چکیده:ایرانیان طبق یک رسم قدیمی و باستانی در روز 13 فروردین هرسال به دشت و دمن و صحرا میروند و بهعنوان روز طبیعت این روز را گرامی میدارند و به جشن و سرور میپردازند. در این روز مراسم و آئینهایی در بین مردم مرسوم است که آن را در این روز انجام میدهند.
ایرانیان طبق یک رسم قدیمی و باستانی در روز 13 فروردین هر سال به دشت و دمن و صحرا میروند و بهعنوان روز طبیعت این روز را گرامی میدارند و به جشن و سرور میپردازند. در این روز مراسم و آئینهایی در بین مردم مرسوم است که آن را در این روز انجام میدهند.
برای نمونه فالگوش ایستادن، فالگیری (بهویژه فال کوزه) گره زدن سبزی و گشودن آن، بختگشایی (که در سمرقند و بخارا رایج است)، سبزه به رود سپردن، خوردن کاهو و سکنجبین، پختن غذاهای متنوع بهویژه آشرشته، و علف گره زدن، و نمونههای پرشمار دیگر ... بازیهای گروهی، ترانهها و رقصهای دستهجمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراکپزیهای عمومی، بادبادکپرانی، سوارکاری، نمایشهای شاد، هماورد جویی جوانان، آبپاشی و آببازی بخشی از این آیینهاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فرو ریختن اندیشههای پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزهی سفرهی نوروزی نشانهی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقههای اسبدوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی است که از ایران باستان به یادگار مانده است.
در درست یا نادرست بودن این آئینها و این رسم و رسومات، تا زمانی که خرافی یا مخالف عقل و شرع نباشد، هیچ مشکلی ندارد. بالاخره مردم تمام نقاط دنیا، با رسم و رسومات و آئینهای مختلف به شادی و خوشی میپردازند و بدینگونه از غم و اندوه و گرفتاریهای روزگار خود را دور میکنند.
نحوست روز سیزده
در افواه مرسوم است که روز 13 یا عدد سیزده نحس و نامیمون است. حال میخواهیم بدانیم آیا این روز و یا این عدد نحس و نامیمون است درست است یا نه؟
از نظر دین مقدس اسلام هیچ روزی و هیچ عددی نحس نیست، مگر اینکه در آن روز گناه و معصیتی اتفاق افتاده باشد. اما در افواه مردم گاهی اوقات اشتباهاً بعضی از زمانها، مکانها، اعداد، و اشخاص نامبارک است. حتی در کشورهای بهظاهر پیشرفته و مترقی هنوز هم این خرافات وجود دارد، همانند اینکه در بعضی از کشورهای اروپایی، رد شدن از زیر نردبان، کلید روی میز گذاشتن، اول روز گربه سیاه دیدن، را نحس و نامیمون میدانند. که همه اینها از نظر عقل و شرع مردود هستند.
نظرات مختلف در مورد نحوست روز سیزده
باید توجه داشت که در هیچ منبع و سند کهن ایرانی این روز را نحس نمیدانند. تاکنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است؛ بلکه قریب بهاتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانستهاند. برای مثال در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روزها قرار دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیرروز نام دارد، کلمه سعد به معنی نیک و فرخنده آمده است. بعد از اسلام چون سیزدهم تمام ماهها را نحس میدانند، بهاشتباه سیزدهم عید نوروز نحس شمرده شد. بعضی از منابع مینویسند: «مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناختهنشده بود! آن دو بهوسیلهی گره زدن دوشاخهی «موُرد» پایهی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بهخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را بهویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند. امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت میکنند و علف گره میزنند.[1]
برخی از محققان عقیده دارند که عقیده به نحوست عدد سیزده اثری است که از ارتباط و مجاورت با عالم مسیحیت به زرتشتیان و بعد از آنان مسلمانان انتقال یافته است. اصل این عقیده به این صورت است که "یهودای اسخر یوطی" یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را تسلیم مخالفانش کند و قرار گذاشت تا وقتی وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او بتوانند تشخیص دهند که کدامیک از افراد حاضر در محفل، مسیح است. بدین ترتیب مسیح دستگیر شد و چون یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش درآمد و شماره آنان به سیزده رسید مسیح گرفتار و محاکمه و به دار آویخته شد. عیسویان بدین علت عدد سیزده را شوم میدانند و همین نحس بودن از فرهنگ مسیحیت وارد فرهنگ ایرانی شده است.
عدهای دیگر از محققین قایلاند که نحس بودن سیزده در نزد ایرانیان، به خاطر بلای عظیمی است که یهودیان در زمان باستان، بر سر ایرانیان آوردهاند. به خاطر کشتار عظیمی است که آنها در بین ایرانیان به راه انداختهاند. قضیه ازاینقرار است که:
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایرانزمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از بادهنوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو "وشتی" را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط میكند و او را به دست جلاد میسپارد.
یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان بهجایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میكردند و این استنکاف موجب شده بود که «هامان» صدراعظم خشایارشاِه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر كند، البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضب هامان قرار گرفته و تهدید به مرگ میشوند.
یهودیان که بهصورت غیر رسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را بهعنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند و به او نیز توصیه میکنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانیِ یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از 77 هزار ایرانی توسط یهودیان قتلعام شدند و در برخی نقلها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوانشده است.
از آن زمان تاکنون، این روز بهعنوان "عید یهودیان" زنده نگاه داشته شده و هرسال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و ... گرامی میدارند.
گفته میشود این کشتار در روزهای 13 و 14 ماه آدار اولین ماه سال جدید انجام میشود و روز دوم کشتار به اصرار استر به خشایار شاه برای از بین بردن دشمنان قوم یهود ادامه پیدا میکند. بر اساس متون تاریخی، نحسی روز 13 فروردین در میان ایرانیان و بیرون رفتن مردم از خانهها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
پسازاین قتلعام ایرانیان، یهودیان جشن و پایکوبی بر پا کرده و به شکرانه غلبه بر ایرانیان و ریختن خون دشمنان قوم یهود، آن را عید اعلام کرده و روزه میگیرند.[2]
نظر دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرسانیدند. میتوان گفت معقولترین موردی که دربارهی سیزده به در گفته میشود همین است همانطور که گفته شد از نظر اعتقادات دینی نیز دلیلی بر نحوست روز سیزده وجود ندارد.
___________________________________________
پینوشت
[1]. گفتههای «حمزهی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحههای 23 تا 29، و گفتههای «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحههای 110 و 111، و «بیرونی» در کتاب «آثارالباقیه» بر پایهی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد.
[2]. سایت مشرق