با سلام دختری 25 ساله هستم،دانشجوی ارشد،مانتوییم ولی حجابمو رعایت میکنم و نمازو روزه ام رو میخونم و میگیرم، از لحاظ اعتقادی ایام محرم مسجدمو میرم و عزاداریامو میکنم و...جدیدا برای ازدواج یه کیسی برام پیش اومده که موقعیت خوبی دارن،لیسانس هستن، شغلشون مناسبه،مهندس شرکت هستن، متولد67،از لحاظ فرهنگ خانوادگی مناسب اند،بسیاری از معیارهای بنده رو دارن،فوق العاده صادقن،تنها مشکل بنده با ایشون از لحاظ اعتقادیه،ایشون هم خدارو قبول دارن،ارادت خاصی به حضرت فاطمه دارن،مشکلی با اعتقادات بنده ندارن،حتی من دوست دارم اربعین پیاده برم کربلا ایشون هم تمایل نشون دادن،روزه مشکل دارن نمیتونن بگیرن اما نماز رو صادقانه بهم گفتن تا حالا تنبلی کردن و به انگیزه نیاز دارن،قول دادن بخونن و گفتن دوست دارن که نماز بخونن،البته فعلا این قولو دادن، مادر و خواهر ایشون اهل نماز و روزه هستن، اما پدر ایشون نمیخونن، ایشون اخلاق خوبی دارن و زبانزد شهر هستن، از طرفی بنده مشکل خونی دارم، مشکلم حاد نیست اما ممکنه خیلیا شرایطمو قبول نکنن و پدر ایشون هم اول مخالف بودن اما دارن راضی میکنن پدر رو، من فعلا فرض رو بر این گذاشتم که پدر راضی هستن، چون اگر راضی نباشن خودم تمایل ندارم غرورم بشکنه، من نگرانم از اینکه س فردا سر مسایل اعتقادی به مشکل برخوریم، چون برای من مهمه، مثلا ایشون میگن کاری به جامعه آخوندا ندارن،اما بی احترامی هم نمیکنن! بیشتر که رسیدم گفتن مثلا این دعاهای جدیدی که اومده مثل دعای کمیل!!فقط دعای کمیل با بقیه دعاها مشکلی ندارن مثلا گفتن من زیات عاشورا گوش میدم .ایشون میگن باعث افتخار بندست که نماز میخونید آرامش خاصی به بنده میدن و من دوسشون دارم اما میترسم و نگرانم از خدا دور شم، یا اعتقادات ایشون روم تاثیر بذاره،من یه خواستگار داشتم که از لحاظ اعتقادی اکی بودن اما آرامشی که ایشون به بنده میدادن خیلی کم بود و اصلا آرامش نمیدادن و من نمیتونستم احساسمو بهشون پیدا کنم و چون از لحاظ مالی اکی نبودن و یسری مسایل و مخالفتای برادرم بنده به ایشون پاسخ منفی دادم.خلاصه هاج و واج موندم و کار شب و روزم شده گریه، من به این خواستگارم تقزیبا اکی رو دادم اما نگرانم و میترسم و همش دارم فک میکنم که ایمان ضعیفی دارم.توروخدا زودتر یه راهنمایی بندرو بکنید تا من زودتر به جواب برسم....
ببخسید طولانی شد.
سر مسایل اعتقادی به مشکل برخوردیم
21:54 - 1395/04/21
انجمنها:
http://btid.org/node/95723
مهم اینه که در باطن مخالف اعتقادات شما نباشن و در ظاهر شما رو مجبور به ترک اعتقادات نکنن. به نظر من مشکلی نیست.
سلام خواهرم.
اعتقاد ایشون خوبه، با اعتقادات و تقید بیشتر شما هم مساله ای نداره. دخترهایی مثل شما رو می بینم فکر می کنم که هنوز آدم بد به پست تون نخورده. داماد بد، عروس بد، پدر و برادر بد... مرد باید کاری باشه، خسیس نباشه، مودب باشه، بد دل نباشه، احترام به همسر و دیگران رو بلد باشه، اخلاق داشته باشه. این اخلاق ها عین دینداری هستند و دینداری خارج از این ها نیست. دوست داری همسرت با کلی ریش و ادای مذهبی، پیاده تا مرقد همه ائمه بره، زیارت عاشورا و دعای کمیلش ترک نشه، به خاطر وفات همه معصومین مشکی بپوشه، پای منبر این آخوند و اون روضه خون بشینه، ولی خسیس و بد دل باشه؟ شما 25 سالته، ذهنیت شما پنج سال دیگه، ده سال دیگه با امروز متفاوت خواهد بود. ذهنیت و معیارهای شما بعد از ازدواج هم تغییر می کنه. از خانم هایی که ازدواج کردن مشورت بگیرید. این موضوع رو باهاشون مطرح کنید. حتی خانم های مذهبی که دور و برتون هستند. بهترین ملاک قضاوت همسرهاشون و وضعیت شما هستند.
