3 یا 4 سال برای ثبات کاری و پس انداز کردن زمان لازمه ...
شد 14 سال که اگر با 18 سالگی جمع نماییم ...32 سالگی میتواند ازدواج کند ...
حال این پسری که جوان بود و تقریبا از 16 سالگی به سن بلوغ و نیاز های عاطفی و جنسی و .... رسیده است
16 سال تحمل کرده است ، و سخت ترین روزها رو گذرونده ....
حالا برای چه ازدواج کند ؟
نیاز جنسی ؟؟؟ خب 16 سال به خودش گفته جوابش سرکوب و تحمل است
نیاز عاطفی ؟؟؟ خب 16 سال تنهایی رو تحمل کرده است و نیازش را سرکوب کرده ...
برای پیشرفت مالی ؟؟؟ خب 16 سال تلاش کرده و به اون چیزایی که میخواسته رسیده و داره هر روزم پیشرفت میکنه
برای پیشرفت روحی و اخلاقی ؟؟ خب دیگه الان که تغییر نمیکنه و با ازدواج پیشرفت نمیکنه ... همه چیزش شکل گرفته و حتی ازدواج هم بکنه فقط باید رفتارهای همسرشو تحمل کنه و هیچ گونه پیشرفت خاصی در این زمینه رخ نمیده
برای بلوغ احتماعی ؟؟ خب هر چی میخواسته شده
برای بلوغ عقلی و فکری ؟؟ خب الان که دیگه وقتش گذشته
به قول مشاورین ازدواج برای کامل شدن ؟؟؟ خب الان که دیگه وقتش گذشته هر چه قرار بوه انجام بشه شده ....
فکر نمیکنم دلیلی برای ازدواج مونده باشه ....
موفق باشیم
یاحق
تکبیییییییییییییر
کامنت شما منو یاد حرف امانوئل کانت انداخت، میدونید که کانت هم ازدواج نکرد
" زمانی که می توانستم به زنی نیاز داشته باشم، نمی توانستم خرجش را بدهم و وقتی که از عهده ی این کار بر می آمدم دیگر احتیاجی به آن نداشتم! "
آفرین پسرم
بذار دخترها توی رویاهاشون با شاهزاده های سوار بر اسب زندگی کنند.
بذار خانواده هشاون دنبال بهترین ها باشند ما که بخیل نیستیم
مشکل اینه ما گم شدیم تو معیارها ازبس هر لحظه معیار جدیدی تعریف میکنیم.بنظرمردها شاهزاده سوار براسب دخترا باید پولدار باشه و خیلی موارد دیگه ....!!!!
ولی از نظر خیلی از دخترا از جمله خودم شاهزاده سوار براسب ما کافی ست اخلاق وایمان وغیرت ومردونگی داشته باشه این موارده که شاهزادش میکنه یک مرد رو.
.پول به دست میاد ولی اخلاقیات نه..
سلام همه كامنتا رو خوندم. بنظرم اكثر حرفا گفته شده غير از يك مسئله اونم والدينه.. گاهى اوقات دختر و پسر هيچ مشكلى ندارن مثلا
پسر حاضر پاى كار وايسا و تا ميتونه براى زندگيش تلاش كنه و از هر راهى شده درآمدى (هرچند كم) واسه خودش جور كنه و مسوليت پذير باشه ولى وقتى به پدر مادرش مسئله ازدواج رو مطرح ميكنه با نظر منفى اونا مواجه ميشه كه حالا درستو بخون حالا مدركت رو بگير فوقت رو بگير حالا كار پيدا كن حالا ...
بر عكس دخترايى هم هستن كه حاضرن با بى پولى پسر بسازن و ابتداى زندگى تو خونه اجاره اى كوچيك بدون ماشين سر ميكنن ولى اين پدر مادرا هستن كه هى سنگ جلوى پاى خاستگار ميندازن و عملا باعث ميشن ازدواج صورت نگيره..
در نهايت سخت گيرى هاى پدر مادرهاى طرفين باعث ميشه پسرا تاوقتى كه ميل ازدواج دارن ولى شرايطش رو ندارن ازدواج نكنن و دخترا هم سنشون بالا بره و ...
