علت مسلمان شدن ایرانیان

07:00 - 1397/02/09

علت ایمان آوردن ایرانیان، ظلم و ستم پادشاهان وقت و تهی بودن دین زرتشت از محتوا و معارف بود، نه جمله مسلمانان به ایران.

حمله اعراب

اخیرا برخی از علمای اهل سنت یا از روی عمد و به قصد ایجاد تفرقه بین شیعه وسنی، یا از روی جهل وبی‌اطلاعی از تاریخ، در محافل و مجالس دانشگاهی مطرح کرده اند: چون ایران در زمان خلیفه دوم فتح شد، پس ایرانیان اسلام خود را مرهون او هستند و بر مردم ایران لازم است کف پای عمر ببوسند.

باید این مطلب را به دو بخش مجزا طرح بکنیم:
بخش اول: آیا ایرانیان قبل از ورود سپاه اعراب به ایران، با اسلام آشنا نبودند و با دستور حمله خلیفه دوم و ورود سپاهیان اعراب به ایران با اسلام آشنا شدند؟
بخش دوم: آیا خود خلیفه و اطرافیان او برای رضای خداوند و اجرای دستور الهی به ایران حمله کردند یا قصد دیگری داشتند؟

در مورد بخش اول استاد مطهری(رحمه‌الله‌علیه) می‌نويسد: «اگر چه فتوحات در زمان عمر صورت گرفت و مردم ايران به سرعت اسلام را پذيرفتند. ولی قبل از حملات عمر به ايران، عده ای از ايرانيان كه در يمن و بحرين به سر می‌بردند، مسلمان شده بودند و آن‌ها وقتی به ايران می‌آمدند مردم را با دين اسلام آشنا می‌ساختند و لشكركشی عمر به ايران فقط باعث شد كه نفوذ اسلام در ايران شدت بگيرد و عده‌ی زيادی از ايرانيان به خاطر اين‌كه از دين و مذهب زرتشتی خسته و ناراحت بودند به راحتی اسلام را پذيرفتند و آرام و تدريجی، دين اسلام در تمامی ايران جای دين زرتشتی را گرفت.[1] ایشان در جای دیگری می‌گویند: اگر حملات مسلمانان در زمان خليفه دوم به ايران نبود، به احتمال قوی مسيحيّت جای دين زرتشتی را در ايران می‌گرفت.[2]

پس علت ایمان آوردن ایرانیان، ظلم و ستم پادشاهان وقت و تهی بودن دین زرتشت از محتوا و معارف بود، نه جمله مسلمانان به ایران.

در مورد بخش هم باید گفت: اعمال و رفتار هر كسی را از دو جنبه می‌توان مورد بررسی قررا داد:

1. جنبه تاريخي: به اين بيان كه تاثیر سود و زيان آن کاردر دفتر تاريخ ثبت می‌شود و تاريخ درباره آن قضاوت می‌كند، وآن را ستايش يا نكوهش می‌نمايد مثلاً وقتی كسی بيمارستانی می‌سازد و يا مركز فرهنگی يا اقتصادی ايجاد می‌كند، شكی نيست كه خود این کارها خوب و پسنديده است و در تاريخ ثبت می‌گردد و از اين اعمال به خوبی ياد می‌شود. ولی تاریخ ديگر كار ندارد انگيزة سازنده آن چه بوده آيا به قصد ريا ساخته و يا برای رضای خدا.

2. جنبه الهی: اعمال انسان علاوه بر اين‌كه ذاتاً بايد نيك باشند، به قصد رضای خدا نیز بوده باشد تا ارزش دینی داشته باشد. اما اگر به نیت ريا، جاه طلبی و انگيزه‌های سياسی و… باشد هیچ ارزشی ندارد. ما نيز اين را قبول داريم كه اين خليفه دوم جناب عمر بن الخطاب بود كه ايران را فتح كرد؛ اما متأسفانه همين فتوحاتی كه اين همه اهل سنت به آن مباهات می كنند، يكی از بدعت هایی است كه خلیفه وارد دين مبين اسلام كرد و دينی را كه خداوند دين رحمت، عطوفت، دوستی و مهربانی و پيامبرش را رحمه للعالمين معرفی کرده بود را به دين شمشير و سر نيزه مبدل کرد.

