خانه، خانواده و جامعهای اگر بخواهد کانونی گرم و صمیمی داشته باشد و به همان مقدار، از زشتیهای آن کاسته شود، باید به محلی برای مهرورزی و ابراز محبت تبدیل شود.
محبت اکسیر اعظمی است که هر دلی را مجذوب و هر فکری را مدهوش میکند. خارها را گل، تلخها را شیرین، مسها را طلا، ذرهها را صاف و دردها را شفا میدهد. کیمیایی که جزئی از فطرت انسان است و در حیوانات نیز جلوههایی از آن قابل مشاهده است. از آن جایی که دین چیزی غیر از محبت نیست،[1] از این رو، نهادینه و فرهنگ نمودن محبتورزی در جامعه علاوه بر جذب قلوب و ایجاد دوستی بین افراد، در امنیت اخلاقی جامعه، کاستن رذائل و رشد و بالندگی آن تأثیر بهسزایی دارد.
بهطور یقین، نهادینه شدن چنین فرهنگی در کانون خانوادهها، آسیبهای زیادی را از آن زدوده و به زندگی امید بیشتری میبخشد، از طلاق کاسته، بداخلاقیها را اصلاح، تحکیم و اعتلای خانواده را افزایش و بستر تربیت فرزندان صالح را آسانتر میکند.
راهکارهای جلب محبت
بخشش،[1] عمل صالح،[2] دینداری، فروتنی، هدیه داده،[3] سکوت،[4] خوشگمانی،[5] کار خوب، گشادهرویی، بشاش و خندهرویی،[6] مهربانی، صله رحم، خدمت و مواسات در سختیها[7]، وقت گذاشتن، شوخیکردن، کلام محبتآمیز زدن[8] و ... از جمله راهکارهایی است که باعت ایجاد محبت میشود و در روایات به عنوان امور محبتی از آن یاد شدهاند.
در ادامه به تبیین و تحلیل برخی از این امور پرداخته میشود:
1. گفتار محبتآمیز
بهکارگیری سخنان محبتآمیز، تأثیر بهسزایی در برقراری امنیت اخلاقی در محیط خانه، خانواده و جامعه دارد. دقتِ در حرف زدن و اظهار نمودن محبت در گفتار، استفاده از واژههای دلگرمکننده، بیان و یادآوری کارهای خوب دیگران، تشکر و تعریف کردن از زحمات یکدیگر، از مصداقهای عینی در افزایش محبت و جلب قلوب دیگران است. برقراری چنین واژههای محبتآمیز در خانه و خانواده موجب میشود تا کانون خانواده گرم و محلی امن برای تربیت نسلهای توحیدی و تزریق آن به جامعه شود چنانکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَهِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً؛[9] سخن مرد که به همسر خود بگوید "تو را دوست میدارم"، هرگز از قلب زن خارج نخواهد شد.» این عاطفه مرد به زن -که نیازمند عشق و محبت است- اسباب امنیت روحی زن و اخلاقی خانه را فراهم نموده و از این راه، دستاوردهای بزرگی از جمله تربیت فرزندان توحیدی را بهدست میآورد.
2. هدیه دادن
هدیه موهبتی است الهی که در شادیبخشی کانون خانه، خانواده و جامعه و برقراری محبت و دوستی بسیار اثرگذار است.[10] انسانها زیاد تجربه نمودند که اگر هدیهای به آنها داده شود، هرچند این هدیه کوچک هم باشد، احساس شادی نموده و از فرد هدیه دهنده محبتی را دریافت میکنند و به مرور زمان میتواند اسباب دوستی و ایجاد روابط صمیمانه را بین آنها برقرار و پاینده کند. از همین باب است که در روایات ما به دادن هدیه به دیگران به ویژه خانواده سفارش شده است. زیرا دادن هدیه این حس را به طرف مقابل میدهد که فرد هدیه دهنده به یاد او بوده و این نگاه به یقین، وابستگی قلبی و افزایش محبت و شادی طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت.
3. مزاح و شوخ طبعی
از راههایی که در افزایش محبت اثربخش بوده و بسیار شادی بخش است، مزاح و شوخ طبعی است. در آموزههای دینی، از شیرین سخنی و شوخطبعی استقبال شده است، چنانکه خود پیامبر، اهلبیتعلیهمالسلام و اولیای الهی اینچنین بودند. آنها به عنوان کاملترین انسانها و الگوهای برتر تربیتی هرگز با دیگران برخورد متکبّرانه نداشتند؛ در صحبت با مردم با خندهرویی و گاهی با مزاح برخورد میکردند، به گونهای که مردم هم میتوانستند به خود اجازه بدهند وارد حوزۀ شوخی شوند.
در روایتی آمده مردی بیابان نشین برای رسول خدا خرمایی هدیه آورد، پس از قبول هدیه از سوی پیامبر، مرد اعرابی از حضرت طلب پول آن را کرد، این شوخطبعی مرد اعرابی موجب خندیدن همگان از جمله رسول خدا شد... پس از آن پیامبر هر وقت کمی خسته میشدند، میفرمود: «فلانی کجا است بیاید کمی ما را بخنداند.»[11]
محبت خدا؛ بالاترین محبتها
در میان اقسام محبتها، محبت خداوند بالاترین محبتهاست و انسان باید تمام تلاش خود را بهکار بگیرد تا آن را با ایمان و عمل صالح خود جذب نماید. به طور قطع، جذب محبت خداوند آثار فراوانی برای افراد به دنبال دارد. زیرا کسب محبت خدواند دیگر محبتها را نیز بهدنبال خواهد آورد. بنابر این، هرگاه انسان با ایمان از دنيا مىرود، حتّى افراد لاابالى و فاسق هم در غم او فرو میرود و ناخودآگاه به عزا مینشيند، اشک میريزد، يادش را گرامى داشته، قبرش را زيارت میكند و خاطراتش براى ديگران بازگو میكند.
پینوشت:
[1] ریشهری، میزانالحکمة، ج5، ص 254. « السَّخاءُ يَزرَعُ المَحَبَّةَ؛ السَّخاءُ يُكسِبُ المَحَبَّةَ و يُزَيِّنُ الأخلاقَ؛ ما استُجلِبَتِ المَحَبَّةُ بمِثلِ السَّخاءِ و الرِّفقِ و حُسنِ الخُلُقِ و ... .»
[2] مریم(19): 96؛ «إِنَّ ﭐلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ ﭐلرَّحْمَـٰنُ وُدّاً»
[3] همان، میزان الحکمة، ج 2، ص 413. « ثلاثةٌ تُورِثُ المَحبَّةَ : الدِّينُ ، و التَّواضُعُ، و البَذْلُ.»
[4] همان، ج 6، ص 357. «... إنَّ الصَّمتَ يُكسِبُ المَحَبَّةَ ... .»
[5] همان، ج 6، ص 568. «مَن حَسُنَ ظَنُّهُ بِالناسِ حازَ مِنهُمُ المَحَبَّةَ»
[6] همان، ج 2، ص 413. « البِشْرُ الحَسَنُ و طَلاقَةُ الوَجْهِ مَكْسَبةٌ للمَحبّةِ ... .»
[7] همان، ج 2، ص 414. «... الإنْصافُ في المُعاشَرَةِ ، و المُواساةُ في الشِّدّةِ، و الانْطِواعُ و الرُّجوعُ إلى قَلبٍ سَليمٍ»
[8] کلینی، الکافی (ط – الإسلامیه)، ج 5، ص 569.
[9] همان.
[10] صدوق، الأمالی، ص: 577.
[11] همان، الکافی، ج2، ص: 663.