مرور و بررسی پرونده مشروطهخواهی به خوبی روشن میکند که بخشی از آسیبهای تاریخی آن، ناشی از فضای رسانهای بوده است. روزنامههایی که با سوءاستفاده از موج آزادیخواهی، فضای نقد را تند کرده و با ایجاد خشونت اجتماعی، باعث شدند بسیاری از اهداف آزادیخواهان واقعی، قربانی فضای تنش و غبارآلود شود.
![رسانه در عصر مشروطیت رسانه در عصر مشروطیت](https://btid.org/sites/default/files/media/image/637320550786480924.jpg)
انقلاب مشروطیت را میتوان یک دوره گذار به سوی دوران معاصر در ایران دانست؛ دوره انتقالی از شیوه مرسوم و سنتی در مناسبات مردم و حاکمیت به سمت رسمیت یافتن نقش مردم و پذیرش این نکته که هیچ قدرتی به صورت یکطرفه و با قطع نظر از مردم، قانونی نبوده و فاقد جایگاه است.
نکته مهم در بازخوانی تحولات سیاسی مرتبط با مشروطه، به سرانجام رسیدن آن در مدت زمانی کوتاه است؛ زمانی طوفانی و پرالتهاب که سرعت رخدادهای صورت گرفته در آن، بیانگر دستهایی دخالتگر در این روند است. این عجله عامدانه تا جایی بود که پس از مدت کوتاهی نیاز به متمم قانون اساسی احساس شد؛ لذا این دور از ذهن نیست که تصور کرد افرادی با تسریع فرایند مشروطیت تلاش داشتند موضوعات مهمی را قربانی کرده و اذهان عمومی و نخبگانی را از توجه به آن منصرف سازند.
به عنوان نمونه در حالی که یک تقابل تمامعیار میان موافقان و مخالفان مشروطه شکل گرفته بود در این میان نظریه «مشروط بومی» و مطابق با شرایط ایران که از سوی برخی بزرگان همچون شهید شیخ فضلالله نوری طرح گردیده بود، هیچگاه این مجال را نیافت که مورد توجه جدی جریان مشروطهخواه قرار گیرد و بدتر اینکه در تدوین نخستین قانون اساسی که نیاز به ترجمه قانون برخی از کشورها احساس شد، تنها به ترجمه و الگوگیری از یک نسخه از قوانین مشابه غربی اکتفا شد؛ در حالی که حتی در کشورهای اروپایی هم انواع نظامهای سیاسی با قوانین اساسی مختلف وجود داشت.
این افسارگسیختگی و سرعت سرسامآور برای حاکم کردن مشروطه مبهم و رمزآلود، حاصل دمیدن هیجان و احساسات سطحی بود که در آن رسانهها نقش اساسی داشتند؛ آنها با تند کردن فضای مطالبهگری، آنچنان تصویری را ارائه کردند که از مشروطه مستور و نیمه پنهان، یک منجی ساختند و مردم را برای تحقق آن به خط نمودند؛ مشروطهای که اگر اهداف، مبانی و شیوههای آن از قبل روشن بود و هدایتگران پردهنشین و یا چند چهره از ابتدا رهبری نهضت را به دست میگرفتند، هیچگاه بدنه اجتماعی از آن حمایت جدی نمیکرد.
عینالسلطنه در خاطرات خود مینویسد:
«چون از روزنامهجات اســمی برده شد لازم شد مختصری از آن بنویسم. یك سال است؛ یعنی پس از سلام مظفرالدینشاه و تعیین وکلا، کمکم روزنامه زیاد شــد، مثل همهکارهای امــا ناقص و بیمعنی و ركیك. هر كس هفت تومان پول داشت چهار تومان كاغذ از مغازه روسی خرید. سه تومان مخارج طبع و روزنامهنویسی داد و صاحب امتیاز و اداره شد. آنقدر هتك احترام از همه کردند، آنقدر مطالــب دروغ بیمعنی ركیك نوشــتند كه روی تمام مردم باز شــد و همه كســی به صدا در آمد. وزارت علوم به یك بلایی دچار شد كه ماهی یك وزیر از دست آنها استعفا داد.
هر چه توقیــف كردند، هر چه مذمت كردند فایده نكرد. به قدری از شــرع توهین شد، به قدری به مملكت ما نشر آنها ضرر رسانید كه حساب ندارد. تمام این خرابی، تمام ایــن هرجومرج به واسطه نشر مطالب روزنامهجات شد. مثال مینوشتند رعیت تمكین ظلم نكند. این باعث آن شد كه غالب جاها گمان كردنــد آنچه تا حال به ارباب میدادند جور و ظلــم بوده هیــچ ندادند. مثال نوشتند قاتل را باید در محكمه استنطاق كرد. هر كس هر كه را خواست كشت و هیچ محكمه ندید. مثال نوشتند صاحبان املاک یا محترمین مســتبد هستند، هر كــس هر كه را در كوچــه و بازار دید سوار اسب یا درشکه خود بود یا دو نفر نوكر دارد مستبد گفته و فحش داد و پیش خود افتخاری دانست كه فلان مســتبد را بد گفتــم و فحش دادم. مختصر هــر روزنامه فحش و عبارات ركیك بیشتر داد خوبتر خریدند بــرد. از آن جهت برای رواج متاع همه پیروی كردند. هر كس روزنامهها را خوانده میداند. حال پس از چهارده ماه مشــغول خواندن قانون مطبوعات هستند. چاه را نكنده منار را دزدیدند و روزنامهجات اثر خود را كرده همهجا بر هم خورده».[۱]
عباراتی که به درستی فضای رسانهای آن روز را بازتاب میدهد و نشان میدهد روزنامهها مستقیماً آرامش فکری و امنیت روانی مردم را هدف قرار گرفته و با ایجاد تنش اجتماعی، بستر دخالت سفارتهای روس و انگلیس را فراهم کردند. متأسفانه اکنون نیز ما شاهد چنین وضع فاجعه باری در فضای مجازی هستیم که همچون روزنامههای دوران مشروطیت برخی سلبریتیها و اینفلوئنسرها به هیچ خط قرمزی قائل نبوده و برای دیده شدن حاضر به دریدن فرهنگ و اعتقادات مردم هستند و بدتر از آن اینکه برخی از مسئولین با عبرت نگرفتن از دوران مشروطه، به تعبیر عین السلطنه، چاه نکنده منار را دزدیدند. کسانی که بدون داشتن نقشه راه و مقدمات لازم، به هر کسی اجازه فعالیت داده و بدون توجه به نتایج آزادی بیمعنا در فضای مجازی حتی دست دشمن را نیز باز گذاشتند.
پینوشت:
[۱]. خاطرات عینالســلطنه، ج۳، ص ۱۸.