نميخوام بگم همه مشكلات ازدواج گردن پدر مادراس ولى بايد قبول كرد خيلى جاها جوونا انقدر سخت نميگيرن كه والدين سختش ميكنن.
پدر و مادر دختر انتظار دارند چیزی را که خودشان طی 30سال بدست آوردند را یک شبه پسر فراهم کند
پسرا که سنشون بالا میره اونقدرا هم در آرزوی ازدواج نیستن، شاید دیگه اهداف دیگه ای داشته باشن.دخترا چون همه وظایف ومسءولیتها رو میندازن گردن پسرا مسلما مهمترین هدفشون ازدواج با فرد ایده آله. ولی پسرا بیشتر دنبال نیاز جنسی و عاطفی هستن، پسری که سنش بالا رفته مسلما یا راه رفع نیاز جنسی از طرق ناصحیح رو پیدا کرده و یا بقول شما خود ارضایی میکنه و یا تونسته کنترلش کنه که بهر حال میتونه به روشهای فوق همچنان ادامه بده بنابراین از رغبتش برای ازدواج کم میشه، در مورد نیاز عاطفی هم موقعی گه در اوج احساسات و هیجانات جوانی بوده تامین نشده، حالا که از اون شور افتاده دبگه چه فایده داره؟!
سلام به شما برادر گرامی
صحبت هاتون خیلی خوب بود مخصوصا این نظرتون
احسنت بر شما
دوستان دقت کردید که جدیدا چقدر سر هر موضوعی به همدیگه بی احترامی می کنید و مساله رو به حاشیه می برید؟؟؟؟
خانمی که مطلب گذاشتید به نظرم خدا هر کس رو یه طور امتحان میکنه .مثلا من یک دخترخاله دارم که روزی دوتا خواستگار براش میاد ولی هیچ کدوم نمی پسندنش و میرن یا مثلا یک فرد دیگه رو میشناختم که یک دختر با موقعیت فوق العاده بالا بود از همه جهت ولی هیچ کدوم از خواستگاراش سر سوزنی بهش نمی خوردن و آخرش با یک نفر که خیلی از خودش پایین تر بود ازدواج کرد.یا خود من نه فقط کسی ازم خوشش نمیاد تازه همه با من مثل طلبکارا رفتار میکنند.
باور نمیکنی حتی دوستام هم همیشه ایراداتم رو به رخم میکشن البته منظورم انتقاد های سازنده نیستا منظورم ایرادهایی هست که دست خودم نبوده و کاریشون هم نمیتونم بکنم و مثل پتک توی سرم میزنن 
البته به همش عادت کردم ولی دوست دارم وقتی ازدواج کردم اولین کاری که بکنم اینه که برم یه جای خلوت و تا حسابی گریه کنم و همه چیزایی که بهم گذشته رو خالی کنم ولی خوب الان همش باید به خودم روحیه و انرژی مثبت و از این طور چیزا بدم و از ناامیدی هم دوری کنم تا ببینیم چی بشه.سعی کن برای این موضوعی که واست پیش اومده فقط دعا کنی
خیلی از دخترا تو ازدواج دنبال تامین مادی خودشون هستن، در صورتی که این ربطی به ازدواج نداره، ازدواج که شغل نیست یا برای رسیدن بع مال و مقام و موقعیت نیست! فقط ولسه اینه که دو نفر برن زیر یه سقف برای تشکیل خانواده و تامین نیازهای عاطفی و جنسی... بررای رسیدن به اهداف مالی باید کار کرد نه ازدواج! اشتب به عرضتون رسوندن...
مگه زن شریک زندگی نیست؟ پس چرا دخترای امروزی حاضر نیستن نقش خودشون رو بعنوان شریک زندگی ایفا کنن و در ساختن زندگی ا از ابتدا کمک کنن ،ووقتی قرارهه همه راه رو خودمون تنهایی بریم دیگه چه نیازی به شریک زندگی داریم!
