توحید در سایه «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»

12:54 - 1403/06/10

تنها راه بندگی خداوند، سلوک اجتماعی درست در تقابل جبهه حق و باطل است. چرا که توحید به عنوان اصلی‌ترین عنصر در ادیان الهی، منحصر به عقیده و ذهن نیست؛ بلکه امتداد اجتماعی می‌یابد که مهم‌ترین آن نفی طاغوت و ایمان به حاکمیت الهی در عرصه مدیریت جامعه است. 

توحید در سایه «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»

 رابطه «سیاست» و «دیانت» همیشه مسئله‌ای چالشی و مورد بحث بوده است که در این میان جمله تاریخی آیت‌الله شهید مدرس که گفت « سیاست ما عین دیانت ماست» توانسته است به نحو مؤثری پرده از نسبت میان این دو در نگاه اندیشوران دینی بردارد؛ اما فرمایش رهبری در دیدار هیئت‌های دانشجویی به مناسبت اربعین حسینی، جلوه‌ای عمیق‌تر از این رابطه آشکار کرد که در آن، تنها راه بندگی خداوند و سلوک اجتماعی درست، پا گذاشتن در میدان سیاست و تقابل کامل اهل حق با باطل است، مسئله‌ای که امام حسین علیه‌السلام به آن اشاره و بیان می‌کند اگر هدف زندگی بندگی و رسیدن به خدا است، راهش هم فقط همین است: سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وَ حَربٌ‌ لِمَن حارَبَکُم».[۱]

همانند بسیاری از دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات رهبری که برگرفته از معدن قرآن است، این گفته ایشان هم مبنای قرآنی دارد. توحید به‌ عنوان اصلی‌ترین عنصر در ادیان الهی، منحصر به عقیده و ذهن نیست و در آن خلاصه نمی‌شود، بلکه توحید باید امتداد اجتماعی داشته باشد و برخوردار از لوازمی در عمل باشد که مهم‌ترین آن، ایمان به حاکمیت الهی در عرصه مدیریت جامعه و نفی طاغوت و طواغیت حاکم بر جامعه است. اهمیت اجتناب از سرسپردگی به یاغیان و سرکشان تا جایی است که قرآن از آن به عنوان عصاره و هدف مشترک همه پیامبران الهی یاد می‌کند:

«وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ»

ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید![۲]

بر اساس همین، هدف مشترک انبیاء، به مقابله رفتن حزب خدا با حزب شیطان است که میدان آن، جامعه و اجتماع است.

امام حسین علیه‌السلام نیز که از لحاظ فردی در اوج توحید نظری و عملی است و مضامین دعای عرفه و نهضت حسینی نمونه‌هایی گویا از آن است، از جهت اجتماعی هم دفاع از حق و مظلوم، مبارزه با ظلم و ظالم را شیوه و سبک سلوک اجتماعی خود قرار می‌دهد و با نفی شدید و بدون تعارف طاغوت زمانه خود، به روشنی به افکار توحیدی خود امتداد می‌دهد و با صدای بلند اعلام می‌کند که همانند منی که توحید و معارف الهی را از منبع الهی فرا گرفته‌ام با همانند یزید، مدارا نخواهم کرد:

«مثلی لایبایع مثل یزید»

همانند من هیچ‌گاه با یزید بیعت نخواهد کرد.[۲]

بنابراین، دین‌داری فردی و سکولارگونه، یک دین‌داری کامل نیست (ناقص است)، بلکه تدین و بندگی مطلوب و جامع، برون‌ریزی توحید فردی در ساحت اجتماع است که معیار آن دوستی با اهل حق و دشمنی با دشمنان است.

البته این نبرد با توجه به اقتضائات زمان و مکان، متنوع و مختلف می‌شود؛ اما این منطق به طور یکسان همیشه وجود دارد که ایمان بالله بدون کفر به طاغوت یک نوع  فهم ناقص از توحید است؛ چنان‌که زمزمه یا حسین بر لب داشتن با ستمگری و ظلم‌پذیری هم یک بدفهمی از سیره امام حسین علیه‌السلام است.

پی‌نوشت:

[۱]. پایگاه اطلاع‌رسانی رهبری،  https://B2n.ir/y83500
 [2]. نحل، آیه ۳۶
 [۳]. اُصول الکافي، جلد ۱، ص ۴۶۳

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****