غیبت امام زمان (عج) نه تنها باعث گمراهی مردم نشد؛ بلکه شاهد بسیار روشنی است بر اینکه خداوند در طول تاریخ به مردم اجازه داده تا با اختیار و اراده خویش، راه صحیح را پیدا و انتخاب کنند. پنهان شدن آخرین حجت خدا، نتیجه پیروی اکثریت مسلمانان از بانیان سقیفه و از بین بردن امامان معصوم بود.
عقیده به مهدی موعود در میان تمام گروههای مسلمان مشترک است با این تفاوت که شیعیان بر این باورند که امام زمان علیهالسلام به دنیا آمده و پس از چندی از دیدگان پنهان شدند و روزی با صلاحدید خداوند ظهور خواهند کرد. در مقابل، مشهور عالمان اهلتسنن با اینکه عقیده به مهدی آخرالزمان را واجب میدانند، اما در ولادت ایشان تردید کرده و باور دارند ایشان در همان آخرالزمان به دنیا خواهد آمد.[1]
با این حال، دشمنان اهلبیت علیهمالسلام با شبههپراکنی به تمسخر باور مهدویت در میان شیعیان میپردازند. شیعه باور دارد گسترش عدالت جهانی و فراگیری اسلام حقیقی فقط با علمداری امام زمان علیهالسلام واقع میشود و پیش از ایشان، ظلم و انحرافهای عقیدتی در سراسر دنیا بیداد میکند. در این شرایط، این پرسش به نظر میرسد که بر اساس باورهای شیعی، اگر امامان علیهمالسلام نماینده خداوند در میان مردم هستند تا به ارشاد و هدایت مردم مشغول باشند، پنهان شدن آخرین امام، گمراهی مردم را به دنبال دارد و بیتردید خداوند باعث گمراهی مردم نمیشود.
برای پاسخ به این شبهه باید به چند نکته مهم توجه کرد:
الف- با توجه به آیات متعدد قرآن، میان «هدایت کردن» و «هدایت شدن» تفاوت اساسی وجود دارد؛ خداوند با فرستادن پیامبران و امامان علیهمالسلام در میان مردم، وظیفه هدایت کردن را به آنها واگذار کرده است، یعنی شرایطی که یک انسان میتواند به سعادت دنیا و آخرت برسد، به او نشان داده میشود. اما هدایت شدن کاری است که فقط توسط خداوند انجام میگیرد.
خداوند با توجه به اراده و اختیار هر انسان و میل او به قرار گرفتن در مسیر حق و حقیقت، او را «هدایت شده» قرار میدهد.[2] مهم آن است که هدایت شدن باید از مسیری صورت بگیرد که خداوند توسط نمایندههای ویژه خود بیان میکند.
ب- بر اساس دلایل عقلی و نقلی، شیعیان بر این باور هستند که مسلمانان پس از انحراف تاریخی سقیفه و غصب خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام از ولایت نور خارج شده و در وادی تاریکی و ظلمت وارد شدند و تا هنگام ظهور امام زمان علیهالسلام در این تاریکی و ظلمت بهسر میبرند.
این تاریکی و انحراف در امت مسلمان، نتیجه اراده و انتخاب نادرست آنان بود که با پیروی از شیطان، افراد ناشایست را به عنوان رهبر برگزیدند. البته خداوند در این مدت، همواره نمایندگان معصوم خود را به میان مردم فرستاد، ولی مسلمانان ناسپاس، به فرمایش آنان گوش نداده و حتی به خود جسارت دادند که یازده امام معصوم را به قتل برسانند.
با این فرض، کاملا عقلانی و منطقی است که خداوند هدایت ظاهری خود را به هدایت غیبی و پنهانی تبدیل کند. قانون و سنت الهی آن است که همیشه نمایندهای معصوم در زمین حضور داشته باشد، اما با توجه به خطراتی که از سوی مردم به ایشان میرسد، هدایت علنی ایشان را به وقت مناسب موکول کرده است.
پینوشت:
[1]. جمع نویسندگان، امام مهدى عليهالسلام در احاديث شيعه و سنى، ص88، بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود.
[2]. قصص، 56.