نباید همش به پسرا گیر بدین که چرا تمایل به ازدواج ندارن، شما اگه خودتون جای پسرا بودین رغبت میکردین برین سراغ ازدواج؟! خیلی ببخشید که اینا رو میگم، خیلی از دخترای امروزی زورشون میاد یه چایی بزارن، اما پسرا باید سربازی برن، دانشگاه برن، کار پیدا کنن، خونه و ماشین تهیه کنن، هزینه گذاف عروسی و سرویس طلا و چی و چی رو تهیه کنن، مهریه چند صد سکه ای، یک عمر هم هزینه های سنگین زندگی امروزی رو تهیه کنن، بعدم تو این جامعه فقط بهشون فشار میارن، کسی هم نیسا بجای اینهمه وظیفه تعیین کردن برای ما برای یکبار هم که شده یکی از مشکلات کوچیک ما رو بخواد حل کنه، همه فقط مدعی حق و حقوق هستن و جوری طلبکارن که انگار ارث پدرشون دست ماست
مسئولین سایت چرا کامنت من رو پاک کردید ؟؟؟؟
در صورتی که با حرفام مشکل دارین شما خب همش رو پاک کنین راحت شین دیگه ...
رضا12 برای ادبت متاسفم. خانم فاطمه.ن بلد نیست مثل خودت بحرفه؟ بلده . بی ادب
جناب بابک خان شما در پست اخیرتون اشاره کردید که به مادرتون بی احترامی می کنین .. ( همسرم روسمو کشیده )
من برای ادب شما متاسف ترم ...
خجالت بکش، اول ادب رو از خودت شروع کن، چکار به بقیه داری ؟؟؟
من اگر بد بدم تو برو خود را باش / هر آنکس عاقبت آن درود که کشت ..
احساس میکنم یه کم
کم لطفی شد در حق پسران...
شاید بهتر بود مشکل ازدواج نکردن جوانان طور دیگری گفته میشد...
الحمدلله الان همه کم وبیش به مشکلات ازدواج جوانها واقف هستند اما متاسفانه خود پسرها یا خود دخترها با کشوندن بحث به بیراهه مشکل ایجاد میکنند
این چیزی که الان داره سوال میشه تو خانم ها هست ...البته افزایش زن وبی اعتمادی بیشتر بهش دامن میزنه...
من به شخصه قبلا وقتی دانشو بودم علاقه خیلی زیادی به ازدواج داشتم وخیلی هم خام وساده بودم ولی الان حکایتخیلی از دخترای امروز افعی شدن از نیش خوردن های زیاده... یه جور یاس وناامیدی... یه جور نا امیدی از مردا...هر کی اومد خونمون نگاه نکرد به خودمون نگاه کرد به زندگی مون .. به چم وابرومون دراومد هزار جای دیگکه هم رفته ..نگفت حتی اسمت چیه ...چی خودت تو زندگی بدست آوردی ... واین شد که می بین
براچی یک پسر باید خودارضاعی کنه؟؟براچی میلشو ازدست میده؟؟؟ازبس شرایط ازدواجو سخت کردیم .تا انگیزه داره میگیم زوده ازدواج درس بخون کار بکن برو سربازی وقتی اومد خب کار نداری که!!!!زوده برات ازدواج برو باز دنبال کار!!!!کار که گیر اوردحالا اونه که میگه دیگه میل ندارم به ازدواج!!!!خب این اقا پسر ازبس نیازهاشو سرکوب کرده بی میل شده.. از اون طرف سن دختر خانما بالا میره وهمچنان مجردن...دلم اتیش میگیره میبینم این شده وضع جوانان سرزمینم .
مشکل اینه یادمونم ندادن هدف از ازدواج رسیدن به ارامشه ..سردرگمیم تو هدف اصلی ازدواج..
امیدوارم تک تک دختران وپسران سرزمینم خوشبخت بشن..
