انسان کریم، دارای خصوصیاتی همچون وفای به عهد، گذشت، آسانگیری و... است که در انسانهای عادی کمتر مشاهده میشود.

از خصوصیات فطری انسان، کرامت نفس است؛ یعنی خداوند او را کریم و بزرگوار آفریده است؛[1] بر این اساس انسان با کرامت، دارای صفات و ویژگیهایی میباشد که با محوریت کلمات امیرالمؤمنین علیهالسلام، به برخی از آنها اشاره میکنیم:
یک. وفای به عهد و بخشش
از توصیههای قرآن کریم، وفای به عهد است[2] که در انسان کریم، بهخوبی خودنمایی میکند؛ بنابراین حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «الْكَرِيمُ إِذَا وَعَدَ وَفَى وَ إِذَا قَدَرَ عَفَا»؛[3] «انسان کریم، به وعدههایش وفا میکند و هنگام قدرت، میبخشد».
دو. آسانگیری و کمک به دیگران
از نعمتهای الهی بر انسان، نیاز مردم است. امام حسین علیهالسلام میفرمایند: «اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُم»؛[4] «همانا نیازمندیهای مردم به سوی شما، از نعمتهای خداوند، بر شماست». همواره انسان کریم، در رفع مشکل نیازمندان، تلاش میکند. امیرالمؤمنین علیهالسلام هم فرمودهاند: «الْكَرِيمُ إِذَا أَيْسَرَ أَسْعَفَ وَ إِذَا أَعْسَرَ خَفَّفَ»؛[5] «انسان بزرگوار، هرگاه در فراخْ باشد، نیاز دیگران را برآورد و در تنگدستى، بار زندگى را سبک گرداند».
سه. گذشت و بخشش هنگام قدرت
انسان به طور طبیعی، هنگامی که به قدرت میرسد، سعی دارد از مخالفان خود انتفام بگیرد؛ ولی انسان کریم، هرگز چنین کاری نخواهد کرد. اینجاست که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «الْكَرِيمُ إِذَا قَدَرَ صَفَحَ وَ إِذَا مَلَكَ سَمَحَ وَ إِذَا سُئِلَ أَنْجَحَ»؛[6] «انسان بزرگوار هرگاه قدرت [بر انتقام] پيدا كند، گذشت مىكند و هرگاه مالى به دست آورد، بخشش مىكند و هرگاه چيزى از او خواسته شود، برآورده مىسازد».
چهار. چارهجویی برای محتاج
انسانها از جهت اجتماعی به یکدیگر نیازمند هستند؛ ولی انسان کریم، اگر در موردی به دیگری محتاج شد، به آسانی از کنارش میگذرد و بر او سختگیری نمیکند. حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «الْكَرِيمُ إِذَا احْتَاجَ إِلَيْكَ أَعْفَاكَ وَ إِذَا احْتَجْتَ إِلَيْهِ كَفَاكَ»؛[7] «جوانمرد چون به تو نيازمند شود، رهايت كند و زمانیکه تو به او محتاج شوى، چاره سازت باشد».
به هر حال انسان کریم، دارای خصوصیاتی است که در انسانهای عادی کمتر دیده میشود.
پی نوشت:
[1]. اسرا: 70.
[2]. یس: 60.
[3]. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، دارالکتب الاسلامیه، 1410ق، چاپ دوم، ص82.
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دارإحياء التراث العربي، 1403ق، چاپ دوم، ج71، ص318.
[5]. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، همان، ص82.
[6]. همان، ص816.
[7]. همان، ص116.