«همه چیز، همه جا، یکباره» (2)

16:15 - 1401/12/25

"همه‌چیز همه‌جا به یکباره" یک فیلم کمدی-درام پوچ‌گرایانه آمریکایی محصول سال ۲۰۲۲ به نویسندگی و کارگردانی دانیل کوان و دانیل شاینرت است. در این فیلم میشل یئو، استفانی شو، جاناتان کی کوان به ایفای نقش پرداخته‌اند.

همه چیز همه جا یکباره

 فیلم همه‌چیز همه‌جا به یکباره تا حدی محصول تضادها و ناراحتی‌های عاطفی است. به‌گفته‌ی فیلمسازان این اثر، مضرات اینترنت و ترسناکی آنلاین بودن دلیلی بر ساخت فیلم شده، چراکه اینترنت شروعی بر جهان‌های چندگانه می‌شود و هرج‌ومرج را انتقال می‌دهد. ایولین با هر تغییر جهانی که می‌دهد، قصد انتقال یک اندیشه‌ را به تماشاگرش دارد، خواه فکری بزرگ باشد و خواه کوچک. خنده‌دارترین جهانی که اِوِلین در آن زندگی می‌کند، دنیای هات داگی است. او در این دنیا با دشمنش همخانه می‌شود و یکسری روابط و گرایش‌ها را تجربه می‌کند. جهانی که ژنتیک آن‌ها به‌گونه‌ای تکامل یافته که شرایط و روابط زناشویی درش بسیار عجیب است. این دنیا ایولین را مجبور می‌کند تا زیبایی‌ها را ببیند هرچند که رقت‌انگیز باشند. زیبایی‌هایی که او در جهان خودش از آن‌ها متنفر بوده حال در دنیای هات داگی مشغول تجربه‌شان است و همانند دخترش روابط نسبتا غیرطبیعی را تجربه می‌کند.

درواقع جهان هات داگی سخت‌ترین دنیایی است که ایولین باید با آن روبه‌رو شود و خود را در آن ببیند تا قدرت تجدیدنظر در روابط و احساساتش را داشته باشد. این قسمت چالشی بزرگ برای سفر اودیسه‌ای این شخصیت است که او را وادار به همدلی با اطرافیانش می‌کند. سخت‌ترین جهانی که این شخصیت به خود دیده، چراکه هرچه تضاد است را باید درک و تجربه کند تا بتواند سفرش را به‌درستی به پایان برساند. اما بعضی جهان‌های دیگر تنها برای اهداف نمایشی فیلم توسط فیلمساز به‌وجود آمده‌اند، مثلا برای شعار «هر زن آسیایی که در خیابان می‌بینید ممکن است یک سوپراستار باشد»، ایولین در یکی از جهان‌هایش یک آدم معروف است. حتی دنیای راکاکونی نیز، که از موش سرآشپز الهام گرفته شده، ادای احترامی به پدر فقید تهیه کننده است. اما با اینحال جهان‌بینی اثر را در خودش حمل می‌کند و به ناسازگاری ایولین در این دنیا نیز همچنان می‌پردازد.

 

گفتیم که ترومای بین نسلی یکی از مضامین اصلی فیلم است. پدر ایولین نیروی محرکه‌ی این تفکر است که هسته‌ی اصلی این آسیب‌ها را تشکیل می‌دهد. ایولین به‌دلیل رفتارهای پدرش در گذشته، تبدیل به زنی ناراحت و مهاجر در آمریکا شده که اکنون نمی‌تواند با خیلی مسائل به‌درستی کنار بیاید. او اکنون ترومایی را که قبل‌ترها از یک شکاف بین نسلی دریافت کرده به دخترش انتقال می‌دهد و در جاهایی نیز پدرش را برای نپذیرفتن گرایش‌ها جویی بهانه می‌کند. پدر ایولین از آنجائیکه سهم مهمی در روند ماجرا دارد، نیازمند پرداخت بهتر و مشخص‌تری از خودش و روابط سردش در جهان ما با فرزندش است که این بسط شخصیتی به‌دلیل هجمه‌ی زیاد ایده‌ها و اکشن‌ها زیرسایه‌ی روایت حرکت می‌کند که در این شرایط تماشاگر تنها با داشتن تجربه‌ای زیستی از قبل می‌تواند این ایده را درک کند. درست است که این شخصیت در جهان‌های دیگر نیز ظاهر می‌شود و برای مقابله با جوی کارهایی را انجام می‌دهد اما این امر اصلا کافی نیست چراکه ما به‌دنبال سرچشمه‌ی مشکلات در این جهان هستیم.

