عرب پیش از اسلام به هر بهانهای و بدون در نظر گرفتن قانون خاصی، جنگ به پا میکرد و همنوع خود را به قتل میرساند، اما قانون الهی جهاد به مسلمانان دستور میدهد تنها با غیر مسلمانانی که بر علیه اسلام و مسلمانان شمشیر کشیدهاند، جنگیده و آنها را نابود کنند. سیره پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله هنگام فتح مکه و بخشیدن اهالی آن دیار، بهترین شاهد بر الهی بودن قانون جهاد است.
بیتردید اسلام برای برپایی صلح و آرامش در تمام جهان ظهور کرد با این تفاوت که این صلح و آرامش را در زیر سایه شعار توحید و نفی هرگونه شرک و پیروی از شیطان خواسته است. با این حال، ملحدان و اسلامستیزان بدون در نظر گرفتن منظومه فکری و بینشی دین مبین اسلام، تلاش میکنند با برداشتهای گزینشی، چهرهای نادرست از این دین الهی ارائه دهند. شاید یکی از مهمترین و قدیمیترین اشکالها و شبهههایی که پیرامون دین اسلام مطرح میشود، پرسش در مورد قانون «جهاد» است.
ملحدان با مقایسه سبک زندگی منطقه عربستان در دو زمان پیش از اسلام و پس از اسلام، به این نتیجه رسیدند که کشتن همنوعان و خونریزی به دلیل پیروزی بر رقیب در دو برهه زمانی وجود داشته و یک گروه بر دیگری غالب میشد، با این تفاوت که پس از اسلام، جنگها و درگیریهای نظامی، رنگ قداست به خود گرفت و با نام دین و خدا انجام میشد.
در نتیجه قانون «جهاد» در اسلام، نسخه و نمادی جدید از همان ذات خونخوار عرب جاهلی است و نمیتوان آن را یک قانون الهی دانست.
چند نکته در پاسخ به اشکال مطرح میشود:
الف- چنین نیست که در میان نژادهای بشری، فقط نژاد عرب به دلیل جنگهایی که انجام داده، دارای ذات و خوی جنگجویی و خونریزی توصیف شود؛ بلکه تاریخ بشریت نشان میدهد که انسانها با هر نسل و نژادی، هر جا که لازم دیدند به همنوع خود حمله کرده و به بدترین شیوه آنها را به قتل رساندهاند؛ جنگهای طولانی میان نژاد ایرانی و نژاد رومی پیش و پس از ظهور اسلام، کشمکشها و جنگهای خونین و طولانی در قرن 19 میلادی که میان نژادهای مختلف اروپایی واقع شد،[1] حمله نژاد افغان به سرزمینهای ایران در زمان حکومت صفوی،[2] حملههای خونین مغولان به سرزمینهای خاورمیانه،[3] بخشی از جنگهای خونینی است که تاریخ بشریت به ثبت رسانده است.
ب- مقایسه میان جنگهای نژاد عرب پیش و پس از اسلام و شبیه دانستن هر دو از نظر خونریزی و بیرحمی، ناشی از بیانصافی و عدم مطالعه کافی در منابع معتبر اسلامی است. اگر قانون «جهاد» در اسلام، مقدس نبود و رنگ خدایی نداشت، فتح مکه بهترین فرصت برای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بود تا انتقام سالها آزار و اذیت مشرکان را گرفته و همانند عرب جاهلی رفتار کند، اما همگان دیدند که عفو عمومی صادر شد و فقط چند تن از سران مشرک و کافر که نقش اصلی را در تحریک توده مردم ایفا کردند، به مرگ محکوم شدند.[4] حتی از میان کسانی که به مرگ محکوم شدند، چندین نفر توسط خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله بخشیده شدند، مانند هبّار بن اسود[5] و کعب بن زهیر.[6]
ج- چنین نیست که بر اساس قانون الهی «جهاد»، مسلمانان وظیفه داشته باشند هر غیر مسلمانی را از دم تیغ بگذرانند و بکشند؛ بلکه این قانون به مسلمانان فرمان میدهد که در صورت اقدام به جهاد ابتدایی به فرماندهی معصوم علیهالسلام، ابتدا هشدارهای لازم برای تسلیم شدن به غیرمسلمانان داده شود و در صورت اقدام به جهاد دفاعی، از کیان سرزمینهای اسلامی در برابر نفوذ نظامی و اعتقادی دشمنان دفاع کنند و هر کجا که دشمن حملهور شد و یا قصد حمله داشت، نباید به آنان رحم شود، از اینرو، غیر مسلمانان تا هنگامی که بر علیه اسلام و مسلمانان توطئه نکنند، میتوانند در مملکت اسلام با آرامش زندگی کنند و این برترین نشانه برای اثبات قداست در قانون جهاد است که حقوق همنوعان را در نظر میگیرد.
پینوشت:
[1]. شمیم، علیاصغر، ايران در دوره سلطنت قاجار، ص368، بهزاد.
[2]. لاکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفويه، ص186، انتشارات علمى و فرهنگى، ترجمه اسماعيل دولتشاهى.
[3]. ر.ک: اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، انتشارات علمى و فرهنگى، ترجمه محمود میرآفتاب.
[4]. مناسبات آزادی و اخلاق در دولت نبوی، نشریه مطالعات قرآنی نامه جامعه، شماره 79.
[5]. عسقلانی، ابنحجر، الاصابة، ج6، ص413، دار الکتب.
[6]. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، ص609، دانشگاه تهران.