جدی و شوخی قاطی شده

20:40 - 1395/01/03

چکیده:شما را به نوعی برای پر کردن تنهایی هایش انتخاب کرده و راهی را برای ایجاد ارتباطی خارج از مسائل ازدواج بخواهد.

ازدواج موفق

بسیار پیش آمده که برداشت های ما فرصت های زیادی را از ما گرفته و حسرت ها و افسوس های زیادی را برای ما بجای گذاشته است.
از نگاه و برخورد کسی تلقی  علاقه مندی کرده ایم درحالی که او در فکر دیگر و در فضای دیگری سیر می‌کند.بقیه مطلب را با پرسش و پاسخی که در انجمن آمده است دنبال کنید
سلام / دختری ۲۳ ساله هستم حدود یک سال هست که با پسری که سال بالایی رشتم بود و دوسال بزرگتر هستند در دانشگاه آشنا شدم وجهت پروژه های کاری با ایشان ارتباط برقرار کردم که رفته رفته این ارتباط به شبکه وایبر کشیده شد و کم کم مسائل ازدواج و خاستگارانم رو با ایشان درمیان گذاشتم چون منش و رفتار و ظواهر ایشان مورد پسندم واقع شده بود و به نظرم بهترین گزینه جهت ازدواج من بود. متوجه شدم که ایشان هم بی میل نیستند تاجایی که خاستگاری بسیار جدی و ازدواجی پیش اومد که با ایشون درمیان گذاشتم و ایشان غیرمستقیم ابراز ناراحتی کردند و علاقه خودش رو به بنده غیرمستقیم نشان داد که با توجه به اینکه خاستگارم هم نسبتا مورد قبولم نبود ردنکردم. ایشان سال آخرش بود و فارغ التحصیل شدند و در حال حاضر درشرکت خصوصی در شهری نزدیک محل زندگی خودش کار منکنن. و حالا بعد از ختم ماجرای ازدواج که جدی شده بود این ترم بالایی من پیامک و مطالب طنز در زمینه ازدواج و خاستگاری برای بنده ارسال می کنند. در اینجا کمک شما رو خاستارم که چگونه برخورد داشته باشم باایشان تا به ازدواج ختم بشه و اینکه از این بلاتکلیفی خارج شم.و آیا اینکه تابه حال هیچگونه حرفی صراحتا در مورد ازدواج بیان نکرده نگران کننده نیست؟رفتار سنگین و معقول از جانب بنده چگونه باشد بهتر است؟(ضمنا هردو مذهبی هستیم و تا این لحظه حرف بی ربط و غیر شرعی مابین ما نبوده)

جواب
سلام/
ابتدا باید مقداری دقیق تر به برخورد ها و روابطتان در طول این مدت نگاه کرده و معادلاتی را ترتیب بدهید تا نتیجه بهتری بگیرید.
اینکه بیان کردید ایشان به شما علاقه مند هستند حدس شماست و به قول خودتان هنوز رسما و جدی نه از خواستن صحبت شده نه از ازدواج.
دلیل مهمی هم که بر این مطلب داریم این است که با وجود اطلاع از خواستگارهای شما و اینکه ممکن است هر لحظه شما به آنها جواب مثبتی بدهید هیچ اقدامی را انجام نداده است.
پیشنهادی که هست قطع ارتباط با ایشان خیلی محترمانه و رسمی است. و حضور خواستگار جدی و پیگیر را عامل این قطع ارتباط ذکر کنید
چون دو حالت دارد:
یا ایشان طبق حدس شما به شما علاقه دارد و برای ازدواج می‌خواهد که با دور شدن شما ایشان خودش را با انجام خوستگاری به شما نزدیک خواهدکرد.
یا در صورت دوم بی توجه خواهد بود و اهمیتی بر بودن شما یا نبودن شما قائل نخواهد بودکه در اینصورت نیز به نفع شما بوذه و فرصت هایتان را بخاطر ایشان از دست نخواهید داد.
ممکن است اصرار بر ماندن شما داشته باشد که در ان موقع شما شرط ماندنتان را خواستگاری رسمی و در جریان گذاشتن خانواده ها مطرح خواهید کرد چون ممکن است به حضور شما وابسته شده باشد و شما را به نوعی برای پر کردن تنهایی هایش انتخاب کرده و راهی را برای ایجاد ارتباطی خارج از مسائل ازدواج بخواهد.
همه مطالب بسته به عملکرد شما دارد که متوجه بشوید کدام از فرض ها درست است.
با توجه به صحبت های فوق درصدی باید احتمال بدهیم در این نوع روابط ممکن است قصد فریبکاری باشد لذا باید دختران بسیار مواظب باشند و بادوراندیشی آن را خنثی کنند
آقا امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند: انّ الحازم من لا يغترّ بالخدع. به راستى كه دور انديش كسى است كه‏ فريب نيرنگها را نخورد. (1)
که اگر چنین شود و شخص فریفته این نیرنگ ها بشود دیگر قوه تعقل و تفکر خود را از دست داده است. بیان دیگری از حضرت امیر (علیه السسلام) در این زمینه هست که می‌فرمایند:
فساد العقل الاغترار بالخدع. تباهى عقل به فريفته شدن در برابر نيرنگهاست.(2)
مطلب مهم این است که شما بی جهت خود را صرف این رابطه نکنید و وابستگی ایجاد نشود و بسیار معقول عمل کنید که بعدا دچار خسران نشوید.
به قول و قرارها دلخوش نشوید و در صورت اقدام جدی و رسمی ادامه دهید و در غیر اینصورت راهتان را جدا کنید.
موفق و موید باشید.
سوال را در انجمن از اینجا دنبال کنید
پی نوشت :
(1)غررالحکم ، باب خدیعه
(2)همان

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****