به کانال مشاوره ازدواج و خانواده در تلگرام بپیوندید برای ورود همین جا کلیک کنید.
من دختری 22ساله هستم که به دلیل شرایط خانوادگی و تحصیلی خواستگاران زیادی دارم.اما تمایلی به ازدواج نمیبینم
یعنی دوس دارم ادامه تحصیل بدهم و در شغلم پیشرفت کنم
اکثر دوستانم هم مجرد هستند و در حال حاضر به همین موضوع فکر میکنند
به نظرم هنوز شرایط سنی و تحصیلیم کم است
اما اقوام مدام به خانواده ام گوش زد میکنند که باید مرا وادار به ازدواج کنند و این باعث نگرانی خانواده ام شده است.
از فامیل های نزدیک و فامیل های دور هم خواستگارم بوده اند و اطلاع بقیه از این موضوع باعث میشود بیشتر به من فشار بیاورند در حالی که من اصلا آنها را نمیپسندم.
در بین همکارانم کسانی هستند که من اخلاق آنها را تا حدودی میپسندم اما تا زمانی که پیشنهاد ازدواج نمیدهند،یعنی همین که آنها از من تقاضای ازدواج میکنند دیگر تمایلی نشان نمیدهم.احساس بد.ی نسبت به این موضوع دارم.
از طرفی دوستانم همه در شرایط من هستند و من هم میخواهم مثل آنها روی شغل و درسم تمرکز کنم و از طرفی بستگانم بر من فشار میآورند.
از طرفی کسانی را دوس دارم که هنوز از من خواستگاری نکرده اند و از طرف دیگر کسانی که خواستگاری کردند مورد پسند من نیستند.
در حال حاضر یک نفر را دوس دارم که نمیدانم باید چگونه این موضوع را نشان دهم و گاهی فک میکنم شاید همین دلیلی بر رد کردن بقیه و سردرگمی من شده است،اما خب از دل ایشان خبر ندارم و احساس میکنم حس خاصی به من ندارند.
واقعا گیج شدم و حتی نمیدانم چه میخواهم
نگرانم
لطفا کمکم کنید.
ممنونم
کسی که دوسش دارم اقدام نمی کنه
21:08 - 1394/10/26
انجمنها:
http://btid.org/node/83932
نکات علمی و راهکارهای مربوط به این سوال را در لینک زیر بخوانید.
http://www.btid.org/fa/news/87940
خانواده پسرها دو دسته اند یا خیلی ادمهای خجالتی ای هستن روشون نمیشه واسه دخترهای اشنا پاپیش بذارن و یه دسته دیگه ادمهایی با اعتماد به نفس کاذب هستن که همیشه میرن دنبال کیسهای خیلی خاص و تجربه نشون داده دسته دوم موفق تر هستن و بالاخره یکی رو میندازن تو تور و البته معمولا زندگی با دوام و با کیفتی ندارن دسته اول هم بعد اینکه دیدن دختره ازدواج کرد میشینن غصه خوردن و بعدا میگن اگه میدونستیم دخترتون رو به همچین کور کچلهایی قراره بدین خودمون اقدام میکردیم و به هر حال پسر ما بهتر از این داماد بدرد نخوری بود که نصیبتون شد!!!
تا حالا صد تا از این اتفاقها واسه دوستهای من افتاده و هنوز دارن حسرت میخورن چرا عجله کردن به خصوص تمام کسایی که سن های زیر بیست ازدواج کردن.
تو این دوره زمونه که همه از بی خواستگاری مینالن وقتی شما خواستگار زیاد داری بدون اطرافیانت واست دندون تیز کردن و میخوان از بغل تو به یه سود و نون نوایی برسن.
ای قلم پای اون ملتی که زنها رو روانه بازار کار کردند بشکنه ...
همه پسرها بدشون میاد زنشون، نامسشون بره کنار یه مرد غریبه کار کنه. همه پسرا
تا حالا که هر پسری به من رسیده اولین سوالش این بوده که شاغل هستی یا نه.
ما غلط کنیم زن شاغل بخوایم .
اونوقت پسرها زن شاغل از کجا گیر بیارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما خواستگار رو ول کردی نسیه رو دنبال میکنی .... خوب دختر خوب کسی که شما رو بخواد اقدام میکنه وقتی کاری نمیکنه یعنی تو فکرتون نیست ...ببخشید به نظرم کمی دچادر خود بزرگ بینی هم هستید .. قرار نیست که همه دنیا بیان خواستگاریتون (چ.ن خواستگار زیاد دارین یا همه دنیا دوستون داشته باشن چون ....!!!... به جای رویابافی با واقعیت به نحو واقعی مواجه بشید ..... ممگنه چند سال دیگه همین چند نفر هم نباشن چه بسا که برای خیلی از دخترا پیش اومده....
