رهروان ولایت ـ امروزه یکی از مسائلی که در جامعه کنونی اروپا و سایر کشورهای غربزده و به اصطلاح روشنفکر، باب شده و دشمنان دین، با نام آزادی از آن حمایت میکنند؛ بحث توهین به پیامبران الهی و تمسخر آنها با انواع کاریکاتور، مقاله، نقاشی و... میباشد. آنان در واقع هرگز به دنبال آزادی بیان نیستند، بلکه به دنبال بیدینکردن مردم برای سوء استفادههای خود از افکار عمومی مردماند.
اینجا یک سوال وجود دارد که دست آنان را رو میکند؛ اگر آنان به دنبال آزادی بیان هستند و از آن دفاع میکنند، همچنانکه شعار میدهند؛ پس چرا با کسانیکه بر علیه اعتقادات آنان مطلبی و لو کوچک و بیارزش بنویسد، به شدت برخورد میکنند، به طور مثال چرا اگر کسی راجع به مساله «هولوکاست» مطلب بنویسد و آن را رد کند، مجازات شده و به زندان میافتد؛ اگر کسی راجع به جعلی بودن اسرائیل، مقالهای بنویسد، به شدت با او برخورد کرده و او را از تمام حقوق مادی محروم میکنند.
اگر آنجا مهد آزادی است، چرا به دختر مسلمان اجازه نمیدهند با حجاب در دانشگاه به ادامه تحصیل بپردازد؟ چرا به جرم حجاب و تنها پوشاندن موهای سر خود، او را از دانشگاه اخراج میکنند؟ ولی به تمام مدهای موجود در آن کشور مثل مدهای شیطانپرستی و... اجازه ورود به دانشگاه را میدهند؟ کجای این برخودهای دوگانه با آزادی سازگار است.
آیا این رفتار غرب به این معنا نیست که شما آزادید همان حرفهای ما را بیان کنید، و اگر غیر از آن موارد، مطلبی را بیان کنید، مجرم هستید، آزادی موجود در غرب دقیقاً همین جور است، یعنی شما آزادید که تنها حرف ما را بر زبان جاری کنید، نه اینکه آزاد باشید هر حرفی را بزنید، یا هر جوری رفتار کنید، لذا آزادی موجود در غرب در واقع یک نوع استثمار و محدودیت است که در قالب و زبان آزادی حیوانی و توحشی مدرن به انسانها عرضه میشود.
حال در این شرایط اگر کسی به مهمترین اعتقاد موحدان، یعنی خداوند متعال و یا پیامبران الهی و کتب آسمانی، به خصوص قرآن کریم که مصون از تحریف است توهین کند و مسلمانی به این توهینات اعتراض کند، به شدت او را متهم به ارتجا و عقبافتادگی کرده و او را مخالف آزادی بیان معرفی میکنند، امّا اگر کسی به اعتقادات آنان تنها نقدی کوچک داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد که او را زندانی کنند و مجرم بخوانند.
یک مسلمان معتقد هرگز با نقد و سوال مخالف نیست، نقد را میپذیریم و از آن استقبال میکنیم و اگر کسی به کتب کلامی شیعه نگاه کند، به خوبی میتوان به این نکته پی ببرد که علمای شیعه، هرگز مخالفین خود را طرد نکرده و تکفیر نکردهاند و در کتب خود، نظر آنان را با احترام نقل کرده و با رعایت ادب پاسخ دادهاند؛ در همین زمان کنونی نیز همینطور است، علما و فقهای شیعه هرگز از سوال و نقد، رویگردان نیستند و استقبال میکنند.
دشمنان این آیین با یک مغالطه آشکار هر دو را یک کاسه کرده، میگویند شیعه و مسلمین نقد و توهین را بر نمیتابند؛ بله ما توهین و بیادبی را برنمیتابیم و تا آخرین قطره خونمان از مقدسات دفاع خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد کسی به مقدسات ما توهین کند. اما هیچ مشکلی با نقد منصفانه و بدور از تعصب نداریم و استقبال خواهیم کرد.
در عین حال هیچگاه به اعتقادات دیگران و لو باطل هم باشد، توهین و تمسخر نخواهیم کرد؛ این مطلب را از قرآن کریم یاد گرفتهایم آنجا که میفرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه[انعام/108] کسانیکه غیر خدا را میخوانند، هرگز دشنام ندهید».
دشمنان این مزر و بوم و آیین مقدس اسلام نیز نیک میدانند که این آیین، کاملا بر مبنای عقل و فطرت بوده و هیچ نقطه ضعفی ندارد، زیرا با وجود نقاط ضعف، همانها را مطرح میکردند و بدون شک با رسانههایی که در دست دارند، تمام دنیا را با القا آن مطالب پر کرده بودند؛ اما به جای نقد و اشکال به اسلام، راهی جز توهین و تمسخر را در پیش نگرفتهاند و این نشانه عجز و ناتوانی غرب در مقابل اسلام است.
آنان با توهین و تمسخر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و توهین به قرآن، میخواهند احساسات مسلمانان را جریحهدار کرده و با این کار آنها را متهجر و وحشی جلوه دهند؛ اما واقعا سوال این است که این چه ایمانی است که مومن به آن، نسبت به اعتقادات خود، هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد.
بنابراین؛ اولا: مسلمانان، به خصوص شیعه با نقد و سوال و پرسش از اعتقادات هیچ مشکلی ندارد و استقبال هم خواهد کرد و اگر کسی به دنبال حقیقت باشد، پاسخ خود را خواهد گرفت. ثانیا: توهین و تمسخر اعتقادات یک عده، دلیل ضعف و ناتوانی طرف مقابل است که نتوانسته است در مقابل استدلال او دلیل بیاورد و بر اعتقادات او اشکال کند؛ پس توهین به اسلام یعنی تسلیم در مقابل منطق قوی اسلام و قبول حقانیت آن.