آزادی عقیده مربوط به حوزه شخصی است، ولی حکم ارتداد مربوط به حوزه اجتماعی است، از اینرو بین آن دو هیچگونه تعارضی وجود ندارد.
یکی از شبهات مطرح شده در مورد دین مبین اسلام، رابطه بین آزادی اعتقاد و بحث ارتداد است، که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
غیر مسلمان: دین اسلام، دین تعارض است.
مسلمان: چرا !؟
غیر مسلمان: چون احکام و دستوراتش با یکدیگر تعارض دارد.
مسلمان: مثلاً بین کدام دستورات اسلام تعارض وجود دارد!؟
غیرمسلمان: در کتاب آسمانی شما آمده است که اکراه و اجباری در دین نیست [بقره/256]، از سوی دیگر، اگر دینت را عوض کنی، به جرم ارتداد، شما را خواهند کشت و این یک تعارض آشکار است، زیرا دین یک چیز اعتقادی است که بنا بر متن قرآن نباید با اکراه و اجبار پذیرفته شود.
مسلمان: این مطالب با یکدیگر تعارض ندارند.
غیر مسلمان: چرا!؟ تعارضشان آشکار است.
مسلمان: شما وقتی میتوانید بگویید که بین دو چیز تعارض وجود دارد، که هر دو در یک موضوع و در شرائط واحدی باشند و گرنه تعارض معنایی ندارد، مثل اینکه شما بگویید باران میبارید، باران نمیبارید، و منظور شما از باران میبارید، در روز باشد و مقصود از باران نمیبارید در شب باشد.
غیر مسلمان: امکانش هست مقداری بیشتر توضیح دهید.
مسلمان: با کمال میل، موضوع لا اکراه فی الدین، مربوط به حوزه شخصی شماست، ولی حکم ارتداد یک حکم اجتماعی است.
غیر مسلمان: متوجه منظور شما نشدم!
مسلمان: اینکه در قرآن آمده است که اجباری در دین نیست، این مربوط به حوزه شخصی و فردی شماست، زیرا اعتقاد مربوط به باورهای شماست، و امکان ندارد که باورهای شما را با زور و اجبار عوض کنند. ولی موضوع ارتداد، یک حکم اجتماعی اسلام است، تا با مرتد شدن برخی افراد، گروهی از افراد ضعیف ایمان دچار لغزش نشوند.
غیر مسلمان: در مورد ارتداد مقصود شما را متوجه نشدم.
مسلمان: پس بگذار موضوع را از زاویه دیگر برای شما تبیین کنم، افراد جامعه معولاً سه گروه هستند، برخی قشر سفید با اعتقادات مستحکم و برخی افراد سیاه با افکار منحرف و گروه سوم قشر خاکستری جامعه هستند، که شرایط جامعه آنها را به هر سوی سوق میدهد، اکنون اگر در جامعهای افراد دیندار بیشتر باشند این گروه سوم، با دین همراهی خواهند کرد و به این سو میروند، و اگر گروه دوم در جامعه بیشتر باشد، آنها به پیروی از این گروه میپردازند، اکنون فرض کنید هر روز گروهی بیایند و بگویند ما از دین اسلام برگشتهایم و دین خویش را عوض کردهایم، در این صورت چه تزلزلی در ایمان گروه سوم که بیشتر جامعه را تشکیل میدهند رخ خواهد داد!؟ همان گونه که گروهی از یهودیان صدر اسلام برای سست کردن ایمان مسلمانان تصمیم گرفتند که صبح ایمان بیاورند و بعد از ظهر از ایمان خویش برگردند، تا به مسلمانان این گونه القاء کنند که دین شما آنقدر توانایی نداشت که دانشمندان یهودی را جذب خویش کند، به همین خاطر اسلام احکام ارتداد را قرار داده است، تا جامعه اسلامی را از این گونه آسیبها حفظ کند.
غیر مسلمان: حال اگر این گونه است، پس نباید بر شخصی که مرتد میشود و آن را اظهار نمیکند، احکام ارتداد جاری شود!؟
مسلمان: بله، این گونه است، یعنی اگر فردی از دین اسلام برگردد، ولی هیچگاه در بین مردم اظهار نکند، حکم ارتداد بر وی جاری نمیشود، چون صرف ترک اعمال عبادی، سبب حکم ارتداد نمیشود، و کسی نیز از اعتقادات وی تفتیش نمیکند.
غیر مسلمان: تا کنون این گونه به موضوع فکر نکرده بودم.
مسلمان: آموزههای دین اسلام، خردپذیر است به گونهای که اگر شخصی مجموعه دستورات اسلام را با یکدیگر ببیند، به حقانیت و درستی آنها پی خواهد برد؛ ولی متأسفانه برخی فقط به قسمتی از دستورات توجه میکنند، به همین خاطر در نگاه اولیه گمان میکنند که بین آنها تعارض وجود دارد.