لقب «امیرالمومنین» در منابع اسلامی

11:34 - 1401/04/20

گرچه میان شیعه و اهل تسنن در پیدایش لقب «امیرالمومنین» اختلاف وجود دارد؛ اما احادیث متواتر در منابع شیعی و گزارش های تاریخی و برخی احادیث در منابع غیر شیعی بر اختصاص داشتن این لقب به امام علی علیه السلام تاکید می کنند.

ظهور اسلام با هدف رساندن مردم به سعادت اخروی و دنیوی بود و تمام نکات و دستورات مرتبط را خواه با حکم عقل و خواه در ضمن احادیث معصومان علیهم السلام ابلاغ کرد. اما کسانی که متوجه شدند رسیدن به آرزوی حذف اسلام ناممکن است، تلاش کردند این دین مقدس را بازیچه دنیاپرستی خویش قرار دهند. دشمنان اسلام پس از آنکه خود و بیشتر مسلمانان را در مساله پذیرش جانشین راستین پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به انحراف کشاندند، از برتری‌های امیرالمومنین علیه السلام نیز به نفع خود سود بردند.

مفهوم لقب امیرالمومنین
لقب امیرالمومنین دارای مفهوم ویژه و خاصی است و کسی که دارای این لقب باشد، جایگاه فرمانروایی دارد و انتظار می‌رود که افراد تابع او که همان مومنان باشند، از وی پیروی و فرمان‌برداری کنند. وجود یک فرمانده در میان مسلمانان با لقب امیرالمومنین سبب می‌شد تا مومنان با تکیه بر آموزه‌های دینی، احساس اشتراک و پیوند درون دینی داشته باشند، خواه نفوذ چنین فرمانروایی به صورت فیزیکی در تمام قلمرو اسلام صورت پذیرد و خواه این نفوذ صرفا معنوی باشد؛ زیرا وقتی سخن از مومنان در میان باشد، واژه امیرالمومنین نیز دارای رنگ و بوی دینی خواهد شد.[1]

انحصار واقعی لقب امیرالمومنین

امیرالمومنین

گرچه مفهوم لقب «امیرالمومنین» برای اعراب پیش از اسلام واضح بود، اما سند و منبعی در مورد به کارگیری این لقب پیش از اسلام در دست نیست. نخستین بار این لقب در تاریخ اسلام به کار گرفته شده است. بر اساس باور شیعیان، این لقب برای نخستین بار از سوی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در شأن و جایگاه «امیرالمومنین» علیه السلام به کار گرفته شد. روز عید غدیر خم مهم‌ترین روزی بود که امیرالمومنین به این لقب خطاب شد؛ اما پیش از آن نیز پیامبر اکرم لقب «امیرالمومنین» را برای جانشین راستین خود به کار گرفته بودند.[2]

در منابع غیرشیعی نیز این مطلب قابل ردیابی و اثبات است؛[3] مرحوم سید بن طاووس کتابی با عنوان «الیقین باختصاص مولانا علی علیه السلام بإمرة المؤمنین» تالیف کرده و با تاکید بر منابع غیرشیعی، بر لقب یافتن امام علی علیه السلام به امیرالمومنین از سوی خدا و رسول الله اشاره می‌کند. برای نمونه در این کتاب احادیثی از یکی از حدیث‌نگاران مشهور اهل تسنن به نام «ابن مردوِیه» نقل شده که در آن ابوبکر، عمر بن خطاب و عایشه در زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام را با لقب امیرالمومنین خطاب کرده‌اند.[4]

به کارگیری لقب «امیرالمومنین» برای خلفا
با وجود احادیث و گزارش‌های تاریخی در منابع اهل تسنن در تایید دیدگاه شیعه، اما بیشتر عالمان غیر شیعی به اشتباه بر این باورند که این لقب «امیرالمومنین» اختصاصی به امام علی علیه السلام نداشته[5] و عمر بن خطاب نخستین خلیفه‌ای است که مقلب به آن شد.[6] سپس این عنوان هم چون یک رسم و سنت در همه خلفا پس از او به کار رفت.[7]

عالمان شیعی و لقب «امیرالمومنین»
پس نخستین کاربرد و پیدایش واژه «امیرالمومنین» یکی از موارد اختلاف میان شیعه و اهل تسنن می‌باشد. با این وجود بر اساس روایات متواتری که مضمون آنها بر اختصاصی بودن لقب «امیرالمومنین» برای امام علی علیه السلام است،[8] عالمان شیعی فتوا داده‌اند که استفاده از این لقب برای هیچ کسی جز امام علی علیه السلام جایز نیست.[9] این مطلب چنان از اهمیت بالایی برخوردار است که اگر شیعیان این لقب را برای دیگر امامان معصوم علیهم السلام به کار می‌بردند، مورد نهی آن امام قرار می‌گرفتند.[10]

لقب «امیرالمومنین» در احادیث شیعه
با این حال در میان کتب شیعی، احادیثی یافت می‌شود که در آنها یکی از امامان شیعه یا برخی شیعیان برای سخن با خلفای ظالم و ستمگر دوران خود، از لقب «امیرالمومنین» استفاده کرده‌اند. کیفیت برخورد با این گونه روایات به دو گونه ممکن است؛ این دسته از روایات، دارای سند ضعیف و نامعتبر بوده و اگر سند آنها مشکلی نداشته باشد، حمل بر تقیه خواهد شد؛[11] زیرا شیعیان پس از جریان سقیفه و غصب خلافت امیرالمومنین علیه السلام در بیشترین فشارها قرار داشتند و امامان شیعه برای حفظ جان خود مجبور به استفاده از این لقب بودند. با این حال، در برخی احادیث نقل شده که هر کس راضی شود که او را با لقب «امیرالمومنین» خطاب کنند، بی‌شک دچار گناه بزرگ قوم لوط شده و یا آنکه آن را انجام خواهد داد.[12]

پی نوشت
[1]. بررسی کاربردهای لقب «امیرالمومنین» در بستر تاریخ اسلام، نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره 17.
[2]. خوارزمی، المناقب، ص: 85.
[3]. بغدادی، تاريخ بغداد، ج‏13، ص: 123-124.
[4]. اليقين باختصاص مولانا علي بإمرة المؤمنين، ص: 133-134.
[5]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج‏1، ص: 12.
[6]. ابن سعد، الطبقات ‏الكبرى، ج‏3، ص: 213.
[7]. طبری، تاريخ‏ الطبري، ج‏4، ص: 208.
[8]. عاملی، إثبات الهداة، ج‏3،ص: 284.
[9]. مفید، الفصول المختارة، ص: 311.
[10]. کلینی، الكافي، ج‏1، ص: 411.
[11]. مجلسی، ‌بحار الأنوار، ج‏37، ص: 332.
[12]. ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ج‏3، ص: 55 ؛ عاملی، وسائل الشيعة، ج‏14، ص: 600.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 1 =
*****