عملکرد رژیم صهیونیستی در جوسازی رسانه‌ای برای نشان دادن عدم توانایی ایران در مقابله را، باید واکنش انفعالی این رژیم در قبال جمهوری اسلامی دانست.
حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران را باید یک اشتباه تاریخی دانست که شتاب بیشتری به روند نابودی رژیم صهیونیستی داده است.
ضرب المثل کارد به استخوان رسیدن، حکایت حال افرادی است که در بحبوحه مشکلات و چالش‌هایی که با آنها مواجه هستند، دچار یک تشویش و سردرگمی شده و گزینه‌های زیادی برای انتخاب در پیش روی خود ندارند؛ لذا انتخاب سخت‌ترین راه‌حل و مسیر را آخرین گام و اقدام خود قرار داده و با تمام توان سعی می‌کنند که کار به این مرحله نرسد.
اما وقتی کار به جایی رسید که دیگر راه بازگشتی در میان نباشد، شخص به هر اقدامی برای نجات خود، متوسل می‌شود؛ بر همین اساس، حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و جوسازی رسانه‌ای برای ترغیب بیشتر ایران به اقدام نظامی را باید آخرین حربه آنها برای بقاء ارزیابی کرد.
جمهوری اسلامی ایران توانست در مدت زمان حیات خود، رژیم صهیونیستی را با چالش جدی برای حفظ بقا مواجه کند، به صورتی که این رژیم مانند یک مرده در حال احتضار، به هر امری برای حفظ جان خود چنگ می‌زند. گاهی با ترور، گاهی با جنگ اقتصادی، زمانی با جنگ رسانه‌ای و اینک با عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی در مکانی که طبق قوانین بین‌المللی، حکم خاک یک کشور را دارا می‌باشد؛ اما هر کدام از این موارد با تدبیر صحیح از جانب سیاست‌مدران جمهوری اسلامی که به اذعان کارشناسان غربی، بسیار عاقلانه رفتار نموده‌اند، اثر خود را از دست داده و به عنوان اهرم فشاری علیه رژیم صهیونیستی استفاده شد.
در همین زمینه و برای روشن شدن شکست اسرائیل در این حمله نظامی، ذکر چند امر ضروری است:
1- رژیم صهیونیستی که چهره و هیمنه حقوقی و نظامی خود را در میان جوامع بین‌المللی از دست داده بود، با نقض قوانین بر تجاوزگری و وحشی‌گری خود صحه گذاشته و اعتبار خود را از بیشتر از پیش از دست داد؛ چرا که به گفته بسیاری از کارشناسان، این اقدام رژیم صهیونیستی یک اشتباه مرگبار و ناقض قوانین بوده است.
2- این رژیم با استفاده از غول‌های رسانه‌ای خود مانند اینترنشنال و... سعی دارد ایران را در یک قمار دوسر باخت قرار دهد؛ به این بیان که ایران چه اقدام انجام دهد و یا اقدامی نکند، بازی را باخته است؛ اما واقعیت این است که اسرائیل بازی را باخته است؛ چراکه ایران بدون حمله مستقیم در حال غرق کردن اسرائیل در منجلابی بود که بیرون رفتن از آن امری بسیار مشکل شده بود؛ امری که رژیم صهیونیستی را مجبور به یک اقدام اشتباه دیگر در حمله به کنسولگری ایران نمود؛ لذا در صورت اقدام ایران علیه رژیم صهیونیستی، کشورمان در صحنه بین‌الملل دارای یک عذر موجه برای اقدام علیه اسرائیل بوده و از این جهت خطری متوجه کشور نیست.
3- اقدام اسرائیل که می‌توان آن را برنامه ایران برای بروز این اشتباه دانست، سقوط رژیم صهیونیستی و دولت نتانیاهو را با خطر جدی مواجه نموده است؛ چراکه فارق از جو متشنج روانی و امنیتی در سرزمین‌های اشغالی که موجی از اعتراضات مردمی را به همراه داشته است، نیروی نظامی این کشور را نیز متشطط نموده و به اعتراف حامیان متعصب رژیم صهیونیستی همچون «منشه امیر» بیش از 80 درصد اخبار رادیو ارتش اسرائیل بر علیه دولت این رژیم می‌باشد.
در نهایت باید گفت، اقدام رژیم صهیونیستی علیه کنسولگری، حکایت همان شخصی است که کارد به استخوانش رسیده و خون به دل شده است؛ چراکه رژیم صهیونیستی نه تنها بعد از گذشت 6 ماه از طوفان الاقصی هنوز نتوانست به اهداف خود در باریکه غزه دست پیدا کند؛ بلکه با باز شدن جبهه‌های جدیدی از نبرد علیه خود مواجه بوده است، جبهه‌هایی مانند حزب الله لبنان، حوثی‌های یمن، مقاومت عراق و... که هر کدام بقای این رژیم را دچار تزلزل شدیدی خواهد نمود.
از طرفی نیز بیداری جهانی علیه رژیم صهیونیستی و خطر این غده سرطانی برای جهان، امر دیگری بود که برنامه‌ریزی دقیق ایران توانست آن را سرعت ببخشد؛ لذا این اقدام که در واقع واکنش رژیم صهیونیستی به کنش‌های غیر مستقیم ایران بوده، برای رژیم صهیونیستی یک معامله دو سر باخت بوده است.