در برخي كتابهاي تاريخي آمده كه يكي از اصحاب به نام «حباب بن منذر» پيشنهاد كرد كه سپاه اسلام، در كنار نزديك ترين چاه به محل استقرار دشمن، مستقر شود و چاههاي ديگر را از بين ببرد و بر سر چاهي كه فرود آمدهاند، حوضي بسازند و پر از آب كنند. آن گاه با دشمن بجنگند و نگذارند دست آن ها به آب برسد. (1)
اين روايت به دلائل زير، نميتواند معتبر باشد:
1ـ در مكاني كه كفار قريش، مستقر شدند، «عُدْوَةُ القُصْوي» قسمت مرتفع و بالا آب يافت ميشد.
2ـ كفّار قريش، زودتر از مسلمانان، وارد منطقه بدر شدند. منطقي نيست آنان در جائي استقرار يابند كه آب نباشد و اجازه بدهند كه دشمنان آنان، در جائي كه چاههاي آب هست، استقرار يابند. (2)
3ـ ابن اسحاق نقل ميكند كه چون مشركان به سوي حوضي كه مسلمانان درست كرده بودند، رفتند، پيامبر فرمان داد كه بگذاريد از آب استفاده كنند. (3)
4ـ جلوگيري از استفاده دشمن از آب، با اخلاق و سيره پيامبر و مباني اسلام در تضاد است.
5ـ روايت مستند نبوده و مرسل است، و فقط نام برخي از راويان در سند، ذكر شده است. (4)
6ـ روايت را محمد بن حُمَيد(ابن حميد)، ابو عبدالله رازي متوفاي سال 248 هجري(5) از سلمه بن فضل رازي، متوفاي سال 191 هجري(6) نقل كرده، بيشتر رجالشناسان محمد بن حميد را موثق ندانسته و برخي او را دروغگو به حساب آوردهاند. (7) همچنين سلمه بن فضل را برخي چون نسائي ضعيف شمرده و بخاري درباره وي ميگويد: احاديثي كه نقل كرده مورد انكار عالمان قرار گرفته است. (8)
7ـ در تفاسير نيز آمده كه دشمن پيش از مسلمانان وارد منطقه بدر شدند و چاههاي آب را در اختيار گرفتند. مسلمانان نياز شديدي به آب داشتند كه خود را شستشو داده و تشنگي خود را برطرف نمايند كه باران الهي فرود آمد و مشكل مسلمانان برطرف شد.(9) آيه 11، سوره انفال به آن اشاره دارد: «آبي از آسمان براي شما فرو فرستاد، تا به وسيله آن شما را پاك و پاكيزه نمايد و پليدي شيطان را از شما دور سازد».
پينوشتها:
1. طبري، تاريخ طبري، ج 2، ص 29، حوادث سال دوم هجري؛ كامل ابن اثير، ج 2، ص 122؛ بلاذري، انساب الاشراف، ج 1، ص 343 ـ 344.
2. جعفر مرتضي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم، ج 5، ص 30.
3. ابن هشام، سيره ابن هشام، ج 2، ص 234؛ ابن اثير، الكامل، ج 2، ص 123.
4. طبري، تاريخ طبري، ج 2، ص 29.
5. ذهبي، سير اعلام النبلاء، ج 11، ص 506.
6. همان، ج 9، ص 50.
7. همان، ج 11، ص 503 ـ 505.
8. همان، ج 9، ص 50؛ ذهبي، لسان الميزان، ج 3، ص 70.
9. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 7، ص 106؛ طباطبائي، الميزان، ج 9، ص 18 ـ 19 با اختصار؛ مجمع البيان، ج 4، ص 808.
منبع: نرم افزار پیامبرمهربانی - مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی