نیتش مشخص نیست

23:49 - 1395/04/30

سلام دختری هستم 29 ساله نمیگم خوشگلم اما به خاطر چهره خاصی که دارم خیلی ها بهم لطف دارن اما واقعا تا امروز کسیو دوست نداشتم که باهاش زندگی کنم تا چند وقت پیش همکارم تو اداره به دلم نشست سال پیش ما با هم آشنا شدیم حالا بماند که خودش نیومد جلو و کسی دیگه اومد و گفت از تو خوشش میاد با هم آشنا شید. الان یکساله ازین قضیه میگذزه و من از همون ابتدا گفتم باید خانواده ها در جریان باشن که هی به تعویق انداخت تا حدودا 6 ماه پیش اونم خانوادش فهمیدن و اینم گفت .ایشون خیلییییی به من حساسن کی خوابی کی بیداری بیرون نرو وقتی بیرون میرم دعوا راه میندازه اما خودشم اونقد سرش شلوغه که الان دو ماهه منو حتی ندیده چون دایم تو قهزیم واسه خاستگاری هر دفعه یه بهانه ای میاره میگه باید راجع به خانوادت تحقیق کنم بعد میگه بذار چهلم فلانی بگذره بعد میگه یه ماه قهر کردی معلوم نیست کجایی من تا مطمین نشم کجا بودی جلو نمیام منم به اصرار این آقا قضیه رو به مادرم گفتم و الان مادرم مدام سرکوفت میزنه که کو چرا نمیاد و .... واقعا برام هر کاری میکنه از کادوهای گرون قیمت بگیرید تا دکتر بردن و .... تو محل کارمم خیلیا فهمیدن واقعا دیگه نمیدونم چه کنم از قهرم خسته شدم و سنمم دیگه داره میره بالا و به کسی دیگه علاقه ندارم

http://btid.org/node/96053

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 5 =
*****
تصویر miss..merida

سلام
سریال همه چیز انجاست  رو یادتون هست ؟ یه شخصیت داشت به اسم اسماعیل !
اونم یه شباهت هایی با این اقایی که میگید داشت ..نکته دیگه شکاک بودن متعصب بودن بی جا واقعا اذیت کننده هست ..بنظرم رو خصوصیات رفتاری ایشون بیشتر فکر کنید...
اگرم بازم بنظرتون ایشون همون فرد مد نظرتون هستند  یه مدت کلا جوابشو ندید نه پیام نه زنگ
اگرم خواست ادعای مردی به حرف کنه!
بگید تا خواستگاری رسمی نیان حرفی با ایشون ندارید .تنها راهش همینه
موفق باشید

تصویر آقا حمید

از اون آدمای بد اخلاق و گنددماغه، خدا صبرت بده

تصویر s.saeed
نویسنده s.saeed در

سلام.

یکبار محکم نظرتون در اینباره بهش بگید و اگر خواستگار دیگه ای دارید حتما حتما بهش فکر کنید...

شما با توجه سنتون دارید روی این ازدواج قمار میکنید.

این آقا اگه قبلا واقعا قصدش ازدواج بوده الان دیگه نیست و فقط میخواد یه رابطه ای باشه...

تو رو خدا دخترخانومای گل تن به این نوع رفتارها ندید سعی کنید از همون اول همه چیز رو رسمی کنید.

و در آخر از خدا میخوام ان شاالله به اونی برسید که واقعا خوشبختی شما رو میخواد نه خودش...

تصویر 48
نویسنده 48 در

حداقل اش اینه که از شرایط کنونی شما مثلا محل کارتون راضی نیستن و ......... اگر میتونید با مشورت ایشون کمی در شرایطتون تغییر ایجاد کنید. البته اگر صلاح می دونید.

تصویر 48
نویسنده 48 در

ایشون توان تصمیم گیری نهایی و قطعی رو ندارن................ مثلا چون بد بین هستن و می ترسند از ازدواج!!!!!!!!!

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

پاسخ کوتاه:
[1]. در معیارهای انتخاب همسر ظاهرا به اشتباه رفته‌اید که هرچند تا حدودی دیر شده است؛ اما بازهم برای اصلاح این تفکر، دیر نیست.
[2]. از وجود علاقه ایشان به خودتان از کجا مطمئن شده‌اید؟ اگر این اطمینان صرفا از بابت خرید هدایا بوده، به ملاک صحیحی تکیه نکرده‌اید.
[3]. ما نیز با مادر شما هم فکر هستیم که اگر او به شما علاقه دارد می‌بایست به‌جای قهر کردن‌های متعدد و شک به شما، تا به امروز حداقل قدمی برای یک خواستگاری ساده برمی‌داشت.
[4]. با ایشان قهر نکنید؛ بلکه با متانت و نهایت اخلاق مداری، به درخواست ارتباط از سوی ایشان جواب منفی داده و از ایشان بخواهید اگر علاقه‌ای به شما دارند رسما به خواستگاری شما آمده و صحبت‌ها را در حضور خانواده‌ها مطرح نمایند.

