انحراف جامعه توسط حاکمان غاصب

10:01 - 1402/03/22

زمانی که مردم از پیروی پیامبران و جانشینان بر حق آن‌ها سرباز زدند، گرفتار انسان‌های شیادی شدند که به نام دین، جامعه را از مسیر اصلی خود منحرف کرده و نتیجه‌ای جز تضعیف و تغییر احکام دین و چپاول و غارت دارایی مردم نداشته است.

انحراف جامعه توسط حاکمان غاصب

حاکمان واقعی دین از همان ابتدا، وظیفه خود را در دعوت مردم به یگانه‌پرستی، وحدت، همدلی و ظلم‌ستیزی انجام دادند؛ زیرا وظیفه آن‌ها برپایی دین بود.[1] این دعوت، منافع زیاده‌خواهان و ظالمان را به خطر انداخت؛ بر همین اساس آنان شروع به سنگ‌پرانی علیه پیامبران و امامان علیهم‌السلام کرده و با انواع نیرنگ‌ها مردم را با خودشان همراه کردند، همین امر باعث غصب خلافت امامان شیعه شد؛ به گونه‌ای که مسیر جامعه را از جاده اصلی خود منحرف کرد و روزبه‌روز بر این انحراف افزوده شد.[2]

انحراف به نام دین
سوءاستفاده از اسلام از ترفندهای دشمنان و مخالفان اسلام است تا به مطامع و خواسته‌های دنیایی خود برسند. قرآن کریم یکی از راه‌های نفوذ شیطان را طرف راست می‌داند: «وَ عَنْ‏ أَيْمانِهِمْ‏ وَ عَنْ‏ شَمائِلِهِم»؛[3] «[شیطان میگوید:] و از طرف راست به سراغشان می‌روم». ‏امام محمدباقر علیه‌السلام طرف راست را به «راه دین» تفسیر کردند: «مِنْ قِبَلِ دِينِهِم‏»؛[4] «از طرف دینشان»؛ بنابراین مخالفان(ظالمانی که می‌خواهند بر مردم حاکم شوند) به خوبی می‌دانند که بهترین راه برای رسیدن به خواسته‌هایشان، وارد شدن از طریق دین است، اینان گرگانی در لباس گوسفند هستند.

حاکمان دروغین
بی‌شک انسانی که اندک آشنایی با تاریخ و متون دینی داشته باشد، بین امام حق و امام باطل فرق می‌گذارد.  بسیاری از کسانی که سرپرستی مسلمانان را به عهده گرفتند، غاصبان خلافت اهل‌بیت علیهم‌السلام بودند و این خود ظلم بزرگی بود که به اهل‌بیت علیهم‌السلام و جامعه مسلمین روا شد و نتایج شومی را به بار آورد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

-انحراف اسلام از جاده اصلی خود،
-تحریف برخی آموزه‌های دین، 
-زیاد شدن بی‌عدالتی و ظلم،
-حاکم شدن نااهلان بر مردم، 
-رشد بی‌اعتمادی مردم نسبت به دین.

بنابراین اصل دین، حقیقتی انکار ناپذیر، و از هر گونه دروغ و ریاکاری به دور است، همین امر باعث شده تا شیعیان بلکه همه انسان‌های آزاده دنیا در انتظار آمدن منجی و امامی بر حق باشند.

پی نوشت:
[1]. شورا: 13.
[2]. غصب خلافت.
[3]. اعراف: 17.
[4]. قمی، علی‌بن ابراهیم، تفسیرقمی، دارالکتاب، 1404ق، چاپ سوم، ج1، ص224.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****