به جرأت می توان گفت كه همين فتوحات، يكی از موانع پيشرفت اسلام را در سراسر جهان بود؛ زيرا خلیفه دوم و فرماندهان او در اين جنگ ها جناياتی را مرتكب شدند كه مردم را از دين اسلام منزجر و متنفر كرد. لذا یک غير مسلمان، امروزه دين مبين اسلام را دين شمشير و مسلمان را خون‌ريز و خون‌خوار می‌بیند. اینک چند نمونه از این شواهد را بیان می‌کنیم:

1. در فتح قادسيه دو تن از فرماندهان سپاه خلیفه دوم «منذر بن حسان ضبّی» (فرمانده هشت هزار نفر از قلب لشكر سعد بن ابی وقاص) با «جرير بن عبدالله جبلی» (فرمانده قريب به ده هزار نفر از جناح راست لشكر) بر سر تصاحب لباس‌های قيمتی يكی از بزرگان سپاه ايران با يكديگر درگير شدند.[3]
2. در فتح قنسرين، نزديك حلب در سوريه كنونی، مردم در پناه قلعه و دروازه های شهر قرار گرفته بودند، پس از مدتی تصميم به صلح گرفته و با خالد بن وليد فرمانده سپاه اسلام صلح كردند، خالد نيز با آنها مصالحه كرد،‌ و از اين رو طبق موازين اسلام و تعهدات معمول انسانی، ديگر حق حمله و تجاوز به آنان را نداشت؛ ولی پس از مصالحه و خلع سلاح، عهد خود را شكست و شهرشان را ويران كرد.[4] به طور قطع اين عمل ناجوان‌مردانه با انگيزة الهی گسترش اسلام هيچ سازگاري نداشت. و به منظور به دست آوردن غنائم دست به چنين اقداماتی زده‌اند.
3. در زمان عمر كوفيان و بصريان در جريان فتح تستر و قلعه هرمزان بر سر تقسيم غنائم با يكديگر درگير شده هر يك فتح را به خود نسبت می‌داد تا غنائم بیشتری‌تری نصيبش گردد.[5]

پس بايد نتیجه گرفت که هدف از حمله سپاه اسلام به ایران و حتی سرزمین شام جنبه معنوی و الهی نداشته و بیشتر حالت فتح و کشور گشایی داشته و بیشتر برای به دست آوردن غنائم جنگی بوده نه رشد اسلام و رسیدن به پروردگار.
_________________________________________________
پاورقی:
[1]. مطهري، مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران، انتشارات صدرا، ص 59ـ81ـ243.
[2].همان، ص 79.
[3]. ر.ك: کتاب الفتوح، تألیف ابومحمد احمد بن اعثم کوفی الکندی، بيروت، دار التراث،1387، ج 2-1، ص 159.
[4]. محمد بن جرير طبري، تاريخ الامم و الملوك، بيروت، دارالكتب العلميه، 1408، ج 2، ص 301.
[5]. الفتوح، همان، ج 2-1، ص 286.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عالی

به نکته بسیار خوبی اشاره کردید.

..در زمان حمله اعراب به ایران

در ایران بسیار ویرانی به بار اوردن و به مردم ایران ظلم کردن و همه جارو هم نابود کردن و اعداد زیادی از افراد بیگناه کشته شدن بحالی که دین اسلام این نبود و خواستش این نبود.

اعراب اون زمان حتی بحالی که دین عالی و کامل اسلام رو هم داشتن اما خیلیاشون بویی از اسلام و انسانیت نبرده بودن 

..

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 12 =
*****