سنت هنوز کمه. پس فرصت داری بهترین انتخاب رو بکنی و عجله نکن.
در مورد اقوام هم اجازه دخالت نده. من تجربه خودم رو میگم. یه خواستگاری داشتم که همه فامیل بدون این که ما ازشون نظر بخوایم، اون خواستگار رو تأیید می کردن و می گفتن حتما با این ازدواج کن. می گفتن این بهترین پسری هست که نصیبت میشه. بعد که برادرم تحقیق کرد فهمیدیم پسره معتاده. اون وقت همون فامیل میومدن خونمون و می گفتن اصلا با این پسره ازدواج نکن. اصلا پسر خوبی نیست. ما می خواستیم بهت بگیم که جواب رد بده.
در مورد علاقه هم باید بگم که منم مثل شما هستم. اونایی که از من خوششون میاد، من ازشون خوشم نمیاد. اونایی هم که من ازشون خوشم میاد، اونا از من خوششون نمیاد. کاری هم نمی تونم بکنم. اگه هم بخوام یه جوری علاقم رو نشون بدم فقط باعث خورد شدن و کوچیک شدن خودم میشه. من که سپردم به خدا.
بیخودی هم به امید یه پسر منتظر نمون. اگه از تو خوشش بیاد میاد خواستگاری، اگه هم کاری نکرد مطمئن باش که بهت علاقه ای نداره.
آقای یاسین من با بیست و هفت سال سن عقلم می رسه که کبوتر با کبوتر باز با باز. می دونم که هر کس باید دنبال یکی در حد خودش باشه.
مشکل شما لابد اینه که از کسانی خوشتون میاد که از شما سرن
دنبال متناسب با خودتون باشید بزرگترین ضربه یک دختری اینه که به جای شرایط واقعی دنبال فانتزی باشد
دقیقا همینه الهه خانم برای منم همینه از هر کسی خوشم میاد اون خوشش نمیاد از هرکسیم اون خوشش میاد من خوشم نمیاد دو طرفم خوشمونبیاد اخر قسمت نمیشه
افرين الهه خانوم خيلي خوب رفتارفک و فاميلها رو توصيف کردي
منم کاملاموافقم
با سلام.
شما باید ببینید از مقولات مختلف چه انتظاراتی دارید و به بیان دیگر اینکه از درس چه میخواهید؟برای چه درس میخوانید؟یا کسانی که دنبال کار هستند به چه انگیزه ای دنبال کار هستند؟خیلی ها هستند میگویند کار رابرای سرگرمی میخواهند ،این خوب است ولی ایا هیچ وسیله دیگری برای سرگرم شدن و استفاده بهینه از وقت نیست که کار را انتخاب میکنند؟کار کردن جایگاه خاص خودش را دارد که به هر حال تعریفش جای خود.
شما باید ببینید انگیزه شما یا همان دوستانتان از درس خواندن چیست؟
درس خواندن چه خدمت هایی به شما خواهد کرد و شما چقدر از این درس بهره خواهید برد.
همین سوالات را بیایید و در باب ازدواج از خودتان بپرسید و ازدواج را تعریف کنید.
یک خانم دکتری که الان در سن چهل سالگی دنبال یک خوستگار هست را بیاورید روی کاغذ و باخودتان بگویید چه اتفاقی در زندگی این شخص افتاده که الان با اینهمه درس خواندن و کار انچنانی باز هم یک گشمده ای دارد.
اما درمورد دوم که تا صحبت از ازدواج شود شما ناراحت شده و طرف را ترد میکنید باید عرض کنم :
یک اقا هر وقت یک زن را توانمند و قابل بداند همه توانش را بکار میگیرد تا اورا از آن خود کند و بهترین راه به این مقصد رسیدن ازدواج است .
پس بدانید شما بسیار خوب عمل کرده و دارای صفاتی هستید که انتخاب میشوید یعنی به نوعی آنهایی که شمارا برای ازدواج میخواهند افرادی هستند که بسیار عاقلانه جلو میروند و از نظر عقلی هم حساب کنید کنار زدن و دوست نداشتن ادم عاقل ،عاقلانه نیست.
درمورد این شخص آخر هم باید عرض کنم که باید طبق فرمول بالا عمل کنید و بعد نتیجه بگیرید که چگونه با او رفتار نمایید.
نکته پایانی :
ایده ها و افکار همچنین خواسته ها و انتظاراتتان را تعریف کنید و برای ارام بودن انتخاب کنید.
تعریف جامعی از ازدواج داشته و نسبت به آن تصمیم گیری کنید و نگویید الان وقتش نیست بلکه هر روز بگذرد دیر شده و فرصتی است برگشت ناپذیر.
موفق و مویدباشید.