ایولین نماینده‌ی آدم‌های میان‌سالی است که به‌دنبال آرزوهای بزرگ رفته‌اند اما چیزی نصیب‌شان نشده است. او در جهان‌های دیگر همه‌ی آن چیزی است که می‌خواسته باشد و نشده. به بیانی مولتی ورس این فیلم معلولی از عقده‌های این کارکتر است و سایه‌ی شخصیتی او باعث خلق جوی شیطان می‌شود. شاید جهان‌های چندگانه بهترین ایده‌ای بود که می‌توانست یک شخصیت را از لحاظ روانیات، خواسته‌ها و هدف‌ها حلاجی کند. هرکدام از این جهان‌ها لایه‌ای از کارکتر ایولین‌اند که بطن‌های شخصیتی او را به‌نمایش درمی‌آورند. او هر انتخابی که در زندگی خود انجام داده، به‌طور ناخواسته باعث خلق یکسری جهان‌ها و اعمال در کیهان شده است و ما این امر را استعاره‌ای از تاثیر خودآگاه بر ناخودآگاه می‌بینیم که طبق آموزه‌های یونگی، این ناخودآگاه زمانی یقه‌مان را خواهد گرفت، همان‌طور که جوبو سیاهچاله‌ای را می‌سازد و ایولین را تهدید می‌کند.

ایولین کارکتری است که به‌سمت بحران وجودی می‌رود و زندگی‌اش تحت شرایط اضطرابی سختی رو به سراشیبی است. اما این استرس‌ها، بحران‌ها و حس بی‌ارزشی طبق نگرش اگزیستانسیالیست‌(1)ها، کاملا اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و شخصیت ایولین چاره‌ای جز پذیرش آن‌ها را نخواهد داشت. در فلسفه‌ی اگزیستانسیال‌ها، پیمایش اضطراب و ناراحتی، امری است که سفر قهرمان را قوام می‌بخشد و او را وادار به تغییر زندگی‌اش می‌کند. ایولین هم در اینجا یک اودیسه‌ی اگزیست است، او باید روابط دخترش را بپذیرد، با شرایط خودش کنار بیاید، با آرامش به حساب‌های مالیاتی‌اش رسیدگی کند، با نسخه‌های دیگری از خود روبه‌رو شود و از خصوصیات آن‌ها استفاده کند، تا در مسیر رشد قرار گیرد و بتواند از بحران بسیار بزرگتری جلوگیری کند.

 

درمیان تلاطم‌های وجودی فیلم، چالش‌برانگیزترین جریان، شخصیت جوی است. او دلالتی است بر سیلان تفکرات نیهیل در این اثر. جوی خواهان استقلال و رهایی از بند قوانین و ارزش‌هاست. او در جهان ما گرایش‌ها جنسی متضادی با عرف اجتماعی دارد و در جهان‌های دیگر بارها و بارها دیدگاه‌های ضدارزش خود را به‌تصویر می‌کشد. جوی در این جهان با سرخوردگی، بی‌اعتنایی و وازدگی از سمت مادرش رو‌به‌روست و همین اتفاق، دلیلی می‌شود بر کینه‌توزی و کدورتی که سرچشمه‌اش از تفکرات پوچ‌انگاری می‌آید. جوی شیطانی نتیجه‌ی جامعه‌ای است که هیچ پذیرشی نسبت به تفکرات رادیکال ندارد، اجتماعی که نهایتا، باعث شکل‌گیری افراد پوچ‌گرایی می‌شود، که همه چیز را بیهوده می‌پندارند و ممکن است سعی در نابودی ارزش‌های دیکته شده را نیز داشته باشند. فیلم با نمایش سیاهچاله‌ی دوناتی و دایره‌های توخالی که به مفهوم پوچی و نیستی هستند، تجسم تصویری طنزی تاریک را از این جریان به ما می‌دهد.

 

(1) اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی اصطلاحی است که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال می‌شود که با وجود تفاوت‌های مکتبی عمیق در این باور مشترک هستند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز می‌شود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****