- در هیچ یک از آثار اسلامی و تفکرات مسلمانان، حجر الاسود به عنوان نماد آلت زنانه شمرده نشده است.
![حجر الاسود نماد آلت زنانه تحلیل مضحک ملحدان، نماد آلت زنانه](https://btid.org/sites/default/files/media/image/photo_2020-03-28_16-00-52.jpg)
یکی از ویژگیهای ملحدان آن است که برداشت شخصی و غیر منطقی خود از تعالیم اسلام را به اسلام نسبت میدهند و همان برداشت ناصحیح را مورد نقد قرار میدهند. در حالیکه فهم تعالیم اسلام نیاز به تخصصهای علمی دارد و از دست هر نابخردی بر نمیآید. بر همین اساس، ملحدان با تفکرات روان پریش و فاقد هر گونه مرزبندی اخلاقی، سعی میکنند که اسلام را یک دین شهوت پرست و زن پرست معرفی کنند. یکی از شواهد و دلائل آنها شکل و هیبت کنونی حجر الاسود است. تحلیلی که آنها ارائه میکنند بدین صورت است:
ابلیسک (Obelisk) که از نمادهای شیطان پرستی است، از ابتدا نماد بت تجاوز مردانه بوده و حجر الاسود نیز نماد آلت زنانه است. از آنجایی که امروز در کشورهای غرب، ختنه برای مردان مرسوم نیست، این نماد با نماد آلت مردانه در میان مسلمانان متفاوت است. از این رو میتوان مناره مسجد را گونه اسلامی از نماد آلت مردانه عنوان کرد.
نقد و بررسی
بر اساس روایات، حجر الاسود اولین سنگی است که همراه با آدم به زمین منتقل شد[1] که ابتدا به رنگ سفید بود و خداوند این سنگ سفيد را به حضرت ابراهيم سپرد كه سفيدتر از كاغذ بود. ولى در نتيجه گناهان فرزندان آدم، سياه شد.[2] این سنگ نخستين بار به دست حضرت ابراهيم عليه السلام در کعبه نصب شد تا نقطه آغاز طواف باشد و طواف خانه خدا بر اساس آن به طور منظّم انجام پذيرد. نقل است كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هنگامى كه سواره طواف مى فرمود، چوب دستى خود را به حجرالاسود مى كشيد و سپس نوک چوب دستى را مى بوسيد. البتّه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) كه در هر طواف حجر الاسود را لمس مى فرمود، راه را برايش باز مى كردند، امّا اگر پرازدحام باشد، امام صادق (عليه السلام) به عبدالرحمان فرمود: «من ازدحام را دوست ندارم.»[3] اميرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود: حجر، هم سود دارد و هم زيان، «فهذا يشهد للمؤمن بالوفاء و يشهد على الكافر بالجُحود؛ یعنی اين سنگ وفاى مؤمن را نشان مى دهد و انكار كافر را.»[4]
حجرالاسود از اجزاى بسيار مقدس مسجدالحرام بوده و در ركن اسودِ كعبه در ارتفاع یک و نیم مترى قرار گرفته است. اين سنگ مقدس، پيش از اسلام و پس از آن، همواره مورد اعتنا و توجه كامل بوده و در حقيقت در شمار عناصر اصلى كعبه بوده است. به خاطر همين تقدّس، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را نگاه داشت و ديگر سنگ هايى را كه به شكل بت ساخته شده بود، به دور ريخت. امروزه حجرالاسود در پوششى از نقره است و علامت شكستگى دارد. علت اين شكستگى آسيب هايى است كه در طول تاريخ بر آن سنگ مقدس وارد آمده است. نخستين آسيبى كه در تاريخ اسلام به آن آمد، ضربه هايى است كه به وسيله پرتاب سنگ، هنگام محاصره «حجاج بن يوسف ثقفى» به آن رسيد.[5] در سال 317 قمرى يكى از فرقه هاى منسوب به اسماعيليان كه به قرامطه شهرت داشت، حجرالأسود را از كنار كعبه برداشت و به احساء برد. اين گروه به مدت 22 سال تا سال 339 هجرى سنگ را در آنجا نگاه داشت و سپس در عيد قربان همين سال، آن را به جاى نخست باز گرداند. پس از آن، طى سال هاى پياپى، حجر الاسود به طور عمد يا غير عمد از جاى خود كنده شد و هر بار اجزايى از آن خرد و جدا گرديد.[6]
بر همین اساس، آنچه که در مورد حجر الاسود توسط جاهلان یا معاندان بازگو میشود، همگی بی اساس و دروغ است. هيچ يک از مسلمانان -با اختلاف مذاهبى كه دارند- حجر الاسود را به عنوان نماد آلت زنانه عبادت نکرده اند و حتی از اعراب جاهليت هم شنيده نشده كه اين سنگ را مانند برخى سنگ ها پرستش كرده باشند، با اينكه همیشه نهايت احترام را از اين سنگ نگه میداشتند. احترام حجرالاسود نه به جهت وجود خصوصيتى ويژه در آن سنگ است، بلكه چون شعارى است براى خداوند و نشانه اى است براى قدرت و سلطنت او، مسلمانان به آن احترام گذاشته و لمسش میکنند. همینطور است خانه كعبه که جنس آن از سنگ هاى كوهستان است و پارچه آن به دست انسانها بافته شده، ولي از آنجا که خداوند آن را قبله قرار داده، بندگان به سوی او ایستاده و عبادت میکنند.[7]
پینوشت:
[1]. حج و عمره در قرآن و حديث، ص: 97.
[2]. تفسير العياشي، ج1، ص: 59.
[3]. آزموده ها - نگاهى به تجربيات و نيازهاى روحانيون در حج و عمره، ج1، ص: 191.
[4]. بحار الأنوار، ج40، ص: 229.
[5]. حج مقبول، ص: 98-97.
[6]. آثار اسلامى مكه و مدينه، ص: 109-108.
[7]. فلسفه و اسرار حج، ص: 117-118.
آنچه که در مورد حجر الاسود توسط جاهلان یا معاندان بازگو میشود، همگی بی اساس و دروغ است. هيچ يک از مسلمانان - با اختلاف مذاهبى كه دارند- حجر الاسود را نماد آلت زنانه مورد توجه ندانسته و حتی از اعراب جاهليت هم شنيده نشده كه اين سنگ را مانند برخى سنگ ها پرستش كرده باشند، با اينكه همیشه نهايت احترام را از اين سنگ نگه میداشتند.