ازآنجاکه دین اسلام، از پشتوانه دو منبع مهم قرآن و اهلبیت علیهمالسلام برخوردار است، دست تحریف به آن راه ندارد و به دلیل همراهی با فطرت انسانها، آموزههای آن مایه آرامش و دلگرمی خواهند بود.
برخی دین را مانند قرصهای خوابآور دانسته و آرامش آن را دروغین میپندارند؛ درحالیکه آرامش اسلام، حقیقی و راستین است و باید حساب اسلام حقیقی را از ادیان دیگر جدا کرد.
تحریف، باعث ناکارآمدی دین
بهطورکلی ادیان ابراهیمی به سه دین یهود، مسیحیت و اسلام گفته میشود که از ابتدا بر اساس توحید و یکتاپرستی شکل گرفتهاند. از بین این سه دین، یهود و مسیحیت به مرور زمان، گرفتار تحریف در کتابهای آسمانی و اصول اعتقادی خود شدند و ازآنجاکه منبع و مرجعی برای تشخیص تحریف نداشتند، مبتلا به شرک جلی شدند.
تحریف باعث شد که به مرور زمان، بزرگان این دو دین، کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورند و هر کدام ادعای حقانیت کنند. بیشک نتیجه دیدگاههای مختلف و برداشتهای متفاوت، اختلاف و چنددستگی خواهد بود و همین امر باعث ناکارآمدی آن ادیان در نظر عموم مردم میشود.
نمونه این اختلاف را میتوان در جایگاه زن در دین یهود و مسیحیت مشاهده کرده و آن را با نگاه اسلام به زن مقایسه کرد، تفاوت به روشنی قابل لمس است.[1]
بنابراین تحریف، باعث میشود که دین در نظر مردم ناکارآمد شده و بعد از مدتی به منزله افیونی شود که طبقه حاکم برای مصرف انسانهای تحت سلطه خود، تولید میکند تا آنها را مطیع خود گرداند.
قرآن؛ تنها کتاب تحریف نشده
اسلام، تنها دینی است که کتاب آسمانی آن از هرگونه تحریفی حفظ شده[2] و بر توحید و یکتاپرستی باقی مانده است؛ هرچند بعضی دانشمندان اهل تسنن، برخی آموزههای آن را به نفع خود تفسیر کرده و خود را از راه اهلبیت علهیمالسلام منحرف کردهاند؛ ولی بنابر اینکه تمام آموزههای آن از طرف خداوند متعال به آخرین پیامبر صلیاللهعلیهوآله رسیده است، پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز بدون کم و کاست آن را به مردم ابلاغ کردند.[3]
آرامبخشی ذکر خدا
اطمینان و آرامش، بهخصوص آرامش درونی، زمانی حاصل میشود که انسان، هرگونه شرک و دوگانگی را از وجود خود بیرون کرده و تنها به یاد خداوند متعال باشد؛ برهمین اساس قرآن کریم، آرامش حقیقی را در پرتو ذکر خدا میداند: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»؛[4] «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد».
پینوشت:
[1]. زن از دیدگاه ادیان توحیدی.
[2]. مصونیت قرآن از تحریف.
[3]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، دارالکتاب، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص345.
[4]. رعد: 28.