روز غدیر خم، روز معرفی خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام، بهعنوان تکمیلکننده دین اسلام معرفی شده است، به همین جهت این روز نزد خداوند و اهلبیت علیهمالسلام، اهمیت زیادی دارد.
غدیر خم در بین شیعیان از اهمیت خاصی برخوردار است و هر چه زمان میگذرد، لایههایی از اهمیت آن برای مردم روشن میشود.
خداوند متعال در این روز به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، دستور میدهد که امیرالمؤمنین علیهالسلام را بهعنوان جانشین خودش معرفی کند: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين»؛[1] «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، (به مردم) برسان! و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد و خداوند، کافران (لجوج) را هدایت نمیکند».
بر پایه روایات شیعه و اهلتسنن، این آیه درباره ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام، بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله است.[2]
فضائل روز غدیر خم در کلام امام رضا علیهالسلام
امام رضا علیهالسلام درباره فضیلت روز غدیر خم در حدیثی طولانی فرمود: «روز غدیر خم روزی است که با نصب امیرالمؤمنین علیهالسلام به امامت، خدا دین را کامل کرد»، سپس حضرت به فضائل این روز پرداخت که در ادامه به برخی آنها اشاره میشود.
روز اکمال و به خاک مالیده شدن بینی شیطان
«إِنَّهُ لَيَوْمُ الْكَمَالِ وَ يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ»؛[3] «همانا كه آن روز، روز كمال و روز به خاک مالیده شدن بینی شیطان است»؛ علاوه بر اینکه روز اکمال دین است، روزی است که با ولایت حضرت، زمینههای کمال برای انسان فراهم میشود.
روز قبول اعمال و نابودی اعمال مخالفان
«يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّي آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَعْمَدُ اللَّهُ فِيهِ إِلَى مَا عَمِلَهُ الْمُخَالِفُونَ»؛[4] «روز قبولی اعمال شیعه و محبان آل محمد است و خدا در آن، اعمال مخالفان حضرت را نابود می کند».
بنابراین در این روز با معرفی امیرالمؤمنین علیهالسلام، بینی شیطان و مخالفان را به خاک مالید؛ زیرا این وعده خداوند بوده است.[5]
روز نوشته نشدن خطاهای شیعیان
«وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي يَأْمُرُ اللَّهُ فِيهِ الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ أَنْ يَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنْ مُحِبِّي أَهْلِ الْبَيْتِ وَ شِيعَتِهِمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ يَوْمِ الْغَدِيرِ وَ لَا يَكْتُبُونَ عَلَيْهِمْ شَيْئاً مِنْ خَطَايَاهُمْ كَرَامَةً لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْأَئِمَّةِ»؛[6] «روزی است که خداوند متعال به ملائکه امر میکند، قلم نگارش اعمال از محبین اهلبیت علیهمالسلام و شیعیانش به مدت سه روز، از روز غدیر برداشته شود و خداوند امر میکند که به برکت محمد، علی و ائمه معصومین علیهمالسلام، خطاهای محبین و شیعیان نوشته نشود».
بیتردید «نوشته نشدن خطاها» به معنای، جواز ارتکاب گناه نیست؛ زیرا گناه و معصیت در هر حال مورد نهی خداوند بوده و بر آن عهد گرفته است؛[7] بنابراین رفع قلم، برای خطاهای احتمالی است.
روز تبسم کردن به روی مردم
«وَ هُوَ يَوْمُ التَّبَسُّمِ فِي وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ»؛[8] «روز تبسم و لبخند زدن در صورت مؤمنان است». حضرت درباره آثار تبسم فرمود: «پس هر کس روز غدیر در چهره برادر خود، تبسم کند، خداوند روز قیامت به نظر رحمت به او مینگرد و هزار حاجت او را برآورده سازد و برای او قصری از دُرّ ناب در بهشت بنا میکند و صورتش را شادابی میبخشد».[9]
فضیلتهای بیشمار دیگری نیز وجود دارد که در این خطبه و روایات دیگر برای روز غدیر خم بیان شده است.
حقیقی بودن این آثار
بیتردید تمام این فضائل، واقعی و حقیقی است، نه صرف ادعا، بزرگنمایی و از روی حس شاعرانه؛ زیرا تمام اینها به یک نقطه برگشت داده میشود و آن اهمیت ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در نظام هستی و معرفت و شناخت مردم نسبت به آن است.
معرفت و شناخت نسبت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین علیهالسلام همانند غذای کمحجم و پرانرژی است، که کم آن نیز آثار فراوانی دارد؛ در حالیکه اگر معرفت نباشد، همانند انسانی میماند که غذای پرحجم و بدون خاصیت استفاده میکند، بههمین خاطر پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هرگاه بندهای خدا را به مدت عمر حضرت نوح، عبادت کند و به مقدار کوه اُحد، طلا در راه خدا انفاق کند و با پای پیاده، هزار سال حج بهجا آورد و بعد بین صفا و مروه بهناحق کشته شود؛ ولی ولایت تو[امیرالمؤمنین] را قبول نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نمیرسد و داخل آن نمیشود».[10]
بنابراین اهمیت روز غدیر خم، بهاندازه اهمیت ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است که باید بهعنوان حقیقتی آشکار، به جهان معرفی شود.
پینوشت:
[1]. مائده: 67.
[2]. آیه تبلیغ نزد اهلتسنن.
[3]. ابنطاووس، علیبن موسی، اقبال الاعمال، دارالکتب الاسلامیه، 1409ق، چاپ اول، ج1، ص464.
[4]. همان.
[5]. مائده: 67.
[6]. ابنطاووس، اقبال الاعمال، همان.
[7]. رک، یس: 60 و تفسیرمنسوب به امام عسکری علیهالسلام، مدرسةالامام المهدی علیهالسلام، 1409ق، چاپ اول، ص465.
[8]. اقبال الاعمال، همان.
[9]. همان.
[10]. خوارزمی، موفقبن احمد، المناقب، ج1، ص69.