یاعلی
دوستان واقعیت هارو باید دید.یک پسر برای ازدواج شرایط سختی روبه روشه.کار+خونه + ماشین +و........خب یک پسر که تازه درسش تموم شده پیش خودش میگه باید ازدواج کنم خب ماشین ندارم خونه هم ندارم کسی بهم زن نمیده!!! پس باید کارکنم تاپولدار بشم کارکه میکنه شرایطش که جور میشه دیگه میلی نداره رغبت نداره!! برا ازدواج از بس نیازهاشوسرکوب کرده از بس جلو نیازاش ایستاده.همش شعار میدیم بیاید یکم به حرفامون جامعه عمل بپوشونیم .خطابم به بعضی دختراس:کسی که میاد خواستگاریت دقت نکن خونه داره یا ماشین ببین ایمان داره غیرت داره تکیه گاه خوبی هست..ماشین وخونه به مرور به دست میاد ولی غیرت وایمان و اخلاقو نمیشه یه شب برا یک مرد ایجادبشه .باید از بچگی تو وجودش نهادینه شده باشه.یادبگیر خشت خشته زندگیتو بامردت بسازی اون وقت میفهمی یک مرد برا داشتنت چه میکند وچه رقبتی دارد..
یاعلی
خانم مریدا
بذار یک حقیقتی رو بگم، همه اینها هم که ما گفتیم بهانه ست ..
یه مرد از خداش هست که بهترین چیزها رو برای زنش فراهم کنه، برای بچه اش فراهم کنه، اما نه اینکه اون دختر خیلی چیزا رو حق خودش بدونه ..
این دو مسئله خیلی باهم فرق دارن ...
دقیقا دو تا از همکارانم که در یک اتاق هم هستن و همه داریم با هم کار می کنیم مثال خوبیه که اینجا بزنم.
یکی از زنش فوق العاده راضی هست و تنهایی می فرستتش خارج، اون یکی چون زنش طلب کاره، هیچ قدمی براش برنمی داره و شک ندارم که از هم جدا می شوند ...
انگار ما مرد ها جسم نداریم .. روح نداریم ...
چقدر بعضی از خانم ها خودخواه هستند ... حالم رو بهم می زنن بعضی از دخترای این سایت ..
رو که نیست، سنگ پاست ..
مردها بیش از ارایش خانمها و ...
دوس دارن درک بشن .بهشون توجه بشه.غرورشون حفظ بشه.احترام بهشون گذاشته بشه تا بوده مردسالاری بوده از گذشته ها.پسر ای امروز همون پسر بچه های دیروزن که میخوان احترامیکه مادرشون میذاشته به پدرشون رو اوناهم داشته باشن توسط همسرشون.ولی امروزه خیلی راحت یک زن به شوهرش میگه بی غیرت!!این از صدتا ناسزا بدتره برا یک مرد.
میل دارند ولی ناز می کنند . مگه میشه پسر میل به ازدواج نداشته باشه و اجباری بره خواستگاری ؟؟؟؟ اون هم پسرهای این دوره زمونه
عزیزم منظورت از ناز را نفهمیدم؟
اگه پسرا الان با اکراه حاضرند به خواستگاری برن اسمش ناز نیست اسمش عدم رغبت و میل به بستن پیمان زناشویه.
جوری بیان کردین من که زنم حس بدی بهم دست داد .
اگه دختران ما نگاهی غیر از مادیات به ازدواج داشتند الان گرفتار چنین مباحثی نبودیم.
نگار عزیز هیچ مشکلی یک طرفه نیست هر عملی را عکس العملی ست مساوی و در خلاف جهت!
به نظرم همه دوستان برن یه بار دیگه فیلم بی پولی حمید نعمت اله رو ببینن
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خدا ...
دختر تو چقدر کودن هستی ............ منظورت چیه از این حرف؟ " مگه میشه پسر میل به ازدواج نداشته باشه و اجباری بره خواستگاری ؟؟؟؟ اون هم پسرهای این دوره زمونه"
این رو جدی گفتی یا شوخی کردی ؟؟؟؟؟
10 سال پیش که دانشجوی دانشگاه شریف بودم، غیر از من و 2 نفر دیگه تمام پسرها زنا کرده بودن ....
