دوستان خیلی تاکید داشتند که در باب عشق و عاشقی هم مطلب بنویسم و راههای عشق ورزی را برای زوجین بیان کنم، ما را متهم به کوتاهی در این موضوع کردند، اما واقعیت امر عظمت و قداست موضوع بود که ما را از پای نهادن در این وادی باز میداشت و قلم را میشکست و میگفت هنوز برای شما زود است که در این عرصه بنگاری زیرا که عشق میراث انبیا و اولیای الهی است، چرا که وقتی حضرت آدم پدر همه انسانها پای در زمین نهاد خداوند با اعطای معشوقه به وی ایشان را به زندگی امید وار کرد و همین است که میگویند انسان با عشق زنده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: حضرت آدم (وقتی حوا را در کنار خود دید) عرض کرد: خدایا این شخص با این چهره زیبا که موجب انس من شد کیست؟ خداوند فرمود: این حوا است آیا دوست داری که او با تو و همراه تو، موجب انس تو باشد و با او هم صحبت باشی؟ آدم در پاسخ گفت: بلی خیلی ممنون میشوم و تو را شکر میکنم.
خداوند فرمود از او خواستگاری کن، در این حال خداوند شهوت [عشق] را نیز در وجود آدم پدید آورد حضرت آدم گفت: خدایا من از تو حوا را خواستگاری میکنم اکنون بفرمایید وظیفه من و خواست تو چیست ؟
خداوند فرمود مهریه او این است که معارف دین را به او یاد دهی حضرت آدم قبول کرد خداوند صیغه عقد خواند از آن پس، حضرت آدم به حوا گفت اینک به سوی من بیا حوا در جواب گفت تو به طرف من بیا خداوند به حضرت آدم فرمود تو به سوی او برو! امام صادق اضافه کرد : اگر این چنین نبود که آدم مامور شد به طرف حوا برود زن ها به سراغ مردها میرفتند و خواستگاری میکردند[1]
در این روایت چند نکته عاشقی وجود دارد؛ اول اینکه خداوند عشق و عاشقی را در وجود آدم نهادینه میکند تا به همسرش عشق بورزد. دوم اینکه: عشق از سوی مرد باید باشد و مرد عاشق به سمت زن مورد علاقهاش میرود نه اینکه زن دنبال مرد باشد! لذا ما به دختر خانمهایی که فکر میکنند پسری عاشقشان میباشد ولی پا پیش نمیگذارد، میگوییم این حرف درست نیست و مرد عاشق تحمل دوری ندارد و حتما اقدام به خواستگاری میکند. نکته سوم اینکه تنها کسی میتواند به انسان آرامش ببخشد که هم کفو خودش باشد، اینجا آدم نفرمود که من فرشته الهی میخواهم! بلکه از اینکه خداوند میخواست همسری از جنس خودش به وی ببخشد فرمود من شکر گذارت خواهم بود.
تا اینجا مقداری از معنی عشق الهی را فهمیدیم ، اما عاشق کیست؟ این روزها همه دم از عشق و محبت میزنند و با الفاظ زیبا سعی در عاشق نشان دادن خود دارند، اما عاشق واقعی کیست؟
عاشق واقعی آن مردی است که وقتی به همسر خود مینگرد آرامش را در وجود خود حس میکند و سجده شکر به جا میآورد، زیرا میبیند خداوند از جنس خودش برایش مونس بخشیده است، عروسکهای خیابانی وچهره های آنچنانی وی را تسخیر نمیکنند، او همسرش را با کسی مقایسه نمیکند، به حریم زنانهاش احترام میگذارد عواطفش را درک میکند و میداند زنی که وجودش را در اختیارش قرار داده، باید چطور، محبت وی را جبران کند، کارهای سخت از وی نمیخواهد، او را نمیآزارد برایش وقت میگذارد و هر شب به گوش وی زمزمه عاشقی میخواند او به خوبی میداند که احساسات خانمش از گلبرگ گل ظریف تر میباشد و اگر آفتاب محبت هر چند دقایقی به وی نتابد پژمرده خواهد شد، او درک می کند که مادر شدن چقدر سخت میباشد و همسرش ماهها سختی میکشد تا برای صفا دادن دل وی، فرزند بیاورد و برای این کار چه شبهایی که نمیخوابد و چه سختیهایی که تحمل نمیکند، او همه اینها را تحمل میکند فقط به خاطر اینکه شوهرش یک جمله بگوید، بگوید عزیزم دوستت دارم و هیچ کس جای تو را در قلبم نخواهد گرفت...
