شیوههای ابراز خشم میان مردان و زنان متفاوت است. ازاینرو باید برای مدیریت خشم، این تفاوتها را بشناسیم.
انسانها هیجانات مختلفی از خود بروز میدهند. نفرت، تحقیر، حسادت و خشم از حالات خصمانهای هستند که اغلب با احساسات کینهتوزانه بروز میکنند. اقدامات خصومتآمیز مختلف نظیر دشنام، زدوخورد، مشاجره یا کژخلقی، نشانهای از وجود این احساسات هستند که خود فرد را نیز درگیر آسیبهایی میکنند. ازاینرو امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «اَلْغَضَبُ يُرْدِي صَاحِبَهُ وَ يُبْدِي مَعَايِبَهُ»؛[1] «خشم، صاحبش را هلاک میکند و زشتیهایش را آشکار مینماید».
شخصیت ریاکار، فضول و بیملاحظه دیگران، و نیز رفتارهای تمسخرآمیز، توهینکننده و زورگوی آنان، علت ایجاد خشم است. خشم، از هیجاناتی است که هم سراغ زنان میآید و هم مردان درگیر آن میشوند. البته روش بروز خشم در زنان و مردان متفاوت است. ازاینرو شناخت این تفاوتها در کنترل و مدیریت خشم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
خشم زنان
زنان از لحاظ هیجانی به غیر از احساس خشم، افرادی بیانگرند؛ یعنی جامعه به زنان اجازه میدهد که هیجانهای خود را از مردان آزادانهتر بیان کنند. در فرهنگ جامعه ایران، ابراز آزادانه خشم از سوی زنان حالتی غیر زنانه به شمار میرود. ازاینرو برخی از زنان که تعداد کمی نیز ندارند، ابراز خشم را (حتی مواقعی که حق با آنهاست) سخت توصیف میکنند. زنان معمولاً آموختهاند که خشم خود را پنهان، سرکوب یا با روشی غیرمستقیم آزاد کنند؛ به همین دلیل زمانی که خشمگین میشوند، احساس اضطراب و ترس دارند.
اما در مقابل برای برطرف شدن سوء تفاهمات و فرو نشستن خشم، جنس مؤنث قدرت کلامی، تسهیلگری و همکاری بیشتری دارد. زنان به روابط بین فردی و پیامدهای بروز خشم و تعارض در روابط توجه بیشتری دارند. آنها درباره تعارض و اختلاف پیشآمده با مقصر یا دیگران بیشتر گفتوگو میکنند. همچنین به مشکل پیشآمده فکر میکنند و برای یافتن راهحل، بیشتر میکوشند.
خشم مردان
خشم، عمدتاً هیجانی مردانه به شمار میآید. مردان برخلاف زنان، بهاستثنای خشم، از لحاظ هیجانی افرادی نابیانگرند؛ یعنی بیان هیجانی در مردان، طیف محدودتری دارد. فرهنگ جامعه، نابیانگری در سایر هیجانات را به مردان آموخته است. مردان بیشتر تمایل دارند که سایر هیجانهای منفی و رنجآور خود را نیز به خشم تبدیل کنند. این آموختهها از سنین پایین توسط افراد جامعه به پسران آموزش داده میشود. افراد جامعه به پسران برای کنترل خشم، پیامهای متناقضی میدهند؛ از سویی برای محدود کردن پاسخهای خشم، آنها را تحت فشار قرار میدهند و از سوی دیگر به آنها فشار میآورند که در اثبات خود پایدار باشند و مبارزه کنند.
خشم پسران
از آنجا که پسران برای ابراز خشمشان محدودیت اجتماعی کمتری دارند، تصور میکنند که چندان نیازی به کنترل آن ندارند. معمولاً پسرها برای بیان خشم به روشهای فیزیکی مانند کتککاری و دادوفریاد متوسل میشوند. رفتارهای پرخاشگرانه پسران با هدف آنان برای حل تعارض از طریق سلطهجویی و اثبات خود مرتبط است. یکی از ابزارهایی که پسران برای به دست آوردن قدرت و سلطه در مدرسه به کار میگیرند، استفاده از روشهای پرخاشگرانه و تهاجمی است.[2]
پینوشت:
[1]. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، دارالکتاب الإسلامی، 1410ق، ج ۱، ص۹۱.
[2]. اقتباسی از: ف. فیلیپ رایس، رشد انسان (روانشناسی رشد از تولد تا مرگ)، نشر ارجمند، 1390.