اونم تو رشته مکانیک که 90% جمعیت کلاس پسر بود ...
آره .. میل به ازدواج در پسر های مذهبی و پسر های با وجدان از بین نرفته، ولی یه پسر راحت تر می تونه زنا کنه تا ازدواج!
یکی از بچه های کلاس یود، تو سر رسیدش پر شماره دختر های بد کاره بود ..
وقتی برای ازدواج 7 خان رستم هست، ولی زنا مفت و مجانیه وضع کشور از این بهتر نمی شه ...
---------------------------
راستی احساس حوری بودن هم به خودت راه نده ... همه زن ها برای ما زیبا نیستند ...
آرایش و ... یک دختر باعث جلب توجه ما به اون زن میشه نه چیز دیگه ..
همیشه هم از طرف خودت صحبت کن نه از طرف ما، چون نه جای ما هستی و نه گروه خونیت به ما می خوره ..
دوست گرامی اینقدر عصبیت و برآشفتن آنهم از یک خط نوشته ؟؟؟
اینجا نه دادگاه محکوم کننده پسران و نه بنیاد جمع آوری رأی بنفع دختران است . اینجا نمونه کوچکی ازجامعه ایران است . وقتی بعنوان نمایندگان نسل و جنس و قشری سخن می رانیم کمی با سعه صدر ومتانت با هم حرف بزنیم. وقتی با خطی نوشته اینقدر عنان از کف می دهیم چگونه میخواهیم با واقعیتهای همین مردم و همین نگرشها و همین دیدگاهها روبرو شویم؟
این نوع ادبیات درشان یک اقا نیست.قراره مشکلات ازدواج وبی میلی اقایون روبگیم ولی در چارچوب احترام به نظر دیگر افراد.
یاعلی
کمی احترام گذاشتن هم چیز بدی نیست....
ایشون جواب درخور حرف خودشون رو گرفتن ...
همون حسی که شما به ازدواج دارید رو ما هم داریم ...
کسی کشته مرده جنس مخالفش نیست ..
کاری به کامنت این خانم و سایر دوستان ندارم فقط یه نکته به نظرم رسید که امیدوارم منم با ادبیات توهین آمیز مورد عتاب قرار نگیرم .
من نمیدونم شما از چه موضوعی عصبانی و ناراحتید ولی تا جاییکه من چند تا از کامنتهاتون رو خوندم شما همه خانم ها رو به طور کلی و دسته جمعی با ادبیات توهین آمیزی مورد عنایت قرار دادید اگر تصور میکنید کلمه کودن لایق این خانومه در این صورت به ما بگید از چه کلمه ای در وصف شما استفاده کنیم ؟ (شما که همه رو به یه چشم میبینید والبته تنها کسانی رو استثنا میکنید که شما رو تایید کنند)
آقای امیر گله گی های شما به جاست اما ما خانم ها هم حرفهایی داریم که البته تا اونجایی که دوستان با شما و سایرین بحث کردن تمام دلایل خانم ها پوچ و واهی و غلط بوده(از نظر شما آقایون) و همه با دلیلی شبیه دلایل ملانصرالدینی و میخ و مرکز طمین رد شدن باشه قبول ولی یه قاعده تو این دنیا هست :
اين جهان كوه است و فعل ما ندا
سوي ما آيد نداها را صدا
فعل تو كان زايد از جان و تنت
همچو فرزندي بگيرد دامنت
پس تو را هر غم كه پيش آيد ز درد
بر كسي تهمت منه، بر خويش گرد
فعل تست اين غصه هاي دم به دم
اين بود معناي قَد جَفٌَ القَلَم!
امیدوارم از من نرنجیده باشید فقط یه توصیه خواهرانه بود.
