محبت سیدالشهدا علیهالسلام هیچ پیششرطی نیاز ندارد اما خداوند از درون قلبها آگاه بوده و اگر بداند محبت کسی به امام حسین علیهالسلام واقعی است، مسیر صحیح را در پیش پای او قرار میدهد و آن شخص به دستورات و تکالیفی که از سوی اهل بیت علیهمالسلام تعیین شده، عمل خواهد کرد تا در این مسیر ثابت قدم و استوار بماند.

محبت سیدالشهدا | شناخت صحیح معارف و تعالیم اسلامی را میتوان یکی از دشوارترین فعالیتها نامید؛ زیرا از یک سو شخص محقق باید با پیش زمینههای مهمی مانند آشنایی با قواعد زبان عربی به مطالعه منابع اصیل اسلامی بپردازد، و از سوی دیگر مطالعه به تنهایی نمیتواند محقق را به مقصود صحیح برساند بلکه تجزیه و تحلیل و روش کنار هم قرار دادن ادله و گزارههای دینی نیز مهم و حیاتی است. معمولا کسانی که با نگاه انتقادی برای شناخت اسلام عزیز اقدام میکنند، در هر دو جهت یا لااقل در یکی از آنها دارای خطا و اشتباه هستند؛ گاه معنای صحیحی از منابع اسلامی برداشت نکردهاند و گاه تحلیلهای نادرست از اسلام ارائه میدهند.
منطق انسان یا خدا؟
به گزارش قرآن، یهودیان بر این باور هستند که خداوند به عنوان آفریدگار هستی و موجودی که قوانین طبیعی را در این نظام کائنات برقرار کرده، توانایی بر هم زدن همین قوانین را نداشته و پس از آفرینش، دخالتی در نظم موجود در عالم طبیعت نمیکند. خداوند به صراحت این پندار را مردود اعلام میکند و جریان ولادت حضرت عیسی علیهالسلام را به عنوان معجزهای جاودان و انکار عملی این گفتار یهود قرار میدهد.[1]
در واقع، یهودیان با ذهن ناقص خود، گمان کردند نظام قانونگذاری خداوند در عالم هستی، همانند جریان قانونگذاری میان انسانهاست که پس از تعیین یک قانون خاص، تخطی از آن روا نیست و هیچکس حتی خود قانونگذار نیز نباید از قانونی که نوشته و تصویب کرده، تخطی کرده و منحرف شود.
اما شناخت صحیح از ویژگیهای خداوند، قوانین الهی و آنچه که او نسبت به آفریدن انسان در نظر داشته است، به تمام این تحلیلهای در ظاهر منطقی پاسخ خواهد داد.
قاعده لطف
پس از آنکه با ادله استوار عقلی، وجود خداوند و احاطه و سیطره او بر تمام هستی به اثبات میرسد، نقطه بحثبرانگیز، چگونگی آفرینش انسان و انتظاراتی است که خداوند از این مخلوق دارد. وجدان آگاه و البته استدلالهای عقلانی گواه بر این دارند که سرشت انسان با عنصر اختیار و اراده آفریده شده و این توانایی را دارد که با درک و اندیشه، مسیر زندگی خویش را تعیین کند.
اما خداوند به عنوان آفریننده انسان، رسیدن او به بالاترین قلههای کمال را اراده کرده است و میخواهد انسان از بستر فراهم شده در دنیا استفاده کند تا بتواند زندگی ابدی و جاودانه خویش در آخرت را به بهترین صورت آغاز کند. از آنجا که آگاهی و معلومات انسان نسبت به محیط پیرامونی خویش و آنچه که در آینده ممکن است با آن مواجه شود، بسیار پایین و حداقلی است، خداوند به آفرینش انسان بسنده نکرده بلکه همزمان، کارهایی را تدارک دیده که انسان راحتتر بتواند مسیر صحیح را از باطل تشخیص دهد. این کارهای جانبی و البته مهم از سوی خداوند، در اصطلاح به «قاعده لطف» معروف و مشهور است.[2]
نمونه بارز لطف الهی
خداوند برای نزدیک ساختن انسان به انتخاب صحیح و سرنوشتی مطلوب، کارهای گوناگونی را در حق انسان انجام داده است؛ هرچند انسان دارای عقل و اندیشه است و در بسیاری از زمینهها میتواند درست را از نادرست تشخیص دهد، اما این مقدار کافی نبوده و خداوند با فرستادن پیامبران و معصومان در میان مردم، آنان را در انتخاب مسیر زندگی خویش یاری رسانده است. پیامبران نیز به خوبی از عهده ماموریت مهم خود برآمده و تا آخرین لحظات عمر خود، تکالیف و وظایف انسان در این دنیا و هشدارهای لازم را دادهاند.
لطف بیمنت امام حسین علیهالسلام
خداوند برای رسیدن انسان به کمال دنیا و آخرت دو نوع مسیر قرار داده است؛
مسیر معمولی که عبارت باشد از انجام وظایف و تکالیف دینی
و مسیر میانبر؛ منظور از مسیر میانبر توسل و چنگ زدن به دامان دوستان خداوند و واسطه قرار دادن آنها در پیشگاه الهی است. در میان دوستان خداوند، امام حسین علیهالسلام از جایگاه برتر و والاتری برخوردار است و عنایتی که خداوند به محبان و دوستداران سیدالشهدا علیهالسلام دارد، وصف ناشدنی است.
توجه به این نکته اهمیت اساسی دارد که محبت سیدالشهدا علیهالسلام هیچ پیشزمینه و پیششرطی نیاز ندارد و انسان با هر دین و آئینی میتواند محبت ایشان را در قلب خود احساس کند و بیشک این محبت دارای فواید و ثمرات گوناگونی خواهد بود؛ اما خداوند از درون قلبها آگاه است و اگر بداند محبت و عشق کسی به امام حسین علیهالسلام واقعی و درونی است، قطعا مسیر صحیح را در پیش پای او قرار میدهد و آن شخص پس از پیوستن به جمع شیعیان امیرالمومنین علیهالسلام، به دستورات و تکالیفی که از سوی اهل بیت علیهمالسلام تعیین شده، عمل خواهد کرد تا در این مسیر ثابت قدم و استوار بماند.
پی نوشت
[1]. مائده/64.
[2]. قوچانی غروی، محمدامین، موسوعه رد شبهات، ج20، ص: 55.