روحیه انسان تنها با «امید رسیدن به هدف» تقویت میشود و در برابر سختیها واکنش مثبت از خود نشان میدهد. انسان اگر تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار گیرد، به تمام خواستههایش میرسد.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/hanging-on-cliff_1600.jpg)
انسان امیدوار کسی است که هرگز تسلیم مشکلات و فراز و فرودهای زندگی نمیشود. او افقهای روشن را پیش روی خود میبیند و به فردای زندگی امیدوار است. در اندیشه چنین انسانی، شکستْ بخشی از زندگی است؛ شکستی که اگر نباشد، آزمایش و تغییر معنا ندارد. با شکستها و سختیهای زندگی است که انسانها کارآمدتر میشوند. هرچه انسان به امید و امیدواری نزدیکتر شود، سایه مشکلات پشت سر او کمتر خواهد شد.
برای ساخت جامعهای ایمانی و سرشار از امید، باید به نقش خانواده در امیدسازی و امیدآفرینی توجه ویژهای کرد. خانوده به عنوان مهمترین کانون تربیتی و سازنده جامعه ایمانی، باید تفکرات مثبت، ازجمله امید به آینده را از زمان کودکی و درست وقتی که شخصیت کودک در حال شکلگیری است، در ذهن و روح او نهادینه کند؛ امیدی که اگر والدین آن را با باورهای ایمانی و در یک فرایند تدریجی و با توجه به اقتضای سن کودک، در روح و جان او نهادینه کنند، به مرور زمان به یک اصل بنیادین در زندگی فرزندشان تبدیل میشود.
شکلگیری چنین حالتی در وجود انسان از همان دوران کودکی سبب میشود تا فرد در دوران بزرگسالی با کمک همین اکسیر اثرگذار، باورها، رفتارها و اعمال خود را اصلاح و بهسازی، و به همین مقدار به ساخت جامعه ایمانی کمک کند. همین حالت است که انسان را به دنبال کار و تلاش و رفع مشکلات سوق میدهد؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛[1] «پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستوجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند!»
این آیه نشان میدهد اگر انسان امیدی به دستیابی نداشته باشد و عنصر امید را در خود کور کند، هرگز تلاشی برای رفع مشکلات از خود نشان نخواهد داد.
[1]. یوسف: 87.