مهستا جان فکر نمیکنم گلگی ها به جا باشد !!!!!!!!!!بعضی کامنتها شدت مشکلات اخلاقی رو در بعضی آقایون نشون میده مشکل اخلاقی فقط این نیست که به قول خودشون فلان حرام را انجام دهند بعد فکر کنند چون انجام ندادند خیلی دیگه خوبن اصلا هنر کردن. وقتی تربیت صحبت کردن ندارند شخصیت حقیقی خودشون رو نشون میدهند حتی در فضای مجازی روی خودشون کنترل ندارند آخه چقدر عقده؟؟؟ آقای محترمی که هنوز بلد نیستی به نظر بقیه کاربران احترام بگزاری همه رو متهم نکنی مطمئن باش مهارتهای اولیه زندگی رو بلد نیستی پس انقدر دختران رو متهم نکن
درسرتاسر برخی کامنتها توهین به دخترخانم ها شده خداروشکر میکنم که چنین پسرانی ازدواج نمی کنند والا دختر بیچاره رو بدبخت می کنند.خداروشکر هنوز هم پسران مومن و سالم و اهل کار تو جامعه هستند که دختران نیازمند ازدواج با هرکسی نیستند!!!واقعا فکر کردند با این طرز فکر پستشون برای دختران ارزشی دارند؟
کسی که همه چیز و همه کسی رو مقصر بدونه و عیب خودش رو نبینه مشکل از خودشه. ببخشید این کامنت رو در پاسخ شما نوشتم عزیزم راستش حتی از هم صحبتی با بعضیها انزجار دارم
عزیزم منظور من هرگز توهین ها نبود منظورم از گله گی به جا، حرفهایی در رابطه با سخت شدن ازدواج و سخت گیری برخی ها بود نه همه محتوی نظرات ایشون اگر من توهین ها رو به جا میدونستم مثل برخی کاربران شروع میکردم به تمجید یا دلداری دادن و تاییدیه گرفتن(!)شخصا تو این موضوع دخالت نکردم و فکر میکنم هر کسی بلده از خودش دفاع کنه اگر هم الان دخالت کردم فقط به خاطر این بود که ایشون در برخی نظراتشون به صورت جمعی ...
درسته عزیزم من هم اگر این کامنت رو نوشتم به خاطر دفاع از کسی نبود بخاطر کلیت زشت برخی کامنتها بود
وقتی دخترای این دوره زمونه هم شدند یه مشت موجودات مفت خور و آماده خور ما پسرا هم حق داریم ناز کنیم؛ والا به خدا هم از پسرا طلب دارند
جمع نبندید لطفا.من خودم بشخصه یک دخترم ودوس دارم پابه پای طرف مقابلم از ابتدا تو سختیا باشم.مشکل اینه بعضی از دخترا جنبه مادی خیلی براشون مهمه که این خیلی اشتباست.این میشه که پسربی میل میشه به ازدواج.
یاعلی
خانم مریدا همین که منطقی صحبت کرده در این بحث برای من بشخصه کلی ارزش داشت ...
تشکر از ایشون
همیشه برای یک گذاره استثنا هم پیدا میشه ؛ خانم meride
وقتی زمان ازدواج باشد و هی به خودت بگویی صبر کن موقعش برسد
به خودت بگویی صبر کن زمانش برسد
به خودت بگویی صبر کن پولش برسد
به خودت بگویی صبر کن خونه اش برسد
به خودت بگویی صبر کن حقوقش برسد
به خودت بگویی صبر کن اونی که میخوای برسد
به خودت بگویی صبر کن
صبر کن
صبر کن
وقتی که همه اینها جور بشود به خودت میگویی خب الان که دیگه صبرهامو کردم ...
زن بگیرم که یه نفر پولهامو خرج کنه ؟؟
زن بگیرم که یه نفر همه ش غر بزنه ؟؟
خب بازم صبر میکنم و لذت میبرم ....
موفق باشید ...
من قبلا چنین پستی درباره بی میلی خودم زده بودم و علت رو جویا شده بودم
ولی حالا که میبینم انگار همه درگیرش شدن
ولی هنوزم که هنوزه خانواده نتونستن منو راضی کنن که ببرن خاستگاری!!!!
