عارفانه‌های زیارت عاشورا

09:15 - 1395/08/09

- زیارت عاشورا است نسخه دیگری از عرفان، که با عطر حسینی نگاشته شد تا نه فقط تو را... بلکه تمام عالم را به اوج برساند. کجاست منتقم خون خدا...؟

عارفانه‌های زیارت عاشورا

یکی از راه‌های دریافت کمالات روحی برای تقرّب به سوی خدا و طی مسیر شناخت خدا استفاده از دعاها و زیارات اهل بیت عصمت و طهارت است. زیارت عاشورا دارای فضایل و کرامات فراوانی است که به اعتبار جملات خاص آن و سند محکمی که دارد می‌تواند جدای از روش ارتباط با اهل بیت(علیهم السلام)  به عنوان نقشه راه رسیدن به درجات بالای معنوی و تکامل روحی به طور مستقل مورد استفاده قرار گیرد. همچنان‌‌که در آن می‌خوانیم: « وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ [1] و از او می‌خواهم كه مرا برساند به مقام ستوده‌اى كه براى شما نزد خداست». در این نوشته اشاره‌ای به گوشه‌ای از سیر معرفتی در این زیارت بلندمرتبه می‌پردازیم.

توجّه به امام حسین علیه السلام نیروی محرّکه‌ی معرفت
یکی از مراتب سلام به امام حسین (علیه السلام) در ابتدای زیارت عاشورا درود بر کسی است که خدا خون‌خواه اوست(ثارَالله). یعنی ولیّ و صاحب خون به ناحق ریخته ایشان، خداوند متعال است. توجّه به این مطلب که خداوند متعال به وسیله ولیّ خود یعنی امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) انتقام گیرنده خون به ناحق ریخته اوست موجب می‌شود که انسان همراه با اتّصال روح خود به امام حسین(علیه السلام) و اهداف ارزشی او ارتباطی عمیق و هم‌جهت با امام زمان خود برقرار کند که خود، یکی از راه‌های ارتباطی با حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) است. هدف امام عصر (علیه السلام) نیز همان هدف جدّ غریبشان حسین‌ابن‌علی (علیهما‌السلام) یعنی هدف رسالت است. این‌که قرآن کریم می‌فرماید: «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه‏[صف/9] او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد».

برای رسیدن به اوج کمال باید همراه و همگام با امام معصوم شد. برای این‌کار باید دانست که شیطان به وسیله کدام فتنه‌ها و شبهه‌ها باعث شد که امام حسین (علیه السلام) "وِترُالمَوتُور" شوند و با این که او را می‌شناختند و بسیاری نیز ابتدا همراه، هم‌گام و مشتاق آن حضرت برای بیعت و یاری او بودند امّا بالأخره امامشان را تنها گذاشته و باعث غربت و مظلومیّتی بی حد بر امام زمان خود شدند؟ این در حالی است که کسانی که تا آخرین لحظه همراه امام خود بودند به آن‌چنان مقامی دست یافتند که خود امام حسین (علیه السلام) درباره آن‌ها فرمودند: «إِنِّي لَا أَعْرِفُ أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَزْكَى وَ لَا أَطْهَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَا أَصْحَاباً هُمْ خَيْرٌ مِنْ أَصْحَابِي‏؛[2] من خاندانى خوش رفتارتر و پاك‏‌تر از خاندان خودم و يارانى بهتر از يارانم نمى‏‌شناسم!». از همه جوانب این بحث می‌توان دریافت که تکرار سلام به حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) حاوی درس‌ها و انگیزش‌های بسیار قوی است که باعث پایداری در مسیر معرفت الهی با الهام از این ارتباط و مرور ارزش‌های حقیقی انسانی می‌شود.

شناختن موانع معرفتی به وسیله زیارت عاشورا
خصوصیّت ویژه‌ای که در زیارت شریف عاشورا به چشم می‌خورد این است که دو گروه حق و باطل را هم‌زمان روبروی یکدیگر قرار می‌دهد و با تبیین حقیقت حرکتی حسینیان و یزیدیان، راه معرفت و کمال را به انسان می‌نمایاند. از جمله مهم‌ترین مسائل در راه معرفت و کمال، شناختن دزدان و راهزنان این راه پر خطر (ولی پرسعادت) است. دین اسلام به عنوان نقشه راه کمال توسّط قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) روشن است. امّا آن‌جا محل لغزش بسیاری از مسلمانان در طول تاریخ و از جمله در واقعه عاشوراست که سلحشورانِ به ظاهر مؤمنِ دیروز، تعریفی جدید و غلط از دین اسلام ارائه دهند که در این میان باعث به انحراف کشیده شدن بسیاری از مسلمانان بی‌بصیرت می‌شوند. به عبارت دیگر بصیرت یعنی شناختن موانع راه کمال فردی و اجتماعی. و زیارت عاشورا این شناخت را به ما می‌دهد که تنها کسانی واقعاً تسلیم خداشدند و اسلام واقعی را دارند که تسلیم امر ولیّ و امام زمان خود باشند. یعنی: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ [آل‌عمران/31] بگو:"اگر خدا را دوست مى‏‌داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است».
آری باید از پیامبر خدا و دو یادگار ایشان یعنی قرآن و اهل‌بیت او اطاعت کرد تا بتوان ادعای مسلمان حقیقی بودن را داشت. نه این که آن‌قدر این اطاعت رنگ ببازد که امام علی (علیه السلام) با آن مقام بلند بفرماید: «در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و اله) جزئی از ایشان محسوب می‌شدم. مردم هم‌چنانکه در افق آسمان به ستارگان نگاه می‌کنند به من نگاه می‌کردند. سپس روزگار از من چشم پوشاند و مرا هم‌سنگ این و آن قرار داد و بعد از آن نیز هم‌ردیف پنج نفر دیگر- در شورا - قرار داد که بالاترینشان عثمان بود. گفتم عجب بد شد، روزگار به این هم بسنده نکرد تا این‌که مرا تنزّل داد و قرین افرادی چون معاویه و عمرو عاص قرار داد.[3]

نتیجه این‌که؛ زیارت عاشورا با ترسیم واقعی قرار گفتن دو جبهه حق و باطل در مقابل یکدیگر، رمز رسیدن به معرفت و کمال انسانی را در همراهی و پیروی از فرمان‌دهی امام زمان و پیکار با قلب، زبان و شمشیر در مقابل سپاه پُرطمطراق باطل دانسته است. یعنی همانند جریان سپاهیان حق، باید گوشه‌ای از بلای عظیم عاشورا را به نفس خود بچشانیم تا رشد یابد و ضمن یاری کردن حق، خدای عالم را نیز راضی کرده باشیم.«ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة [فجر/28] به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است‏».

پی‌نوشت
[1]. مفاتیح، زیارت عاشورا.
[2]. أمالي صدوق، ص156.
[3]. شرح ‏نهج ‏البلاغة(ابن‏ أبی ‏الحدید)، ج20، ص326.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 15 =
*****