هیچکس زیر بار شرایط بنده نمی رود

با سلام خدمت شما . دختر 24 ساله هستم گرافیست و فیلمبدار حرفه ای و طراح سایت و 3 سال سابقه کار دارم و 4 سالیست مادرم را از دست دادم و 1 خواهر و 2برادرم ازدواج کرده اند دهه 60 هستند. در دوران کودکی موقعی که در شکم مادرم بودم بعلت اختلالات ژنتیکی رحم تخریب میشود و از همان زمان عادت ماهیانه ندارم و نابارور هستم طبق پیگیریها و پرونده پزشکی مشکل با رحم اجاره ای حل شدنی است طبق روشی که در مرکز ناباروری صورت میگیره نیازی به صیغه کردن اون خانمی که رحم اجاره میده و نام فرزند در شناسنامه من میاید و اون خانم هیچ ارتباط خونی و ژنتیکی با فرزند نداره حتی اگه چند قلو باشد و فرزندان کاملا سالم و چند قلویی بدنیا می آیند بخاطر اینکه دارای تخمدانهای سالم هستم تا حدی که میتوانم اهدا کنم و باکره دارم دوشیزگی دارم حتی نامه پزشکی دکتر هم دارم.همسریابی ثبت نام کردم و چند تا خواستگارم داشتم ولی طرف مقابل همان جلسه اول آمد و  بعد از دقایقی که از خودم تعریف کردم مساله ناباروری را توضیح دادم نه بطور کامل و کمی توضیحات را به جلسات بعد خودم موکول کردم اما متاسفانه طرف فقط یه جلسه آمد و کات کرد و دیگر نتوانستم ادامه توضیحات را بدهم حتی ازم نپرسیدن چرا اینطوری شدم و راه حلشه چیه. یکی از خواستگارم هنوز یه جلسه نیامده میخاستند جواب مثبت ازم بگیرند و حتی میخواستند قبل شناخت بیشتر تحقیق کنند نزاشتند دو نفر چند جلسه طی کنند و گفتم مساله ناباروری بهشون اما مخالفت کردن کات کردن. مشکل از من نیست که صادقانه و بدون اضطراب و استرس حرف میزنم مشکل من اینکه نمیزارن من چند جلسه با پسرشان طی کنم و حرفهایم را بزنم و ایشان حرفهایش را به من بزند. اینکه من موقع مهریه تعیین کردن حتما از طرف مقابل  برگه ای دریافت میکنم بهمراه امضایش مربوط به ناباروریم و آن را توسط پدرم و برادرانم محضری میکنم و نزد پدرم میگذارم که نگه دارد. ظاهری خوبی دارم ولی زشت نیستم و قدم 140 است کارهای خونه ام مسلط هستم آشپزی هم میدانم تا حدودی چیزی رو هم بلد نباشم خودم میرم دنبالش یاد بگیرم پشتکار خوبی دارم.حتی نیمه شعبان هم واسه ازدواج کردن اینکه قسمت خوب باشه توی خانواده خوب بیفتم آجیل مشکل گشا میدهم نذر میکنم.و حتی تصمیم با خودم گرفتم گفتم ازدواج کردم حتما نمازم را میخانم تو خونه شوهرم دیگ اون موقع واقعا باید خدا رو شکر کنم که کسی کنارمه که واقعا داره باهام زندگی میکنه . حالا واقعا من چیکار کنم؟راهنمایی کنید زن زندگی نیستم بخاطر ناباروریم درسته این فکر و نظر آقایان هستش؟ من شرطم اینکه طرفم باهام زندگی کنه تا آخر عمرش وبقیه موارد گذاشتم توافق بین خانواده ها حتی مهریه رو گذاشتم بتوافق رسیدن خانواده ها