خوشبخت باشید.
ای بابا الان کی دیگه نماز میخونه؟؟!!!
الان دخترا هم بی خیال نمازن.
متأسفانه
در کل پسر نمازخون کم گیر میاد
من تنها جایی که با پسرا با هم بودم تو سربازی بود که تو آسایشگاه ما از پنجاه تا پسر تنها چهار نفر نماز میخوندن.
اگه اعتقاداتشون بر ضد آدم های با نماز نیست و با اصل نماز مشکل ندارد ردش نکنید.
سلام
میگن رفتار و اخلاق پسر رو از رفتار پدرش بشناس.پسرا قاعدتا ادامه دهنده رفتار و اخلاق پدرشون هستند..
ببینید اگر ایشون نماز نمیخونه یا سایر موردات مذهبی ولی کاری نداره یعنی اعتراض نمیکنه چرا همسرش داره این مراسمات میره یا ..میشه باهاش زندگی کرد
اما
کسی که نماز نمیخونه و کلا قید و بند مذهبی نداره و بدش میاد خانومش اینجور امور رو انجام بده نمیشه باهاش زندگی کرد.
حالا ببینید این اقا جز کدوم یک از دو دسته بالاست ..
خانم زندگی رو که ساخته شده دست شما نمیدن شماباید بسازیدش خودتون ..اینو در باب موضوعات مالی گفتم.
بهرحال موفق باشید
با سلام و عرض تشکر از سوالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح کردهاید.
به عنوان مقدمه باید عرض کنم که تناسب در مسائل اعتقادی از جمله اساسیترین مواردی است که باید در ازدواج لحاظ گردد و مسائل دینی نیز یکی از اصلیترین موارد اعتقادی به حساب میآید که همانطور که شما بر روی آن حساسیت داشتهاید باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
در بحث نماز نخواندن ایشان دو صورت را میتوان تصور کرد:
1.نماز نخواندن به سبب کاهلی: در این صورت میتوان با کمی اغماض و فرصت دادن و ایجاد انگیزه او را ترغیب به نماز کرد و به میزان ایجاد تغییر در ایشان وارد مذاکرات و بعد عقد و پس از مدتی شروع زندگی مشترک شد.
2.نماز نخواندن به سبب مشکلات اعتقادی و عدم قبول مسائل دینی: در این صورت هیچ جایی برای اغماض و چشمپوشی وجود ندارد و به طور قطع این نخواندن نماز، ریشه در بیدینی و عدم اعتقاد او به دین مبین اسلام دارد که ازدواج قطعا نمیتواند آن را حل نماید بلکه ازدواج صرفا انگیزهها را تقویت مینماید و کاری به اصلاح فکر و اعتقاد ندارد.
حال در خواستگار شما باید همین دو رشته مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی شما میفرمایید که او انگیزه نداشته برای نماز خواندن و تنبلی کرده است و از طرف دیگر نیز به هر دلیل ما از صحبتهایی که شما بیان کردهاید میبینیم که این بینمازی میتواند ریشه در اعتقاد و تربیت او نیز داشته باشد آنجایی که میفرمایید پدر او نیز همین مشکل را دارد و یا اینکه او تقریر خاصی از اسلام را که بافته خود است و قاعدتا از سر علم و تحقیق نیست پذیرفته و بر آن پافشاری مینماید.
به هر صورت ما مساله را فراتر از کاهلی میبینیم که جا دارد شما نیز در این باره تحقیق و تامل بیشتری داشته باشید تا به یک جمعبندی برسید که آیا کدامیک از موارد زیر است:
الف:صرفا سستی در انجام اعمال دینی دارد نه اینکه اعتقاد به آن نداشته باشد.
ب.این سستی و انحراف اعتقادی از جهالت او بدون اینکه عناد خاصی داشته باشد.
ج: این سستی و انحراف اعتقادی ریشه در نوعی عدم پذیرش همه یا بخشی از باورهای اساسی اعتقادی اسلامی دارد.
د: یا اینکه تلفیقی از برخی از این موارد ذکر شده باشد.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این باره فرموده است: «المُؤمنُ كُفوٌ لِلمُؤمنِ وَ المُسلم كُفوٌ لِلمُسلِمِ؛ مرد مؤمن همتای زن مؤمن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است.»[1]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
1.بحارالانوار، ج22، ص117