چکیده: اصطلاح عام «امام» به معنای پیشوا برای رهبری جامعه در عرف و اذهان جماعت مسلمین کاملا متفاوت از آن مفهوم خاص امامت به معنای برخورداری از عصمت، علم به غیب و منتصب الهی بودن است.
در آستانه سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی توسط بنیانگذار کبیر انقلاب در بهمن هزار و سیصد و پنجاه و هفت شمسی، شایسته است ابهامی که درباره اطلاق لفظ «امام خمینی» بر ایشان مطرح است مورد کنکاش قرار گیرد تا مشخص گردد که اطلاق لفظ «امام» از سوی عموم جامعه متدین و انقلابی بر ایشان با هیچ محذور اخلاقی یا دینی مواجه نیست، زیرا اصطلاح عام «امام» به معنای پیشوا که امروزه در جامعه مسلمین برای رهبری جامعه بهخصوص جامعه شیعی بهکار گرفته میشود متفاوت از آن مفهومی است که تحت عنوان خاص امام یا امامت در اصول اعتقادات شیعه مطرح میباشد.
مفهوم خاصی که در اعتقادات شیعه تحت عنوان «امام و امامت» مطرح است جایگاه ویژه خود را دارد که بهطور انحصاری و اختصاصی حقیقت سه ویژگی والای عصمت، علم به غیب و منتصب الهی بودن را در خود دارد. «امام و امامتی» را که در اصول عقاید شیعه مطرح هست از میانی مهم دین و مذهب است و بنا بر آنچه که تمام علما و مراجع دینی بر آن اتفاقنظر دارند مفاهیم رهبری اجتماع و مرجعیت دینی با اتکای به عصمت انسان کامل و به تعبیر دیگر حجت زمان بودن در بر میگیرد.
ولیکن معنایی که امروزه از اطلاق لفظ «امام» برای رهبران جامعه مذهبی به کار گرفته میشود به اقتضاء احوال غیر معصومین و قرائن متعدد دیگری که در ذهنیت جامعه مذهبی و دینی وجود دارد به آن مفهوم و معنایی که برای امامان معصوم مدنظر است انصراف نمییابد تا شائبهای را ایجاد نماید.
هم چنانکه مفهوم «امام» در امام جماعت نمازگزاران و یا امامت جمعه در اذهان عموم تحت هیچ عنوانی به معنا و مفهوم «امام معصوم» اطلاق نشده و انصراف نمییابد، زیرا در اصول اعتقادات شیعه طبق روایات و احادیث متواتر و معتبر بسیاری از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) امامت شیعه منحصر و محصور در همان دوازده امام معصومی است که از طرف خداوند متعال مشخصشده است.
بنابراین در خصوص اصطلاح و کلمه امامی که برای رهبری جامعه مسلمانها و شیعیان اطلاق میشود و یا به لفظ امام و یا ولی موسوم گردیده است هیچ گاه با مفهومی که درباره امامان معصوم (علیهمالسلام) میباشد خلط نگردیده و یا اشتباه نمیگردد چون آن مفهوم والای الهی همانطوری که اشاره گردید برخوردار از ویژگیهایی است که نه نتها احدی را شامل نمیشود بلکه احدی در این در ویژگیها قابلیت مقایسه با معصومین را ندارد که قرائن متعدد و اقتضای حال بهطور مشخص و واضح این انصراف از آن مفهوم والا را درباره ائمه معصومین (علیهمالسلام) مشخص میسازد.
لذا میبینیم مردم متدین و انقلابی در خصوص کاربرد لفظ امام برای امام خميني (ره) با عنایت به این امر این اصطلاح را بهکار میبرند و مردم با توجه به این که این لفظ «امام» درجاهای دیگر مثل امامت جماعت و امامت جمعه کاربرد دارد و از آن معنا و ذهنیت امامت معصوم نمیگردد، این کاربرد را تداخل معنایی و مفهومی نمیدانند و تنها این که امام خميني (ره) بهعنوان رهبر و پیشوای انقلابی در این عصر بودند و باید از آن بزرگمرد و محبوب قرن به بزرگی و عظمت یاد میشد عنوان امام به آن دادند و این موضوع هیچ ایرادی ندارد بلکه به جهت اخلاقی سزاوار و شایسته این بزرگمرد تاریخ اسلام است که با چنین عنوانی گرامی داشته شود.