اما گمونم علت بی میلی ما پسرا همینه که وقتی که بیکاریم و دانشگاه میریم بیشتر میل داریم به ازدواج(((ولی کدوم دختریه که خاستگار بیکار دانشجو رو راه بده)))
اما وقتی که همه چی محیا شد میلمون کم میشه و در واقع میگیم که من هم کار دارم و هم ماشین و خونه!! چرا ازدواج کنم؟!
یکی دیگه از علت های بی میلی گمونم همون سر کار رفتن که اجازه تنهایی و فکر به ازدواج رو بهمون نمیده!!!!
به قول دوستان پسرا دیگه میلیشون خشکیده!!!!
نه اعصاب نه حوصله زن و ازدواج رو ندارم
یه دوست طلبه دارم که میگه هرچی سنتم بره بالاتر این حست شدید تر میشه و بی میلیت بیشتر میشه
یه مورد دیگه هم هست!!!
همون تخم مرغ شانسی و هندونه در بسته هست!
شما صد جور تحقیقم بکنی نمیتونی اخلاق طرف رو مورد سنجش قرار بدی
خیلی ها هستن تو جامعه فوق العاده اجتماعی و مردم دار و خوش رو و خوش اخلاق هستن ولی تو خونه برج زهر مارن!
مسئله اینه که تو جامعه الان ایران وقتی ادم(چه دختر و چه پسر)نیازش به طرقی رفع میشه دیگه دلیلی برای ازدواج نمیبینه.هم دخترها و هم پسرها با دوستی به خیلی از نیازهاشون دارن پاسخ میدن از طرفی بعضی از خانمها با ازدواج در واقع دنبال پشتوانه مالی هستن بنابراین به هر دری میزنن که ازدواج کنن اما نکته دیگه ای که هست اینه که این وسط وقتی یه دختر خودش پیشرفت کرد و به تنهایی به همه جا رسید اونم میبینی مثل بعضی از اقایون دیگه تمایلی به ازدواج نداره.تنها تفاوتی که بین دخترها و پسرها وجود داره و باعث میشه خانمها این وسط تمایل بیشتری به ازدواج داشته باشن بنظر من ایناست:۱دخترها بعضا قبل ازدواج ازادی عمل ندارن و با ازدواج کردن درواقع از سلطه خانواده میخوان دربیان.۲بعضی از خانمها با ازدواج به دنبال رسیدن به نداشته های مالی هستن که همیشه در خانه پدر حسرت اون امکانات را داشتن۳به دلیل حرف مردم و فشار خانواده ازدواج میکنن(که این بیشتر در دخترهایی دیده میشه که تحصیل کرده هستن و نیاز مالی هم ندارن و با ازدواج در واقع میخوان جلو حرف مردم را بگیرن۴بعضی دخترها تنوع طلب شدن و کلا ازدواج کردن را دوست دارن و در عین حال طلاق گرفتن را هم عیب نمیبینن و به راحتی با افراد مختلف ازدواج میکنن و احساس افسردگی هم نمیکنن.اینها در واقع بخاطر تنوع ازدواج میکنن.اما دلایل اقایون برا ازدواج کردن عبارت است از:۱پاسخ به نیاز فیزیکی۲نیاز به محبت۳ازدواج با دختری که بسیار از خودشون بالتره و درواقع پز دادن به بقیه. با دوستی دو نیاز اول پاسخ داده میشه و بنابراین تمایل به ازدواج کم اما دلایل ازدواج خانمها همانطور که گفتم چیزای دیگه ای هست که الزاما با دوستی پاسخ داده نمیشه.در واقع اگر خیلی از خانمها یک منبع مالی و شغل تضمینی داشتن شاید تعداد دخترهایی که مایل به ازدواج بودن از پسرها هم کمتر میشد.
خانم haserat شما چند سالتونه؟؟؟؟
سن و سال خیلی مهم نیست.مهم تجربه هست
خانم haserat حرفاتون آخه یا از روی خام بودن هست یا اینکه یه ضربه خیلی بد تو زندگی خوردید که اینقدر جانب دارنه حرف میزنید
از نظر تجربه اندوخته های زیادی دارم.منتها ادم مورد دار تو جامعه زیاد دیدم
صفحه‌ها