چکیده:دوره نوجوانی دختر خانم ها خیلی حساس و مهم است، اگر خود فرد و خصوصا خانواده از این روحیه غفلت بورزد و نتواند در شکل گیری روابط سالم و تامین نیازهای عاطفی او قدم مثبت بردارند، چه بسا همین خطا زمینه ساز انحراف و کج روی او شود.
معمولا دختران زودتر از پسران جلب و جذب جنس مخالف می شوند، اگر چه بر طبق خلق و خوی فردی و نوع تربیت، این امر در افراد مختلف و متفاوت می دانند، ولی در عین حال می تواند یکی از عوامل مهم در لغزش فرد شود.[1]
توجه و تاکید دین به نظارت و توجه به تامین نیازهای عاطفی فرزندان خصوصا فرزندان دختر، ناظر به این نکته است که از زمینه های ابتلاء به فساد مصون مانده باشد.
گاهی مشاهده می شود که والدین به تمام نیازهای مادی فرزندان خودشان بها می دهند، اما در بحث تامین نیازهای عاطفی غافل و ضعیف عمل می کنند، و همین نقص موجب ایجاد مشکل و زمینه ساز انحراف فرزندان می شود.
در همین راستا نامه ای از انجمن بدست ما رسیده که در اینجا بیان می کنیم:
سلام/ من یک دختر ۱۵ ساله هستم و ۷ساله عاشق پسر عموی بابام شده ام. دیوانه وار دوستش دارم، خیلی دوست دارم بدانم ایشان هم من را دوست دارد یا نه؟!ممکن است قضاوت شما این باشد از روی هوس چنین علاقه ای دارم، اما واقعا چنین نیست، من از شخصیت او خیلی خوشم می آید. از آنجایی که من یک دختر خیلی آرام هستم. خیلی با من شوخی می کند. یک دختر عموی ۱۷ ساله هم دارم با آن هم گرم می گیرد. دوست دارد بامن هم گرم بگیرد . خیلی تمرین می کنم که جلوی ایشان خیلی استرس نداشته باشم اما بازهم وقتی می بینم، دست و پام می لرزد. ایشان ۲۱ سال سن دارد، تنها درخواست من این است که بدونم دوستم دارد یا نه، دارم دیوانه می شوم! اوائل خیلی به درس هایم ضرر زد، سعی می کنم به درس هایم لطمه نزند و خیلی پیشرفت هم کردم.هیچ روزی هم نشده که به او فکر نکنم. خیلی از دوستانم دوست پسر دارند، اما واقعا من نمی توانم وقتی آدم عاشق کسی هستم دوست ندارم با کس دیگری باشم. موبایل هم ندارم اگر هم داشتم هیچ وقت نمی توانم غرورم رو بشکنم ، تنها چیزی که از او دارم یک عکس هست. فقط شاید سه چهار ماهی یک بار هم می بینم، لطفا کمکم کنید.
پاسخ:
خواهر گرامی یکی از خصوصیات دوره نوجوانی، تحریک سریع، هیجانات شدید و بی حساب، محبتها و علاقه های افراطی، پریشانی و اظطرابها، احساس سرگردانی، و تزلزل انتخابهاست.[2]
شما در در یک شرایط سنی هیجان و عاطفه قرار گرفته اید، و چنین حالت ها و احساسات اگر کنترل شده نباشد، به ضررتان تمام می شود، چه بسا این فامیل تان اصلا قصد ازدواج ندارد و یا کس دیگری مد نظرش هست، فلذا باید صبور باشید، ان شاء الله خدا خودش کمک می کند. اگر شرایط و ملاک برای زندگی را داشته باشد، و خواستگاری کردند آن موقع با یک مشاوره دقیق در موردش صحبت می کنیم. ولی فعلا خبری نیست، پس ذهن و خیالات خودتان را بیخود درگیر نکنید، به آینده خودتان فکر کنید ، به اهدافتان بها بدهید، مبادا نسبت به شکل گیری رابطه قدمی بردارید، تجربیات نشان داده که کوتاهی و احساساتی عمل کردن در این مواقع آسیب زاست. در عین حال عرض کنم که رابطه با نا محرم حرام است و خدا چنین رابطه ای را نهی کرده و حرام دانسته، و این موضوع مطابق با مصلحت بندگانش می باشد. در عین حال رفتار ورشوخی از جانب این آقا پسر هم از نگاه شرعی جایز نبوده و صحیح نیست. ( هر چند مورد خوشایند شماست،) ولی در روابط بین نامحرم باید این مسئله به طور کامل رعایت شود.
شما می توانید با انجام این راهکارها ذهن خودتان را از این موضوع و دغدغه جدا سازید، تا آسیبی به برنامه زندگی و فکری شما وارد نشود:
1. تلاوت قرآن و خواندن ادعیه
2. ورزش و تفریح سالم
3. انجام کارهای گروهی درسی و فرهنگی در مساجد و مدرسه
4. استفاده بیشتر از اوقات فراغت ( با خواندن کتاب، یا نوشتن رمان و...)
5. شرکت در کلاسهای آموزشی
6. داشتن ارتباط قوی با دوستان هم جنس خودتان ( دایره دوستی را زیادتر کنید)
7. به عواقب ارتباطات نا مشروع فکر کنید.
8. نسبت به آبروی خودتان و خانواده خیلی توجه کنید، و حساس باشید.
9. این موضوع علاقه و محبت را با کسی مطرح نکنید ( در عین حال قضاوت و حس خیلی خوب بودن را در مورد او نداشته باشید، چه بسا خصوصیات دیگری داشته باشند که شما از آن آگاه نیستید و در صورت اطلاع شاید متنفر هم بشوید، از این به بعد سعی کنید که از ورود چنین محبتها و علاقه های نا مشخص پرهیز کنید)
10. علاقه و گرایش خودتان را نسبت به امور معنوی بیشتر کنید.
11. از دیدن فیلم و تصاویر نامناسب (مستهجن) پرهیز کنید.
12. هیجان و احساسات خودتان را کنترل کنید، چرا که در این دوره نوجوان با فوران احساسات روبرواست، به طوری که حتی با یک کلمه یا رفتار خاص، تحت تاثیر شدید قرار می گیرد، که آثار آن به وضوح در چهره شان دیده می شود. اگر این هیجان کنترل نشود شاید تصمیماتی غیر منطقی بگیرد و بعدا پشیمان شوید.[3]
این بحث را در انجمن دنبال کنید: دختری هستم که از 8 سالگی عاشق شده ام!
پی نوشت:
[1]. شناخت، هدایت و تربیت، دکتر علی قائمی،ص164-167،انتشارات امیری
[2]. همان، ص202
[3]. نوجوانان، دکتر محمدرضا شریفی، ص116-117
نظرات
منم یه دختره ۱۰ ساله هستم که از ۸ سالگی عاشق یه پسری که توی کلاس زبانمون هست شدم من اون پسر رو خیلی دوست دارم حتی یک روز هم نمیشه بهش فکر نکنم اما تا حالا حتی یک بار هم باهاش حرف نزدم اون خیلی زیبا هست دوست دارم بتونم باهاش حرف بزنم ولی خیلی استرس دارم وقتی میاد پیش من دست و پام میلرزه میشه کمکم کنید تا بتونم باهاش حرف بزنم