حضرت عباس عليه السلام

12:36 - 1391/10/16

عباس بن علي(ع)چون ديد همه افراد سپاه به شهادت رسيده اند،در حاليكه مشتاق ديدار پروردگارش بود پرچم را برگرفت و بسوي برادر آمده عرضه داشت: برادرجان! آيا اذن ميدان هست؟

حضرت عباس علیه السلام

امام عليه السلام سخت منقلب شد و گريست، سپس فرمود: "يا اَخي كُنْتَ الْعَلامَةَ مِنْ عَسْكَري وَ مَجْمَعَ عَدَدِنا فَاِذا اَنْتَ غَدَوْتَ يَؤُلُ جَمْعُنا اِلَي الشَّتاتِ؛ برادرم! تو نشان [پايداري ] و ركن سپاه ما بودي، اگر تو بروي جمع ما پراكنده مي شود."

عباس عليه السلام گفت: جانم فدايت باد! اي سرورم! سينه ام از زندگي دنيا به تنگ آمده و مي خواهم از اين منافقان انتقام بكشم! امام عليه السلام فرمود: "اِذا غَدَوْتَ اِلَي الْجِهادِ فَاطْلُبْ لِهؤُلاءِ الْاَطْفالِ قَليلاً مِنَ الْماءِ؛ اينك كه قصد جهاد داري، براي اين كودكان اندكي آب بياور."

عباس مشك بر دوش رهسپار ميدان شد، با كشتن هشتاد نفر وارد آب فرات گرديد، شديداً تشنه بود، خواست كفي آب بياشامد امّا به ياد تشنگي امام و اهل حرم افتاد، آب را بر روي آب ريخت، مشك را پر كرد و راهي خيمه ها شد؛ امّا دشمنان او را احاطه كردند، دست راست و چپش را قطع نمودند، تيري بر مشك و تيري هم بر سينه اش نشست. (1)

هنگامي كه حضرت عباس عليه السلام از اسب به زمين افتاد، با صداي بلند امام حسين عليه السلام را ندا داد:
"اَدْرِكْني يا اَخي ؛ برادرم! مرا درياب." امام همانند باز شكاري به كنار عباس رسيد، مشاهده كرد كه دو دستش قطع شده، پيشاني اش شكسته و چشمش در اثر اصابت تير مجروح شده بود.

كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام
شد در اين قبله عشّاق دو تا تقصيرم
دست من خورد به آبي كه نصيب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصويرم
بايد اين ديده و اين دست دهم قرباني
تا كه تكميل شود حج من و تقديرم(2)

امام با كمر خميده به پيكر به خون آغشته عباس نگريست و بر بالين او نشست و گريه كرد و فرمود: "اَلآنَ اِنْكَسَرَ ظَهْري وَ قَلَّت حيلَتي وَ شَمَّتْ بي عَدُوّي؛ اكنون كمرم شكست و تدبير و چاره ام كم شد و مورد شماتت دشمنم قرار گرفتم." و بعد از آن بود كه احساس غربت و تنهايي نمود. شاعر عرب سيد جعفر حلّي از زبان امام حسين عليه السلام خطاب به حضرت عباس مي گويد:

هذا حُسامُكَ مَنْ يُذِلُّ بِهِ الْعِدي
وَ لِواكَ هذا مَنْ بِهِ يَتَقَدَّمُ

"[عباس!] اين شمشير توست، چه كسي بعد از تو با آن دشمنان را ذليل و خوار خواهد كرد؟ و اين عَلَم توست، چه كسي آن را در صف مقدم بر خواهد افراشت."

اَلْيَوْم نامَتْ اَعْيُنٌ بِكَ لَمْ تَنُم
وَتَسَهَّدَتْ اُخْري وَ قَلَّ مَنامُها

"امروز چشماني كه [از ترس تو ]آرامش نداشتند راحت مي خوابند؛ امّا گروه ديگر (دخترانم) نخواهند خفت و خوابشان اندك خواهد بود."

اَخي ! مَنْ يَحْمي بَناتَ مُحَمَّدٍ
اِنْ صِرْنَ يَسْتَرْحَمْنَ مَنْ لا يَرْحَم(3)

"برادر! چه كسي از دختران محمدصلي الله عليه وآله [بعد از شهادت تو ]محافظت خواهد كرد؟ و چه كسي پناه خواهد داد به آنان اگر آنان از دست نامردمان پناهي بجويند."

*****

منم يك عمر پابست ابوالفضل
اسير ديده مست ابوالفضل
نبوده غير عشقش حاصل من
كه نامش بوده تسبيح دل من
تمام عمر را يا ايها الناس
تپشهاي دلم مي گويد عباس

این مطلب با استفاده از مقاله بازخوانی مصائب عاشورا تهیه شده است.

---------------------------------------------------------------------------------------------------

1) موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، گروه حديث باقر العلوم عليه السلام، نشر معروف، 1416 ق، ص 566.
2) شعر از حسان.
3) شهداء اهل البيت، حاج حسين شاكري، چاپ ستاره، 1420، ص 102؛ معالي السبطين، ص 407.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****