ممکن است برای ما سوال پیش بیاید که چرا شورای نگهبان در تایید صلاحیت و یا عدم تایید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری نفوذ میکند و برخی را تایید و برخی را رد صلاحیت میکند؟ در این مطلب به صورت تفصیلی، جواب این سوال را مورد واکاوی قرار میدهیم.
مقدمه: شورای محترم نگهبان دلایل بسیار مهمی را برای تایید و یا عدم تایید کاندیداهای ریاست جمهوری در نظر میگیرد که ممکن است ما به خاطر قرار گرفتن در جو هیجانی انتخابات، به آن موارد بسیار مهم و معیارهایی که در تب و تاب و بحبوحه های انتخابات گم میشوند توجهی نکنیم.
یکی از آن معیارهای بسیار مهم که باید در کاندیداهای ریاست جمهوری، که میخواهند به عنوان یک سیاستمدار تراز اول در جامعه باشند، لحاظ شود، برخورداری از عقل سیاسی است. در حقیقت یکی از معیارهایی که به وسیله آن میزان عقل رجال سنجیده میشود، آن مسئولیتی است که ما در زمینه حکمرانی در جامعه به آنان میسپاریم، چنانچه مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام میفرمایند : «سِتَّةٌ تُختَبَرُ بِها عُقولُ الرِّجالِ : المُصاحَبَةُ ، وَ المُعامَلَةُ ، وَ الوِلايَةُ ، وَ العَزلُ ، وَ الغِنى ، وَ الفَقرُ» [۱] «به شش چيز ، خردهاى مردم سنجيده مى شود : مصاحبت ، داد و ستد ، حكمرانى ، بركنار كردن ، دارايى و ندارى».
حالا ما ممکن است در های و هوی وعدههای بوق و کرنا کرده بسیاری از کاندیداها، این میزان عقل سیاسی آنها را آنگونه که باید لحاظ نکنیم، اما شورای نگهبان کاملاً خیرخواهانه به این مسئله نفوذ میکند و آن کاندیداهایی که از عقل سیاسی که باید در هنگام عملکردهای سیاسیشان مشاهده میکردیم استفاده نکردند را رد صلاحیت میکند، به طور مثال یک رجل سیاسی ممکن است ۴ سال رئیس جمهور باشد اما در دور بعدی با رد صلاحیت شورای نگهبان مواجه شود، در نگاه اول کاملاً منتقدانه به این مسئله واکنش نشان میدهیم، اما اگر ذرهای بصیرت سیاسی داشته باشیم به این نکته بسیار مهم پی میبریم که شورای نگهبان عملکرد سیاسی آن کاندیدا را بررسی کرد و چنین لحاظ کرد که این فرد در دوره پیشین ریاست جمهوریش از عقل سیاسی استفاده نکرده است، به طور مثال اولویتهای جامعه را چندین بار اشتباه تشخیص داد و یا بسیاری از موضعگیریهای سیاسیش اشتباه بوده است.
به طور مثال ما در دورههای پیشین با دولتی مواجه بودیم که شعارش این بود: «دیپلماسی ما، دیپلماسی خنده است»! اگر آن رجل سیاسی که چنین شعاری داد ذرهای از عقل سیاسی اش بهره میگرفت، هرگز چنین شعاری را نمیداد و بسیاری از سرمایههای اجتماعی و سیاسی مملکتمان را سر محقق کردن این شعار بر باد نمیداد، چرا که عقل سیاسی اینگونه اقتضا میکند که آیا دیپلماسی فقط با خنده است؟! اگر هم دیپلماسی با خنده باشد آیا در همه موارد فقط با خنده جواب میدهد؟ آن هم در مقابله با گرگی مثل آمریکا که از دیپلماسی فقط اسم آن را به یدک میکشد تا با این بهانه، دستش را به خون مظلومان جوامع مسلمان آلوده سازد؟!
آنقدر از عقل سیاسی بینصیب بودند که حتی این روش کاملاً غیر عقلانی دیپلماسی را عقلانی تلقی میکردند! یک بچه کلاس اول هم میداند که وقتی که گرگی به او حمله ور شد، او نیز با هر چه که در دست دارد به او حمله ببرد نه اینکه با او بخندد! گرگهای خون آشامی مانند آمریکا حتی نیاز به بهرهمندی از عقل سیاسی نیز ندارد بلکه همین عقل عوامانه ما هم این روش برخورد و به طور کلی مذاکره با گرگ خون آشامی مانند آمریکا را نهی میکند!
این دسته از رجل سیاسی بر این باور کاملاً اشتباه هستند که میتوانند با مذاکره آن هم با دیپلماسی خنده، خصومت و دشمنی دیرینه بلاد کفر که در صدر آنها آمریکای خونخوار است را از بین ببرند، این در حالی است که از منظر خداوند متعال مشرکان هیچ وقت دست از خصومت و دشمنی با ما بر نمیدارند مگر اینکه ما هم کیش آنان شویم و از مرام و مسلک مسلمانیمان دست برداریم، چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا» [۲] «مشرکان پیوسته با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند».
بنابراین شورای نگهبان افرادی را به عنوان منتخبان ریاست جمهوری در نظر میگیرد که برای جهاد سیاسی از عقل سیاسی و شجاعت سیاسی برخوردار باشند، و در این مسئله کاملاً خیرخواهانه نفوذ میکند، که شاید در نگاه سطحی نگرانه بسیاری از ما که مسائل سیاسی را آنگونه که باید نمیتوانیم خوب تحلیل کنیم به چشم نیاید و همین موجب شود که عجولانه در مورد تصمیمات سرنوشت ساز و حیاتی شورای محترم نگهبان قضاوت کنیم.
پی نوشت
[۱] غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد تمیمی آمدی، صفحه ۴۰۱، حدیث ۵۶۰۰
[۲] سوره بقره، آیه ۲۱۷