تعامل پیامبر اکرم با ادیان به چه شکل بوده؟

14:14 - 1396/05/04

داشـتـن یـارانِ بـصـیـر و مـجـاهـد، تـعـامـل مـثـبـت بـا ادیـان و آئیـن هـاى عـصـر خـویـش، قـرار دادن عـقـل و دل یـا فـطرت انسان ها و تلاش در بیدار سازى فطرت آدمیان، مبارزه با تحریف، عـوام زدگى و همچنین در پرتو تاءییدهاى الهى توانست تـوحـید و عدالت اسلام را در پهنه روزگار خویش حاكم نماید.

پرسش: تعامل با ادیان در سیره پیامبر اکرم(ص) به چه شکلی بوده است توضیح دهید؟

از جـمـله رازهـاى مـوفقیت پیامبر اعظم (ص)، داشتن منطق كاملاً روشن در برخورد با جریان هـاى اعـتـقـادى ـ دیـنى و آیین عصر خویش بود؛ چه اینكه از یك سو با بت و بت پرستى و كفر و شرك و نفاق در عقیده و عمل مبارزه فرهنگى و اجتماعى كرد و مثلث كفر، شرك و نفاق نـیـز در طـول دوران رسـالتـش در بـرابـر او قـرار گرفت و از هیچ مبارزه اى در برابر «اسـلام» و تـوحـیـد و عـدالت فروگذار نكرد.

قرآن كریم نیز مى فرماید: «و لتجدن اشدّ النّاس عداوة للذین امنوا الیهود و الذین اشركوا.. . » (مائده / 82) یا استراتژى دشمن را اسلام ستیزى تا مرز اسلام زدایى معرفى نمود كه: «وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى یـَرُدُّوكـُمْ عـَن دِیـنِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا.. .»(بقره / 217) یا فرمود: «و ما نقموا منهم الاّ ان یؤ مـنوا باللّه العزیز الحمید»(بروج / 8) یعنى قرآن كریم بسیار دقیق و واقع گرایانه چـهـره دشـمـن را مـعـرفـى و «دشـمـن شـنـاسـى» كـرده اسـت و خـط تـقـابـل ایـمـان ـ كـفـر، تـوحـیـد ـ شـرك، حـقّ ـ بـاطـل را در مـراحـل اوّلیـه طـرح و تـرویـج اسلام و سپس به عنوان تاكتیك و روش مبارزاتى دشمن در مـراحل بعدى گسترش اسلام تبیین نمود و «جریان نفاق» یا اسلام نقابدار بوسفیانى و اشـرافـیـّت و جـهـالت را در مقابله با اسلام اصیل قرآنى وِلایى در نهایت ظرافت روشن و متذكّر شد. پیامبر اعظم (ص) اگر چه مواجهه فرهنگى ـ سیاسى و نظامى داشت ولى از سـوى دیگر با ادیان و مذاهب از روش دعوت به «كلمه توحید و توحید كلمه» و احتجاج و مـنـاظـره هـاى عالمانه و تفكر و اندیشه ورزى استفاده مى نمود، كه به تعبیر استاد شهید مـطـهـرى از ویـژگى هاى پیامبر اعظم (ص) «داشتن جراءت یعنى خود را نباختن و استقامت داشتن» بود هم «داعیاً الى اللّه باذنه و سراجاً منیراً» (احزاب / 45) بود و هـم «یـخـشـونـه و لا یـخـشـون احـداً الاّ اللّه » (احـزاب / 29) و تـبـعـیـّت از «قـول احسن »، تابع برهان و عقل شدن، بازگشت به فطرت اوّلیه، حق شناسى و حق گـروى، گـرایـش بـه مـعـرفـت و حـكـمـت، داشـتـن مـنـطـق و فـلسـفـه حـیـاتـِ مـعـقـول و طـیـّبـه، اجـبـار نـابـردارى ایـمـان و... از مـبـانـى و مـبـادى یـا اصـول دعـوت نبوى بود.

اسلام از منطق والا و فراگیرى برخوردار بود كه در بـرخـورد و مـواجـهـه بـا فـرهـنگ ها، ادیان و حكایت نه تنها مغلوب یا تضعیف نمى شد بـلكـه رازهـا و گـوهـرهـاى آن بـهتر، عمیق تر و شفاف تر آشكار مى شد و «حقانیت» آن اثـبـات مـى گـردیـد. بـه هـمـیـن دلیـل پـیـامـبـر اكـرم (ص) رابـطـه حـَسـَنـه و تعامل سازنده اى با ملل و نحل و جریان هاى دینى ـ آیینى عصر بعثت داشت.

رهبران ادیان و مـذاهـب یـا نـمـایـنـدگـان جـریـان هـاى فـكـرى ـ مـذهـبـى بـا او مـلاقـات كـرده، مـسـائل خویش را طرح و پاسخ مى گرفتند كه برخى از آنها به صورت كلان و كلى در قرآن تبیین و برخى نیز در تاریخ زندگى پیامبر اسلام ثبت و ضبط شده است. ایـن كـاركـرد موفق در ارتباط با فرهنگ و تمدن هاى دوران صدر اسلام به نوع رهبرى و مدیریت پیامبر اكرم (ص)، قوّت و قدرت فكرى ـ معرفتى اسلام، حقانیت نبوت و رسالت محمّد(ص)، هدفدارتر و گزینش روش هاى منطقى در پیشبرد اسلام از سوى پیامبر خدا(ص) بـوده است. به همین جهت با مهربانى تواءم با برهان و منطق نظرى و عملى ثابت، اخلاق سالم و سازنده تبلیغى دین مسلمین و حتى غیر مسلمانان را فریفته و شیفته اسلام و پیامبر(ص) مـى نـمود و البته همه زیبایى هاى وجودى پیامبر بر همین «تاییدات الهى »، قـابـلیـت و اسـتـعداد نبوى، مجاهدت و سلوك الهى و ملكوتى، خردورزى و هوشمندى، اخلاق حَسَنه یا مكارم و معالى اخلاقى پیامبر اسلام بود. آرى براى پیامبر دعوت به خدا نـه خـود، حـاكـمـیـت قـوانـین الهى نه راءى و نظر خویشتن، بینش ها و ارزش هاى اسلامى و اقـامـه حـدود و عـدالت الهـى مـهـم بـود و لاغـیـر و چـنـیـن پـیـام هـاى عـمـیـق عـقـل و فـطـرت پـسند و روش و رویكرد عملى پیامبر اسلام با دنیاى عصر خود از مؤ لفه هاى بسیار تاءثیر گذار موفقیت و حاكمیت اسلام بود.