عاشق واقعی آن خانمی است که می داند شوهرش برای تامین آسایش و رفاه وی صبح تا شب کار میکند، او میداند که به حریم غرور شوهرش نباید وارد شود، او همراز و حافظ اسرار شوهر میباشد، شوهر را به کسی نمیفروشد اگر در وظایفش کوتاهی کرده باشد به خواهرش اینها نمیگوید! بلکه با محبت زنانه وی را شرمنده خویش میسازد او به خوبی میداند که اگر فلان شخص ثروت باد آورده دارد نشان از هوش و زکاوت وی نیست بلکه مرد واقعی شوهرش است که برای تامین معاش زحمت میکشد هر چند اگر خانه پنجاه متری هم نداشته باشد! او همان طور که از مقایسه شدن با زهرا و سارا آزرده خاطر میشود شوهرش را با ملاک ویلا، مقایسه نمی کند، در مقابل نامحرم مغرور و جدی است بر عکس در مقابل شوهر مطیع و مهربان میباشداو میداند شوهر همه تلاشش را میکند تا یک جمله از وی بشنود و آن اینکه همسرم تو با عرضه ترین و زحمت کش ترین فرد روی زمینی...
به راستی شما چقدر به وظیفه خود آشنا هستید؟ از آنهایی هستید که فقط انتظار دارید همسرتان خودش را اصلاح کند و باب میل شما باشد ؟ و همیشه حق با شماست. یا اینکه نه شخصی هستید که همیشه از اینکه نمیتوانید همسر ایدهال باشید ناراحتید. و می دانید که حق همسرتان ان نیست که شما انجام میدهید بلکه وی حقوق زیادی دارد که به خاطر شما از آنها چشم پوشی کرده است.و کسی هستید که میخواهید بدانید عشق چیست و عاشق کیست؟
پی نوشت
[1]حدیث از من لایحضر الفقیه ج 3 ص 379 و 380 و علل الشرایع ج 1 باب 17
نظرات
خیلی زیبا بود...
احسنت...
استاد بزرگوار ، از قلم شیوای شما لذت بردم. امیدوارم در زندگیتان سالم و تندرست و عاشق باشید.ممنونم از زحمات شما برای انتقال مطلب.بسیار عالی و رسا و شیوا سخن گفتید.درود
با سلام. سوالی داشتم از خدمت نویسنده عزیز، که امیدوارم جواب بنده رو شفاف بدهند. می خواستم بدونم با چه نیتی ایشون روایت اصلی رو تغییر دادند و بیان کردند که "در این حال خداوند عشق را نیز در وجود آدم پدید آورد"؟ کجای کلام امام صادق (ع) کلمه عشق، حب یا نظیر اون در این جا بکار رفته که نویسنده چنین تعبیری به کار بردند؟ (جهت اطلاع دوستان، کلمه ای که در متن اصلی بکار رفته شهوت هستش). این نسبت دادن کلمه عشق به خداوند و الهی خواندن آن از کجا نشات گرفته است؟ مگر این حدیث از امام صادق به شما نرسیده است:
مفضل از حضرت صادق علیه السلام روایت میکند که:
سالت اباعبدالله عن العشق،قال قلوب خلت عن ذکر الله،فاذاقها الله حب غیره(امالی صدوق،668-علل الشرایع،1/140)
از حضرت صادق علیه السلام در خصوص عشق سوال کردم،حضرت فرمودند قلبهاییست که از ذکر خدا خالی شده و خدا حب غیر خود را به آنها چشانده است.
سلام
دوست بزرگوار روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل کردید دلالت بر عشقهای مجازی و خیابانی دارد نه عشق زن و شوهر نسبت به هم -یادتون نره اینجا بحث عشق بین زوجین مطرحه- در مورد عشق همسران روایات فراوانی از سوی ائمه اطهار و رسول مکرم اسلام وارد شده است از جمله اینکه رسول اکرم می فرماید:این سخن مرد که به همسرش می گوید : واقعا ترا دوست دارم ، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد.(شافى جلد 2 ص 138) یا اینکه می فرماید:هر چه ایمان انسان کامل تر باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت می نماید .(مکارم الاخلاق فی حق الزوج و المراة به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی) و روایات فراوان دیگری که حتما خودتون هم شنیدید چون اساس سفارشات اسلامی تحکیم بنیانهای خانواده و عشق و محبت می باشد
اما در مورد کلمه عشق هم که فرمودید در اصل شهوت بوده بله حرف شما صحیحه لیکن این برداشت ما بوده که منظور یه گرایش و تمایل نسبت به حوا بوده که خداوند در دل حضرت آدم قرار داه بود چون اگر صرفا حضرت آدم به خاطر شهوت به سمت حوا می رفت باید تا روز قیامت همه ازدواج ها به خاطر شهوت صورت می گرفت در حالی که می بینیم این طور نیست بلکه یه نوع محبت بین زوجین حاکمه و ازدواج یه نوع محبت الهی است -همان عشقی که خداوند در دل حضرت ادم نهاد-ضمن اینکه شان حضرت آدم بالاتر از آن است که صرف شهوت ازدواج کند.
