بیان حقایق در زمان مناسب و با زبان معقول، بخشی از جهاد تبیین است. در زمان فرونشستن غبار فتنه و عقلانیتر شدن فضا، فرصت ویژه و گذرا برای بازخوانی و نگاه به افراد و گروههایی که در برابر نظام اسلامی ایستادند، داریم که اگر از این فرصت استفاده درستی شود، ملت ما از نظر بلوغ سیاسی و کسب بصیرت رشد خواهد کرد.
وظیفه ما پس از فتنه | در تضادها و تقابلها بسیاری از امور مبهم آشکار میگردند. در ادبیات حوزوی این مسئله به ضربالمثلی تبدیل شده است که «تُعرَفُ الاُشیاءَ بِاَضدادِها»؛ «اشیاء با ضد خودشان شناخته میشوند». بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی در شرایط متعارف و عادی گاهی نظام حاکم بر ایران را دلیل مخالفت خویش معرفی میکنند یا تفکر سیاسی شیعی را تنها دلیل ابراز مینمایند، اما در بزنگاههای آشوب و فتنه، باطن نیات خویش را نمایان مینمایند.
در ادبیات فتنهگران، مخالفت با نظام حاکم به نفی تشیع و نمادهای آن، نفی دین و دینداران چه شیعه و چه سنی، نفی کسانی که با دینداران به مخالفت تند نمیپردازند هرچند خودشان معتقد نباشند و در آخر نفی ایران و وحدت سرزمینی، ارتقا مییابد. این وضعیت در شرایط فتنه با ادبیات توأم با خشونت و الفاظ مستهجن، فضایی مرعوبکننده برای افراد کماطلاع و گاه عموم مردم جامعه ایجاد میکند تا هر چه بیشتر امید فتنهگران به موفقیت، افزایش یابد.
بنا بر روایات اسلامی هرچند فتنهها، فضای جامعه را غبارآلود و مسموم مینمایند، ولی پس از فتنه حقیقت آشکار میگردد[1] و ازاینجهت افشا کننده منافقین و مایه رسوایی نیات قلبی خبیث ایشان است.[2]
اگر ملّتی از فتنه ها درس بگیرد و در جبههبندیها نیک نظر کند، همین اوضاع بهظاهر اسفناک، موجبات مصونیت آن ملّت را در آینده فراهم میکند.
به نظر میرسد شرایط بعد از فتنه ارزش حیاتی دارد. بازخوانی شعارها، نگاه دوباره به جبههبندیها و سنجیدن هدف دو طرف ماجرا میتواند ما را به بصیرت برساند و جادوی پرهزینه و طولانیمدت رسانههای معاند را باطل کند. در این عرصه، مسئولیت نهادهای فرهنگی و رسانههای داخلی بسیار سنگین است. پخش و انتشار حقایق اگر در زمان مناسب صورت نگیرد، اثرگذاری مطلوب را نخواهد داشت.
پینوشت:
[1]. سید رضی، شریف، نهجالبلاغه، مترجم محمد دشتی، چاپ نهم، نشر نشتا، 1391ش، ص122، خطبه92.
[2]. متقی، علی بن حسامالدین، کنزالعمّال، چاپ دوم، دار الکتب العلمية، 1419ق، ح31170.