با توجه به قرائت آیه 142 سوره اعراف در نماز دهه اول ذی الحجة، میتوان مقایسهای عبرتآموز میان جریان انحرافی در امت موسی علیهالسلام و امت پیامبر اسلام انجام داد. این مقایسه نشان میدهد که شیطان بهسادگی توانست مسلمانان را از انتخاب مسیر صحیح زندگی بازدارد.
خداوند فرمود: «برای یاد من، نماز بخوانید».[1] هرگاه انسان با خواندن نماز، یاد خدا در فکر و ذکرش ترسیم نشد، باید در نیت و اراده خالص خویش تردید کند. مهمترین جلوهگاه یاد خدا، اطاعت و پیروی از خلیفه و جانشین بر حق او در میان مردم است. نمازی که خوانده شود، اما همچنان انسان، محبت جبت و طاغوت در دلش باشد، قبول درگاه حق نخواهد بود.[2]
بر اساس برخی احادیث، بر خواندن نماز مستحبی در دهه اول ماه ذیالحجة بسیار تأکید شده است. در این نماز که میان نماز مغرب و عشاء بجا آورده میشود، نمازگزار در هر رکعت، آیه 142 سوره اعراف را میخواند: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين»؛ «و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم؛ سپس آن را با ده شب ديگر تكميل نموديم؛ به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش با او، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: جانشين من در ميان قومم باش و آنها را اصلاح كن و از روش مفسدان، پيروى نکن».
گو آنکه خواندن این آیه در نماز، در روزهای نزدیک به عید بزرگ غدیر و جشن ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام، دارای عبرتها و پیامهای مهمی برای مسلمانان است. این آیه یادآور حدیث منزلت است که خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «نسبت تو به من همچون نسبت هارون به موسى است، البته پس از من، ديگر پيامبرى نخواهد آمد».[3] چه بسا خداوند حکیم خواسته تا مهمترین انحراف تاریخی امت مسلمان در سقیفه را محکوم کند و راه توجیه را بر کوردلان و غافلان مسدود سازد.
در آیه 142 سوره اعراف، سخن از سفر موسی علیهالسلام به کوه طور و دریافت تورات است. به بنیاسرائیل گفته شد این سفر، 30 روز به طول میانجامد. قرار شد در این مدت هارون علیهالسلام، جانشین برادرش باشد، اما به فرمان خدا، این غیبت، 10 روز بیشتر به طول انجامید. همین مدت نه چندان طولانی کافی بود تا «سامری» بتواند به سرعت، فتنهای بزرگ را در میان بنیاسرائیل ایجاد کرده و آنان را گوسالهپرست کند.
مقایسه میان دو انحرافی که میان بنیاسرائیل و امت مسلمان روی داد و در هر دو امت، مردم از جانشین راستین پیامبر خدا رویگردان شدند، چند نکته مهم را گوشزد میکند:
الف- غیبت موسی علیهالسلام فقط 10 روز افزایش پیدا کرد؛ اما فاصله میان روز غدیر و وفات خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله، حدود 70 روز بود.
ب- بنیاسرائیل پس از موسی علیهالسلام در مسئله توحید دچار لغزش شده و از خداپرستی به گوسالهپرستی رو آوردند؛ اما امت مسلمان در جریان سقیفه، در مسئله جانشینی رسول خدا به انحراف کشیده شدند.
ج- مهمترین معجزه بر حقانیت پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله قرآن بود؛ ولی بنیاسرائیل حتی با مشاهده 9 معجزه بزرگ توسط موسی علیهالسلام فرمان او را فراموش کردند.
د- بنیاسرائیل با آنکه میدانستند موسی علیهالسلام زنده است، پیروی از هارون را نادیده گرفتند؛ اما پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآله از دنیا رفت و مسلمانان، جانشین واقعی ایشان را رها کردند.
بنابراین فراموشی و انکار واقعه غدیر و رویگردانی امت مسلمان از خلیفه راستین پیامبر، نهتنها امکانپذیر است؛ بلکه به وقوع پیوست. ریشه این انحراف نیز چیزی جز دنیاپرستی و تبعیت از دستور شیطان نبود که آثار جبرانناپذیر آن تا ظهور امام زمان علیهالسلام ادامه خواهد داشت.[4]
پینوشت:
[1]. طه/14.
[2]. ابن شاذان، محمد، مائة منقبة من مناقب أميرالمؤمنين و الأئمة، مدرسة الإمام المهدى، ص: 28.
[3]. ابن ماجه، محمد، سنن ابن ماجه، دار الجیل، ج1، 131-132 ؛ ابن حنبل، احمد، فضائل الصحابة، دار ابن الجوزی، ج2، ص: 703-704.
[4]. مجلسی، محمدباقر، حق اليقين، اسلامیه، ج1، ص: 243.