نقد فیلم باد و شقایق

11:17 - 1401/04/16

گاهی برای ایجاد درک صحیح نسبت به موضوعی که بیننده با آن برخورد مستقیم نداشته، باید آن را عریان به تصویر کشید. چنین روندی باعث می‌شود حقیقت مانند تصویری گسترده و تمام‌نما در مقابل دیدگان مخاطب قرار گیرد و او را وادار به زیستن در آن شرایط و درک کردن فضا و اتفاقات کند.

نقد فیلم باد و شقایق ۱۳۷۶

ساخته ضیاءالدین دُرّی را می‌توان به سطلی پر از آب یخ تشبیه کرد که مستقیماً روی سر بیننده ریخته می‌شود. ابوالفضل پورعرب در فیلم باد و شقایق نقش بازیگر و کارگردان مشهوری به نام رامین پرتوی را بازی می‌کند که به دلیل مصرف مواد مخدر به زندان افتاده و حال پس از آزادی از زندان به دلیل سابقه‌ای که پیدا کرده، نمی‌تواند به کار سابق خود بازگردد و از سوی صداوسیما طرد شده است. همسرش نیز او را ترک کرده و تنها فرزندشان را با خود برده است. او که خود را در انتهای راه و در بن‌بست می‌بیند تصمیم به خودسوزی گرفته است ولی با دخالت استادش عزت‌الله انتظامی از این کار منصرف می‌شود.

انتظامی برای اینکه مجددا سر و سامانی به اوضاع و احوال شاگردش بدهد تا او به زندگی برگردد، وساطت او را نزد مسئولین صداوسیما می‌کند تا او را در آنجا قبول کنند و با برگشتن به روال سابق زندگی‌اش، امید را در او زنده کند. انتظامی حتی به سراغ همسر رامین هم می‌رود تا او را مجاب کند که به زندگی با رامین برگردد و همسر سابقش را از تنهایی نجات دهد. در این اثناء رامین موفق می‌شود مجوز ساخت فیلم خود را بگیرد و تولید آن را آغاز کند. ولی زیر فشار اجتماع و تنهایی، باز به مصرف مواد بر می‌گردد و در آخر هم بر اثر ابتلا به اچ‌آی‌وی از دنیا می‌رود.

از میانه فیلم باد و شقایق داستان برای بیننده قابل حدس می‌شود و دیگر جذابیت چندانی ندارد.

معلوم بودن آینده محتوم رامین و عدم وجود پیچیدگی داستانی، لذت پایان‌بندی پراحساس و اثرگذار را از مخاطب می‌گیرد. اشخاص در فیلم باد و شقایق نقش چندان پررنگی ایفا نمی‌کنند و دیالوگ‌ها و بازی‌ها، حرف خاصی برای زدن ندارند. البته موقعیت‌های دراماتیک بالقوه فراوانی در فیلم وجود دارد که کارگردان به‌عمد یا اشتباه از هیچ یک استفاده نمی‌کند.

فیلم باد و شقایق

فیلم باد و شقایق مانند لوکوموتیو سنگینی است که روی ریل خود به جلو حرکت می‌کند، جهت و مسیر آن مشخص است و قابل‌توقف هم نیست. این فیلم حقیقت را به صورت مخاطبش می‌کوبد و هیچ رحمی هم از خود نشان نمی‌دهد. شاید اصلاً هدف کارگردان همین بوده، نمایش حقیقت و اثرات اعتیاد که همین‌قدر تلخ و غیرقابل‌اجتناب هستند. پس شاید در اینجا و این موقعیت، چنین پایان تلخی بهتر از یک تلخی بی‌پایان باشد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 4 =
*****