غربگرایان باید بدین باور برسند که راهکار مقابله با رادیکال شدن فضای عمومی جهان به سبب سردمداری جمهوریخواهان، امتیاز دادن و تضییع منافع ملی نیست.
همزمان با انتخابات مجلس نمایندگان و سنای آمریکا ، همواره این پرسش مطرح میشود که این انتخابات چه تأثیری بر شاخصهای اقتصادی سیاسی و راهبردی ایران خواهد داشت؟
با گمانهزنیهای نزدیک بهواقع از پیروزی جمهوریخواهان در این دوره از انتخابات، عدهای غربگرا در کشور دوباره در بوقوکرنا دمیده و فضای عمومی را تحتتأثیر این مهم قرار میدهند که پیروزی آنان به طور مستقیم در برجام و مسائل منطقهای ایران اثرگذار خواهد بود.
آنها بر این باورند که امنیتیشدن محیط منطقه، تأثیر خود را در شکلبندیهای سیاست اجتماعی کشورهایی همانند ایران بر جای میگذارد. رادیکالیزهشدن سیاست در نظام جهانی، منطقهای و ساختار داخلی ایران، برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی شکننده و پرمخاطره خواهد بود؛ لذا در صددند بدینوسیله، فشار سیاسی را بر دولت ایران جهت پیشبرد مذاکرات وارد نمایند.
اساس خطای راهبردی این افراد، غفلت از ماهیت اصلی ایالات متحده آمریکا است. در آمریکا، اساساً راهبردها با تغییرات برآمده از انتخابات تغییر نمیکنند. تنها تاکتیکها ممکن است دچار دگرگونی شوند؛ همانطور که پس از رفتن ترامپ و آمدن بایدن، راهبرد آمریکا در خصوص ایران، دچار تحولات شگرفی نشد و تنها روش اجرای برنامهها تغییر کرد.
غربگرایان باید بدین باور برسند که راهکار مقابله با رادیکال شدن فضای عمومی جهان به سبب سردمداری جمهوریخواهان، امتیاز دادن و تضییع منافع ملی نیست؛ بلکه ایران باید از انسجام اجتماعی و سیاسیِ درون ساختاری برای مقابله با تهدیدات ترکیبی و هیبریدی بینالمللی بهرهمند شود. انسجام داخلی که غربگرایان بهخصوص در فتنه و اغتشاشات اخیر همواره با دمیدن در آتش اغتشاشات، به امنیتیشدن فضای داخلی ایران و افزایش میزان شکنندگی اجتماعی کمک شایانی نمودند.