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

با سلام و تشکر از شما بابت اعتمادتان به گروه مشاوران «رهروان ولایت»؛

در متن سوال شما نکاتی وجود دارد که به آن خواهیم پرداخت:
فرمودید «29 سال دارید و تا امروز کسی را به عنوان شریک زندگی پسند نفرمودید»؛ اینجا سوالی مطرح می‌شود که مگر چه معیارهایی را برای همسر آینده خود درنظر گرفته‌اید که تا به امروز چنین فردی را پیدا نکرده‌اید؟! شاید دچار ایده‌آل‌گرایی شده باشید که این مطلب می‌بایست اصلاح شود در غیر این صورت ممکن است دچار مشکلاتی شوید که اصلاح آن به آسانی ممکن نباشد.
فرمودید: «چند وقت پیش همکارم تو اداره به دلم نشست سال پیش ما با هم آشنا شدیم حالا بماند که خودش نیومد جلو و کسی دیگه اومد و گفت از تو خوشش میاد با هم آشنا شید. الان یکساله ازین قضیه میگذزه و من از همون ابتدا گفتم باید خانواده ها در جریان باشن که هی به تعویق انداخت تا حدودا 6 ماه پیش اونم خانوادش فهمیدن و اینم گفت. الان دو ماهه منو حتی ندیده چون دایم تو قهزیم واسه خاستگاری هر دفعه یه بهانه ای میاره...»؛ شما مطمئن هستید که ایشان شما را دوست دارد؟! برای ابراز علاقه که خود او چیزی بیان نکرده بود! به خانواده‌اش نیز چیزی نگفته بود و به صورت اتفاقی آنها متوجه شدند! هنوز که هنوزه هم به خواستگاری شما نیامده است!
ما نیز به مادر شما حق می‌دهیم که می‌گوید: «چرا نمیاد و....»؛ چون آنچه دارد اتفاق می‌افتد، اصلا سیر طبیعی نداشته و مدت زمان زیادی نیز تا به امروز سپری شده است.
فرمودید: « ایشون خیلییییی به من حساسن کی خوابی کی بیداری بیرون نرو وقتی بیرون میرم دعوا راه میندازه. میگه یه ماه قهر کردی معلوم نیست کجایی من تا مطمین نشم کجا بودی جلو نمیام»؛ در مورد این فراز از سوال‌تان نمی‌شود قضاوتی داشت چون پیگیر بودن از فعالیت‌ها هم می‌تواند از جنبه دوست داشتن باشد و هم می‌تواند از جنبه‌ی بهانه گرفتن و نداشتن اعتماد باشد! هر چند احتمال دوم در مورد ایشان با توجه به مطالبی که بیان فرمودید شاید کمی قوی‌تر به نظر برسد.
فرمودید: «واقعا برام هر کاری میکنه از کادوهای گرون قیمت بگیرید تا دکتر بردن و ....»؛ آیا صرفا اگر فردی برای دیگری پول خرج کرد دلیل بر وجود عشق و علاقه است؟! بنده به شخصه فردی را می‌شناسم که تقریبا هر روز با دختری جدید، مراوده داشته و برای تک تک آنها هدایای گران‌قیمت خریداری می‌کند و جالب اینکه خودش نقل می‌کرد تمامی آن دختران فکر می‌کردند این پسر با آنها واقعا قصد ازدواج دارد اما...
فرمودید: «تو محل کارمم خیلیا فهمیدن واقعا دیگه نمیدونم چه کنم»؛ خب این هم بسیار بد است؛ یک درصد احتمال بفرمائید که به هر دلیل موقعیت ازدواج با ایشان برای‌تان فراهم نشد و این فرد بعد از مدتی بیان کرد هیچ علاقه‌ای برای ازدواج با شما را در خود احساس نمی‌کند! آن زمان در همان محل کارتان، برچسبی بر پیشانی شما خواهد خورد که این دختر چندین ماه با پسری ارتباط داشته و معلوم نیست بین آنها چه اتفاقاتی افتاده...؛ حتی اگر خواستگار مناسبی نیز پیدا شود و برای تحقیق به محل کار شما مراجعه کند، با این برنامه‌ی شما، او نیز احتمال دارد پشیمان شود و دیگر اقدامات بعدی را انجام ندهد!
پیشنهاد:
با توجه به مدت یک سال ارتباطی که با ایشان داشته‌اید که البته ظاهرا اکثر اوقات نیز با یکدیگر قهر بوده‌اید؛ آشنائی و شناخت‌ها حاصل شده است.
در مرحله اول توجه داشته باشید که با قهر کردن به هیچ جا نخواهید رسید؛ شما باید به ارزش‌های انسانی خود ایمان داشته و در همه حال، با متانت و وقار برخورد نمائید؛ منتها وقار به برقراری ارتباط و بیان جملات احساسی نیست! بلکه می‌بایست در اوج ادب و احترام که به ایشان خواهید گذاشت از هرگونه همراهی با ایشان خودداری کرده و به او تفهیم نمائید که در شأن شما و ایشان نیست که به این گونه ارتباطات ادامه دهید و اگر شناختی هم لازم بوده تا به امروز حاصل شده است.
از ایشان بخواهید که اگر واقعا به شما علاقه دارند به صورت رسمی به خواستگاری شما آمده و باقی صحبت‌ها را در آن جلسه مطرح نمایند.
مطالب خود را با این روایت از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پایان می‌رسانم که حضرت فرمودند: «زيانكارترين مردم كسی است كه عمرى را برای رسیدن به آرزوئی وقت گذارد، اما روزگار او را به منظورش نرساند و از دنيا، بی‌توشه خارج شده و در پيشگاه خداوند نیز دليلى نداشته باشد».[1]

امیدوارم موفق باشید.
----------------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. پاینده، نهج الفصاحه، ص۱۷۳، ح۱۰۸