از خشنترین و سختترین نوع شکنجههای تاریخ، شکنجههایی بود که از سوی دولت سفاک پهلوی صورت پذیرفت.
![ساواک ساواک](https://btid.org/sites/default/files/media/image/636840415562015484.jpg)
پس از گذشت 43 سال از سقوط دولت پهلوی، هنوز حرفهای ناگفته از جنایتهای رژیم پهلوی بسیار است؛ جنایتهایی که قلم از بیان آن شرم، و کاغذ از ثبت آن حیا دارد. از جمله این جنایتها شکنجههایی بود که از سوی ساواک انجام گرفت؛ شکنجههایی با روش اسرائیلی و در قالب زندان، شلاق، سوزاندن، تجاوز و... .
این جنایتها در حالی صورت میگرفت که شاه پهلوی از تمام اقدامات ساواک اطلاع داشت[1] و نه تنها از این اقدامات ناراحت نمیشد، بلکه از تماشای سوزاندن انسانها لذت میبرد. اسدالله مبشری، وزیر وقت دادگستری، در مصاحبهای با روزنامه کیهان در 16 اسفند 57، در این باره میگوید: «ما سالهاست زیر فشار مستقیم نازیهای پهلوی هستیم. به زنها جلوی چشم شوهرانشان تجاوز کرده، سیگار را با دست بچه 3 ساله خاموش کردند و هزاران جنایت دیگر... . [بعضی] تعریف میکنند که فیلمِ سوزاندن کریمپور[2]، به عنوان تفریح، بارها و بارها مورد تماشای شاه سابق و اطرافیانش قرار گرفته است».[3]
بدرفتاریهای ساواک با زندانیان سیاسی، گاه از شکنجه و ضرب و جرح نیز فراتر رفته، موجبات قتل آنان را فراهم آورد. طی سالهای دهه 1330 تا دهه 1350، دهها نفر از زندانیان سیاسی تحت شکنجههای جسمی و روحی به قتل رسیدند و ساواک حتی از تحویل اجساد آنان به خانوادههایشان نیز خودداری کرد.[4]
استفاده از شکنجههای دردناک و زندانهای مخوف، از چشم برخی غربیها، که خود زخمخورده همین جنایات بودند، مخفی نماند؛ چنانکه در گزارشهای مختلفی بر آن اذعان کردند؛ برای مثال ریچارد ساوین، شهروند انگلیسی که به جرم قاچاق حشیش از ایران به افغانستان به دو سال و نیم حبس در زندان وکیلآباد مشهد محکوم شده بود، پس از آزادی به بخشی از این شکنجهها اشاره کرد و آنها را بسیار سخت گزارش داد.
او در بیان بخشی از این جنایاتها میگوید: «از جمله این شکنجهها، وارد کردن شوک الکتریکی به شقیقهها و آلت تناسلی، و گذاشتن سوزنهای داغ قرمزشده زیر انگشتها بود. یک نوع دیگر از شکنجههای این زندان، شکنجهای بود به نام تانگوی تخم مرغ داغ. این شکنجه به علت اینکه شخص را وادار به جستوخیز میکرد، به این نام معروف شده بود. یک تخم مرغ پخته شده با بیش از صد درجه حرارت را در ماتحت زندانی میگذاشتند. زندانی با این عمل به تدریج از داخل میپخت. نوع دیگر شکنجه، استعمال باتوم از پشت بود».[5]
قتل عام خانوادگی، پردهای دیگر از جنایتهای مخوف دولت پهلوی است. پهلوی برای گرفتن اعتراف، گاهی از شکنجه برادر جلوی خواهر استفاده میکرد. بازرگان که خود قربانی این سیاست شده بود، در مصاحبهای با روزنامه کیهان میگوید: «همسرم فاطمه امینی، که دبیر دبیرستان رفاه تهران بود، در 16 اسفند 53 در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شد. چند وقت بعد، ساواک یک خبر جعلی به روزنامهها داد و اعلام کرد که جسد او در کوهستان پیدا شده است. هنگامی که برادرش برای تحویل جسد مراجعه کرد، دستگیر شد. ... مأموران ساواک برای آنکه بتوانند از او اعتراف بگیرند، برادرش مرتضی امینی را دستگیر کردند و خواهر و برادر را جلو یکدیگر شکنجه کردند. شکنجههای فاطمه 5 ماه ادامه داشت و در این مدت تمام بدن او را سوزاندند؛ طوری که نخاع او از شدت سوختگی آسیب دید و فلج شد».[6]
این مدیریت فردی بود که سالها بر این مرزوبوم حکمرانی کرد و دستاورد دولتش تنها زبونی و ذلت برای ملت، و شکنجه و آزار برای مردم بود؛ جنایاتی که حتی نمیتوان آن را در دنیای حیوانات وحشی هم تصور کرد.
پینوشت:
[1]. ویکی پدیا، شکنجه دولتی در ایران معاصر، https://b2n.ir/t11314.
[2]. ایرنا، روزنامهنگار شیرازی سوخت یا سوزانده شد؟، https://irna.ir/xjHP86.
[3]. کیهان، تفریح شاه تماشای فیلم آتشسوزان آزادیخواهان، اسفند 57، شماره 10646، ص5.
[4]. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ساواک، شکنجه و قتل، https://b2n.ir/z79258.
[5]. گزارش روزنامه کیهان از شکنجه در زندانهای شاه، اول اسفند، 1357.
[6]. گزارش روزنامه کیهان از کشتار خانوادگی مخالفان شاه، 27 بهمن 1357.