پس از گذشت هزاران سال از اولین تقابل حق و باطل، کماکان جریان باطل با تظاهر به خیر خواهی و نشان دادن واقعیات، به نحوی که موجب حق جلوه دادن خود می‌گردد، سعی در اغوای تفکرات و مدیریتِ فکری جامعه در شناخت حق و باطل دارد.
نبرد میان حق و باطل، و تلاش برای بیان و شناساندن آنچه حقیقت است، از آن دسته تقابلاتی است از ابتدای زندگی انسان وجود داشته و دارد. از آن روز که شیطان با تظاهر به خیرخواهی، مقدمات هبوط انسان را فراهم‌ساخت و با تصور اینکه این عصیان، موجب ترد انسان از پیشگاه حق و در نتیجه نابودی او می‌گردد شروع شد، تصوری که البته با محاسبات غلط از حق، هرگز به مقام تصدیق و واقع منتهی نشد، چه اینکه در جبهه حق شناخت درستی از حقیقت انسان وجود داشت و ازاین رو راهی برای بازگشت انسان به مقام قرب الهی تعبیه شده بود، آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعآ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (نور/ 31) و اى مؤمنان، همگى به خدا بازگردید تا رستگار شوید»
امروز نیز پس از گذشت هزاران سال از اولین تقابل حق و باطل، کماکان جریان باطل با تظاهر به خیرخواهی و نشان دادن واقعیات، به نحوی که موجب حق جلوه دادن خود می‌گردد، سعی در اغوای تفکرات و مدیریتِ فکری جامعه در شناخت حق و باطل دارد، و در این بین محاسبات جبهه باطل همان است که از قبل بود، و تصور این است که با خلاف واقع نشان دادن آنچه حقیقت است می‌توان جریان حق را به انزوا برد و برآن چیره شد.
جنگ شناختی یعنی جنگ تغییر ادراک محاسبات و معرفت در جوامع انسانی. روشهای جنگ شناختی که موجب تغییر ادراک محاسباتی انسانی شود متفاوت می‌تواند باشد، تظاهر به خیرخواهی، ایجاد رعب و وحشت و قبح شکنی از دیگر حربه‌های جنگ شناختی در برنامه‌های دشمن است. به عنوان نمونه، محاسبات دشمن این است که با به تصویر خشونت‌های ضد بشریِ داعش، مانندِ سربریدن و زجرکش کردن مخالفان خود، می‌تواند با القای حس رعب و وحشت، مردم عطای پیروی از حق را، بر لقای آن ببخشند تا از خطرات احتمالی در امان باشند؛ یا با حرمت شکنی و کوچک کردن آنچه نزد مردم صاحب احترام و قداست است، اطراف سران جبهه حق را پراکنده کنند، در این مورد می توان، به تلاش دشمن به قبح شکنیِ توهین به امام خمینی در سال 56 یا ادامه توهین به مراجع یا مقدسات دینی در طول 5 دهه گذشته اشاره کرد، تا مردم‌را به این نتیجه برسانند: چرا باید در کنار جبهه‌ای بایستیم که خود را حق می‌نامد و برای ما چیزی جز خسران مادی و جانی ندارد .
اما همه ی این وقایع در حالی شکل می‌گیرد که جریان باطل، نقش خداوند و هدایت الهی را در محاسبات خود نادیده می‌گیرد، و اینجاست که در حقیقت گرفتار مکر الهی می‌شوند: « يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُون(طور_۴۲) می‌خواهند [بر ضد تو] نیرنگ و فریبی به كار گیرند؟ ولی كافران [بدانند كه] خود اسیر نیرنگ شده‌اند.» رهبر انقلاب نیز در سخنرانی ۱۹دی‌ماه با اشاره به همین اشتباه محاسباتی دشمن و نادیده‌انگاری هدایت الهی توسط معاندان، ترور سردار رشید اسلام را نیز از همین مقوله برشمرده فرمودند:« محاسبات غلط آمریکا همچنان ادامه دارد و نمونه آن شهادت شهید سلیمانی است. فکر می‌کردند با حذف این شهید، حرکت عظیم ملت ایران خاموش می‌شود، اما ما شاهد حرکت عظیمی بودیم که امسال در دومین سالگرد شهادتش رخ داد... چه کسی پشت آن بود؟ کار و دست قدرت الهی بود که این حرکت عظیم و ابراز ارادت را به وجود آورد. قطعاً نظام محاسباتی دشمنان سست و ضعیف است و نمی‌توانند ارزیابی درستی از نظام جمهوری اسلامی داشته باشند.»(1)
پی‌نوشت؛
1. رهبرانقلاب 19/10/1400
جنگ شناختی یعنی جنگ تغییر ادراک محاسبات و معرفت در جوامع انسانی. روشهای جنگ شناختی که موجب تغییر ادراک محاسباتی انسانی شود متفاوت می‌تواند باشد، تظاهر به خیرخواهی، ایجاد رعب و وحشت و قبح شکنی از دیگر حربه‌های جنگ شناختی در برنامه‌های دشمن است.