فرق بین تقویت نفس و تزکیه نفس

14:35 - 1392/11/26
رهروان ولایت ـ باید بین تقویت نفس و تزکیه نفس فرق قائل شد. زیرا ممکن است انسان با انجام بعضی از ریاضت‌های غیرشرعی، نفس خود را قوی کند و کارهای خارق‌العاده انجام دهد، ولی این مساله، دلالت بر طهارت نفس و قرب انسان به حق‌تعالی ندارد، چنان‌که مرتاضان هندی و بعضی از مدعیان عرفان که تعبدی به احکام شریعت ندارند، این چنین‌اند.
آیات سوره الشمس

ویل دورانت در تاریخ تمدن خود در رابطه با بعضی از اعمال مرتاضان می‌نویسد:

«برخی ساعت‌ها و روز‌ها یک راست به خورشید نگاه می‌کنند و آهسته آهسته کور می‌شوند، برخی در گرمای نیم‌‌روز پیرامون خود آتش می‌افروزند، بعض پای برهنه بر آتش راه می‌روند و یا آتش به‌روی سر خود می‌ریزند، عده‌ای با پیکر برهنه، سی و پنج سال بر تخت میخ نشان می‌خوابند، برخی پیکر خود را هزار فرسنگ بر زمین می‌غلطانند تا بزیارتگاه‌ها برسند، بعضی خود را به درخت زنجیر می‌کنند، یا در قفس زندانی می‌کنند و به همین وضع تا پایان عمر می‌مانند، عده‌ای از میان دو گونه خود سیمی می‌گذارند تا از حرکت آرواره جلوگیری کنند و به مایعات بسنده می‌کنند، برخی مشت‌ها را به‌‌هم قفل می‌کنند و چندان نگاه می‌دارند، تا ناخن‌ها از پشت دستشان بیرون زند، و بالاخره عده‌ای یک دست یا یک پا را بالا نگه می‌دارند تا سرانجام خشک شود.»[1]

 ولی باید آگاه باشیم که آن‌ها با این نوع کارها فقط تقویت نفس کرده‌اند، اما این هنر را ندارند که تزکیه نفس کرده باشند که باید بین تقویت نفس و تزکیه نفس، فرق قائل شد. زیرا ممکن است انسان با انجام بعضی از امور و ریاضت‌های غیرشرعی، نفس خود را قوی کند و کارهای خارق‌العاده انجام دهد، لکن این مساله، دلالت بر طهارت نفس و قرب انسان به حق‌تعالی ندارد، چنان‌که مرتاضان هندی و بعضی از مدعیان عرفان که تعبدی به احکام شریعت ندارند این چنین‌اند.

در واقع هر قوّتی دلالت بر طهارت ندارد. برای تقریبب به ذهن می‌شود مثال زد که هم گاو حیوان قوی‌ای است و هم خوک، لکن اولی علاوه بر قوت، طهارت هم دارد، ولی دومی در کنار قوتش، نجاست دارد. البته تزکیه و طهارت نفس، تقویت نفس را نیز در پی دارد. مانند انیباء و ائمه دین علیهم السلام و اولیاء الهی، که علاوه بر پاکی و طهارت نفس، صاحب معجزه و کرامت هم بودند، لکن عکسش درست نیست که هر کس نفس قوی‌ای داشته باشد، لزوما نفس پاک و طاهری هم دارد. مانند بعضی از هندوها و مرتاضان هندی که با ریاضت‌های آن‌چنانی، قوت نفس را به‌دست آورده‌اند ولی چون در مسیر شریعت نیستند، نفسشان پاک و طاهر نیست.

لذا حق‌تعالی در سوره «الشمس» بعد از یازده بار قسمی که یاد می‌کند، و قرار است مطلب بسیار مهمی ذکر شود، می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها»[الشمس،9]؛ «به ترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد» یا در بیان دیگر می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّی»،[الاعلی، 14]؛ «حقّا فلاح و رستگارى يافت آن كسى‌كه تزكيه نفس كرد.» و نمی‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ اقواها» و یا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَقَوَّی» در واقع رستگاری در گرو تزکیه نفس و طهارت نفس است، نه تقویت نفس.

بنابراین، آن‌چه مهم جلوه می‌کند، تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین به دست ‌می‌آید و به فرموده علامه طباطبایی(ره):  «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.»[2]

------------------------------

پی‌نوشت:

[1]. ویل دورانت،تاریخ تمدن،ص770
[2].صراط سلوک،ص131
 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****