ادعای عظمت قرآن از طرف خداوند واهی نیست

11:39 - 1396/09/20

- اینکه خداوند در ابتدای قرآن بحث عدم شک و شبهه در قرآن را بیان می دارد واهی نبوده بلکه برای این مدعا ادله‌ی بسیاری داشته و برای هرکدام بیاناتی را بیان می دارد مانند تحدی و مبارزه طلبی با دشمنان که برای قرآن مثل و مانندی بیاورند یا اعجازهای علمی قرآن که امروز بعد از گذشت1400 سال دنیای امروز به آن پی می برد.

قرآن

از جمله صفاتی که خداوند در قرآن برای عظمت این کتاب الهی بیان می فرماید، متقن بودن و راه نداشتن شک و شبهه در آن است. با این توصیفات چطور خداوند در قرآن می گوید که این کتاب«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَيْبَ فيهِ [بقره/2] آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد.» و این نوع بین خداوند  را نمی توان از جمله امور تعریف از خود دانست؟
در پاسخ باید گفت که اولا اگر کسی مورد اتهام واقع شود اولین کسی که باید پاسخگو باشد خودش است بر این اساس خداوند در مقام دفاع از کتابی که برای مردم فرستاده است، خودش دست به کار شده و در مقام دفاع برمی خیزد. وقتی قرآن كريم، در معرض «ريب» و شبهه قرار گرفت و به اساطير الاوّلين. متهم گشت، وارد ميدان دفاع شد و از خود رفع اتّهام و دفاع كرد و در كنار دفاع نيز از خود تعريف كرد و حقانيت خود را بيان نمود. حقّ تبارك و تعالی با بيان «لاريب فيه»، می‌رساند كه قرآن كريم چه قدر از استواری و استحكام برخوردار است.
ثانیا خداوند تنها ادعا نکرده بلکه در جای جای قرآن دلیل برای این امر بیان می دارد. مانند طلب تحدی و اینکه آیه ای مانند آیات قرآن بیاورند و دعوت به مبارزه طلبی می کند. «وَ إِنْ کُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلي‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ[بقره/ 23] و اگر در باره آنچه بر بنده خود [ پیامبر ] نازل کرده ایم شک و تردید دارید،( دست کم ) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را- غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست می گویید!» اسناد تاریخی بسیاری شاهد بر این است که بسیاری خواستند حتی یک آیه مانند آیات قرآن آورند ولی موفق نشدند که حتی غیرمسلمانان نیز بر این امر تاکید دارند که کسی نمی تواند مانند قرآن بیاورد.
ویل دورانت در این مورد می نویسد: «ظاهراً هیچ کس در این فکر نبود که وی [رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)] را نوشتن و خواندن آموزد. در آن موقع هنر نوشتن و خواندن به نظر عربها اهمیتی‏ نداشت‏، به همین جهت در قبیله قریش بیش از هفده تن خواندن و نوشتن نمی‏‌دانستند . معلوم نیست که محمد[صلی الله علیه و آله] شخصا چیزی‏ نوشته باشد. از پس پیمبری کاتب مخصوص داشت. معذلک معروف‏ترین و بلیغ‏ترین کتاب زبان عربی به زبان وی جاری شد و دقایق امور را بهتر از مردم تعلیم داده شناخت.»[2]
ثالثا: بیان اعجازات و کشف هایی که دنیای امروز به این امر بعد از1400 سال پی می برند مانند اعجازاتی که در مورد آسمان و زمین و همچنین در مورد تولد نوزاد و رشد و نمو آن بیان می کند. حركت انتقالی زمين  که در سوره‌ی [نمل آیه88]، حركت ستارگان که در[انبیاء33]، زوجیت گیاهان، در بيش از ده آيه از زوجيت گياهان مانند[شعرا/ 7]و [لقمان/10]بحث كرده است.

پی نوشت:
[1]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغه (للصبحي صالح)، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص37.
[2]. سید سعید روحانی، تاریخ اسلام در آثار شهید مطهری (ره)، انتشارات دفتر نشر معارف، 1378، ج1، ص160.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 5 =
*****