هم آوایی جریان اصلاحطلبی با ضدانقلاب در سوءاستفاده از مرگ تلخ خانم مهسا امینی بیانگر کم قیمت شدن ارزش سوژه در فتنهآفرینی و مستمسک قرار دادن هر چیز ممکن است.
ماجرای درگذشت خانم مهسا امینی در ابتدا میتوانست یکی از پرقدرتترین نمادهای خیزشی برای موجآفرینی و تبدیلشدن به دال مرکزی فتنه باشد؛ اما در همان بدو امر و با روشن شدن فوری برخی ابعاد قضیه مشخص گردید، برخلاف تصور اولیه، این زمین مستعد کاشتن بذر فتنه نیست؛ چرا که علیرغم ادعاهای واهی ضدانقلاب، در برخورد قانونی با خانم مهسا امینی، هیچ نشانی از تخلف و نقض حقوق شهروندی از جمله ضرب و شتم و تهدید اضطراب آفرین دیده نمیشود و حادثه رخداده تا کنون عاری از هرگونه دخالت قهری پلیس امنیت اجتماعی و زمینهسازی عوامل انتظامی در روی دادن این حادثه تلخ است؛ اما آنچه به نظر عجیب میرسد، رها نشدن سوژه از سوی برخی اصلاحطلبان و اصرار آنان بر طی شدن مسیر التهابآفرینی به بهانه مهسا امینی است.
سوژه بهغایت خالی از محتوا که در هیچ کجای دنیا برای آن ارزش سیاسی نمیتوان متصور شد؛ اما بااینحال جریان اصلاحطلبی در همآوایی با ضدانقلاب به پررنگ کردن آن مشغول است و اصرار دارد که الّا و لابد به مهسا امینی ظلم شده است.
این درجه از استیصال و فقر سوژه در میان احزاب سبز و بنفش را میتوان به «الگوریتم حریصانه» تشبیه کرد. توضیح آنکه یکی از روشهای مشهور و پرکاربرد طراحی الگوریتمها، الگوریتم حریصانه است که در آن طراح برای دوری از روشهای پیچیده دیگر، بدان روی میآورد. در این الگوریتم ساده که جایگزین برنامهریزیهای دقیق است، گرچه سرعت بالا است و نتایجی قطعی دارد؛ ولی معمولاً یک نتیجه سراسری و بهینه بخش کلی را به دنبال ندارد!
در روش حریصانه، رسیدن به هدف، در هر گام مستقل از گام قبلی و بعدی است. یعنی در هر مرحله برای رسیدن به هدف نهایی، مستقل از این که در مراحل قبلی چه انتخابهایی صورتگرفته و انتخاب فعلی ممکن است چه تبعاتی در پی داشته باشد، انتخابی که در ظاهر بهترین انتخاب ممکن است که صورت میپذیرد. به همین دلیل است که به این روش، روش حریصانه گفته میشود.
به طور مثال زمانی که دزدی عجول و حریص وارد خانهای میشود، در مسیر حرکت خود هر وسیله و کالای با ارزشی را داخل کیسه میاندازد. وی در این حالت چندان توجهی نمیکند که چه اشیائی را قبلاً برداشته و ممکن است در آینده چه اشیاء گرانبهاتری به دست آورد. او در هر گام تنها از بین اشیاء دم دست خود باارزشترین آن را انتخاب کرده و به وسایل قبلی اضافه میکند.
اکنون نیز جریان اصلاحطلبی با فقدان استراتژی در برخورد با دولت انقلابی که موفقیتهای زیادی را داشته است، حریصانه به دنبال سوءاستفاده از هر اتفاق و پیشامد روی داده هستند. برای آنها مهم نیست که ممکن است با کنار رفتن ظلمتِ فتنه و روشن شدن ابعاد ماجرا، مشخص شود آنچه در انبان خود انداخته و به دوش میکشند، دارای ارزش چندانی نبوده است، چرا که درگذشت خانم امینی کاملاً تصادفی و ناخواسته بوده است.
متأسفانه آنچه برای این احزاب ورشکسته سیاسی مهم است، تنها یک چیز است و آن جذب سرمایه اجتماعی برای تجدید حیات سیاسی است، حتی اگر به قیمت ضربهزدن به امنیت ملی و جاری شدن سیل فتنه و حمام خون در کشور باشد.