چکیده: اعتقاد و باورهای دینی همچون مقدرات الهی و صبر در برابر مشکلات، میتواند سطح رضایتمندی انسان از زندگانی را بطور چشمگیری افزایش دهد و در مقابل بیماریهای روحی یکی از داروهای بسیار موثر برای درمان خواهد بود.
یکی از موضوعات اساسی که نقش مهمی در بهبود بحرانهای روحی انسان در جامعهی امروزی دارد، تحقق و ایجاد زمینه آرامش و آسایش روانی است.
یکی از عللی که به خوبی میتواند رضایتمندی در زندگی را تامین کند، رضایت مندی قلبی از نوع زندگی و ایجاد نگاه مثبت و منطقی به وقایع پیرامون خویش است. لذا یکی از این عوامل اعتقاد و باورهای دینی همچون مقدرات الهی و صبر در برابر مشکلات، میتواند سطح رضایتمندی انسان از زندگانی را بطور چشمگیری افزایش دهد و در مقابل بیماریهای روحی یکی از داروهای بسیار موثر برای درمان خواهد بود.
بر همین اساس نشانهی مومن خصوصیت «رضا» در پرتو عبودیت و معنویت بوده و این رضایت نشانهی آرامش و آسودگی خاطر آنها میباشد.
عوامل زمینهسازی رضایتمندی در زندگی:
1ـ توجه به نعمتها
نعمتها و داشتههای زندگی در دو بخش میتوان در نظر گرفت:
الف ـ داشته های مادی
ب ـ داشته های غیر مادی (معنوی)
لذا نوع نگاهمان در زندگی نباید فقط در سطحی باشد که نیمه خالی لیوان زندگیمان را ببینیم در حالی که خداوند نعمتهای بسیاری را به ما عطا کردند که از چشمانمان بدور مانده و از آن غافل هستیم، سلامتی، خانوادهی خوب، امنیت و...
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره میفرمایند:
« مَنْ لَمْ يَرَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ نِعْمَةً إِلَّا فِي مَطْعَمٍ أَوْ مَشْرَبٍ أَوْ مَلْبَسٍ فَقَدْ قَصُرَ عَمَلُهُ وَ دَنَا عَذَابُه [1] هرکه نعمت خدای بلند مرتبه را فقط در خوراک یا نوشیدنی یا پوشاک ببیند، بیگمان عملش کوتاه و عذابش نزدیک باشد».
میبینیم پیامبر بزرگوار اسلام به این نکته اشاره می فرمایند که انسان همیشه نباید به نعمتهای مادی خود توجه و نگاه کند بلکه این نعمات دارای دو رو بوده و نعمات معنوی را نیز باید توجه کند نعماتی مانند دین دار بودن، متدین بودن، اعتقاد به خدا و محبت اهل بیت که بهترین ضامن برای آرامشی معنوی و مادی ما خواهد بود.
2ـ همسویی با واقعیتها
یکی از واقعیاتی که در مقابل همهی ما میباشد ناهماهنگی میان انتظارها و واقعیات در زندگی ما میباشد.
چون انسان طالب راحتی و آسایش بوده و به دنبال کامجویی و برآوردن حاجات خود میباشد، از این رو دنیا را محل برآورده شدن این خواسته ها میدانیم و یا دست کم می خواهیم چنین باشد اما واقعیت این است که دنیا محل آسایش و راحتی نیست.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُول... وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِي الْجَنَّةِ وَ النَّاسُ يَطْلُبُونَهَا فِي الدُّنْيَا فَلَا يَجِدُونَهَا [2] آسایش را در بهشت قرار دادم و مردم آن را در دنیا می جویند، پس آن را می یابند».
چون راحتی را در این دنیا میطلبیم در حالی که این دنیا، باید تلاش کرد و وقتی این تلاش را با راحتی در تضاد میبینیم ناهماهنگی میان انتظارها و واقعیات ایجاد میشود و احساس ناکامی میشود.
لذا باید سختی های زندگی را به عنوان یک واقعیت پذیرفت و موقعیتهای ناخوشایند را مهار و مدیریت کرد. نباید در برابر سختی ها ایستاد بلکه باید در کنار سختیها قرار گرفت. قرار گرفتن در کنار سختیها، امکان مدیریت و مهار آنها را به وجود میآورد.
منظور از پذیرش سختی، تسلیم شدن در برابر مشکل نیست؛ بلکه مقصود، پذیرش صحیح و پویاست.
که در این نوع از پذیرش فرد بهترین رویارویی با موقعیت پیش آمده را انتخاب میکند.
3ـ درک همراهی خدا با انسان
هنگام بروز سختیها و گرفتاریها، آدمی گمان می کند که خداوند او را فراموش کرده است. و این سوالات به ذهن او میآید:
اینکه چرا این همه مصیبت برای من چرا؟
خدا شما عادل هستی و همگان را دوست داری اما چرا منو فراموش کرد؟
این تصور احساس تنهایی و بییاوری را در پی دارد؛ اما واقعیت این است که خداوند همواره همراه انسان است، باور به این حقیقت به امید و توان آدمی میافزاید.
وقتی خواستند حضرت ابراهیم را به سمت آتش پرتاب کنند، میکائیل آمد و گفت:«خزانه های آب و باران به دست من است. اگر میخواهی آتش را خاموش کنم. فرمود: نه! آنگاه جبرئیل گفت: پس از خدا بخواه! حضرت فرمود: همین که می داند در چه حالی هستم، کافی است». [3]
در نتیجه اگر ما بتوانیم اولا به نعمتهایی که خدا در اختیار انسان قرار داده را مورد نظر بگیریم همچنین یک همسویی با واقعیات زندگی یعنی زندگی را با راحتی اشتباه نگیریم و در کنار مشکلات خود خداوند را یار و یاور خود بدانیم موجب رضایتمندی در زندگی خواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ص 315.
[2]. ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج4، دار سيد الشهداء للنشر، قم، چاپ: اول، 1405 ق، ص 59.
[3]. مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص55.