نتیجه: پـیامبر اكرم (ص) با درك درست از شرائط زمان و مكان، باور به پیام الهى و پیامبرى و رسـالتـش، گـزیـنـش راه كـارهـاى كـارآمـد و پـویـا، تـدبـیـر و بـرنامه ریزى براى نـیـل بـه هـدف الهـى، صبر و بصیرت، شكر و شكیبایى، منطق اصولگرایانه علمى و عملى ثابت و روشن، اخلاق كریمانه و حَسَنه، مجاهدت و مهاجرت، دشمن شناسى و دشمن ستیزى، برخورد با ریشه هاى علل انحراف و انحطاط عقیدتى و عملى، عقلانیت و عدالت، بـیـدارى و پـایـدارى در راه هدف چون طبیب حاذِق و مشفِق در برخورد با بیماران فكرى ـ روحـى عـمـل كـردن، دعـوت خـالصـانـه، صـادقـانـه و صـریـحانه به سوى خدا، ارزش گـرایـى در قـول و فـعـل، داشـتـن یـارانِ بـصـیـر و مـجـاهـد، تـعـامـل مـثـبـت بـا ادیـان و آئیـن هـاى عـصـر خـویـش، قـرار دادن عـقـل و دل یـا فـطرت انسانها و تلاش در بیدار سازى فطرت آدمیان، مبارزه با تحریف، عـوام زدگى، واپس گرایى در حوزه درك دینى یا دین شناسى و دین دارى، قرین سازى دانـایـى، دیـندارى به هم و در پرتو تاءییدهاى الهى توانست در یك زمان بسیار كوتاه عـلى رغـم مشكلات فراوان و مانع تراشى هاى فرهنگى ـ سیاسى و اجتماعى و حتى نظامى از سـوى دشـمـنـان تـوحـید و عدالت اسلام را در پهنه روزگار و آفاق عصر و جغرافیاى شرقى ـ غربى دوران خویش حاكم نماید و حقیقتاً براى همه دین داران به خصوص عالمان دیـنـى و پرچم داران عرصه فرهنگ و سیاست یك الگوى عینى و واقعیت پذیر و آیینه راه نما و تابلویى از جاذبه هاى محتوایى و قالبى اسلامِ عزیز شود تا در همه اعصار حتى عـصـر غـیـبـت امـام زمـان (عـج) و عصر تهاجم فرهنگ ها حاكم گردد كه «الاسلام یعلوا و لا یـعـلى عـلیـه » و «هـو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین كله و لو كره الكافرین » (توبه / 33).

برگرفته از سایت پرسمان دانشجویی

از جـمـله رازهـاى مـوفقیت پیامبر اکرم (ص)، داشتن منطق كاملاً روشن در برخورد با جریان هـاى اعـتـقـادى ـ دیـنى و آیین عصر خویش بود؛ چه اینكه از یك سو با بت و بت پرستى و كفر و شرك و نفاق در عقیده و عمل مبارزه فرهنگى و اجتماعى كرد و مثلث كفر، شرك و نفاق نـیـز در طـول دوران رسـالتـش در بـرابـر او قـرار گرفت و از هیچ مبارزه اى در برابر «اسـلام » و تـوحـیـد و عـدالت فروگذار نكرد. بنابراین پـیامبر اكرم (ص) با درك درست از شرائط زمان و مكان، باور به پیام الهى و پیامبرى و رسـالتـش، گـزیـنـش راه كـارهـاى كـارآمـد و پـویـا، تـدبـیـر و بـرنامه ریزى براى نـیـل بـه هـدف الهـى، صبر و بصیرت، شكر و شكیبایى، منطق اصولگرایانه علمى و عملى ثابت و روشن، اخلاق كریمانه و حَسَنه، مجاهدت و مهاجرت، دشمن شناسى و دشمن ستیزى، برخورد با ریشه هاى علل انحراف و انحطاط عقیدتى و عملى، عقلانیت و عدالت، بـیـدارى و پـایـدارى در راه هدف چون طبیب حاذِق و مشفِق در برخورد با بیماران فكرى ـ روحـى عـمـل كـردن، دعـوت خـالصـانـه، صـادقـانـه و صـریـحانه به سوى خدا، ارزش گـرایـى در قـول و فـعـل، داشـتـن یـارانِ بـصـیـر و مـجـاهـد، تـعـامـل مـثـبـت بـا ادیـان و آئیـن هـاى عـصـر خـویـش، قـرار دادن عـقـل و دل یـا فـطرت انسانها و تلاش در بیدار سازى فطرت آدمیان، مبارزه با تحریف، عـوام زدگى  و همچنین در پرتو تاءییدهاى الهى توانست تـوحـید و عدالت اسلام را در پهنه روزگار خویش حاكم نماید.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.