با سلام مجدد
ببین برادر عزیز، شما طلبه هستی، از شما انتظار میره برای ادعاهاتون دلیل محکم بیارید نه یکسری حرف در حوزه های پراکنده که صرفا زیبا هستند. بحث بنده فقط استفاده نابجا از کلمه عشق از زبان معصوم بود. در این رابطه لازم میبینم چند تا نکته رو اضافه کنم:
1- "العشق" در روایت امام صادق (ع) اطلاق داره، یعنی همه نوع عشق رو در بر میگیره، و بر خلاف ادعای شما تنها مختص به عشقهای مجازی و خیابانی نمیشه.
2- امیرمومنان (ع) میفرمایند:
مَنْ عَشِقَ شَيْئا اءَعْشَى بَصَرَهُ، وَ اءَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ، وَ اءَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ، وَ وَلَّهَتْ عَلَيْهَا نَفْسُهُ. ... (نهج البلاغه،خطبه 108)
آرى ، هر كس به چيزى عشق بورزد، عشق ديدگانش را كور و دلش را بيمار مى سازد. ديگر نه چشمش نيك مى بيند و نه گوشش نيك مى شنود. شهوات ، عقل او را تباه كنند و دنيا دلش را بميراند و جانش را شيفته خود سازد. چنين كسى بنده دنياست و بنده كسانى است كه چيزى از مال و جاه دنيا را در دست دارند. دنيا به هر جا كه مى گردد، با او بگردد و به هر جاى كه روى آورد، بدان سو روى آورد. ...
اینجا صراحتاً کلمه "شَيْئا" بیان شده و هر نوع عشقی رو شامل میشه.
3- اگه لطف کنید آیه یا روایت معتبری نام ببرید که توش کلمه عشق به کار رفته باشه به بنده حقیر لطف کردید. (باز هم برای اطلاع دوستانی که نمی دونند، چنین آیه ای وجود نداره و در قرآن کلمه حب بکار رفته که از نظر محتوایی با عشقی که ما می گوییم متفاوت است. ضمنا روایت معتبری هم با این کلمه وجود ندارد!)
4- روایاتی که شما در اثبات ادعاتون بیان کردید ناظر به محبت و مودت بین زوجین هستند نه عشق.
5- تمام گفته های بالای حقیر فقط برای بیان یه نکته هستش که به کررات در این سایت و سایت های مشابه در باب ازدواج ازش بحث میشه بدون اینکه تفکر دقیقی دربارش بشه و اون ماهیت عشق هستش. اینکه آیا عشق یک وجود عینی دارد یا یک انتزاع ذهنی است آیا ممدوح است یا مذموم، آیا برای زندگی موفق لازم است یا آفت؟ (باز هم تکرار میکنم لطفا محبت و دوست داشتن رو از عشق تمیز بدید. هیچ انسان عاقلی منکر محبت و مودت و خوش رویی و حسن خلق و ... در زندگی نیست. لذا بحث ها رو با هم قاطی نکنید.)
سلام
سوالات شما نیاز به تحلیل فلسفی و کلامی دارد که از حیطه بحث ما خارجه شما می تونید سوال تون را در انجمن مطرح کنید دوستان کمک تون می کنند
لینک انجمن: http://forum.jonbeshnet.ir/forum.php
سلام به دوستان عزیز
درفرمایشات بعضی ازدوستان اشاره شد که خدا حضرت حوا رابه عقد حضرت ادم دراورده
سوال من اینه که خداوند نمیتونست به حضرت ادم یادبده خودش خطبه عقدروبخونه
مثل کاری که حالاهم میشه انجام داد
دختر خانمهایی که فکر میکنند پسری عاشقشان میباشد ولی پا پیش نمیگذارد، میگوییم این حرف درست نیست و مرد عاشق تحمل دوری ندارد و حتما اقدام به خواستگاری میکند
این جمله قلبمو شکست فهمیدم که کسی دوسم نداره... ای خدا قلبممممم
یه سوال داشتم مردی که با خیانت دل زنشو شکسته باشه حکمش چیه؟؟؟؟؟؟/بابت منتنم ممنون خیلی زیباست
خیلی شیرین بیان شده/ای کاش بعضیا واقعاٌ وضایفشون درقبال هسرشون بدونن
باسلام.ی عاشق واقعی پیداکنیم.توسط ی دکتر شهوت رو ازش بگیریم.بازم ببینیم عاشق میمونه.شهوت دلیل عاشق شدنه نه عقل ودل.شهوت نبودهزاران سال پیش نسل آدمی و حیوانی منقرض میشدواما بدون وجودعشق هم ادامه حیات خواهیم داشت.قدرت عشق درمقابل شهوت برای ادامه حیات صفره.البته عشق بین فرزندومادر منظورمن نیست.که این عشق قطعاوجوددارد.که این هم ازنعمتهای خداوندی است که دروجودمادره.منظورمن عشق ازجنس دخترپسریه.