رهروان ولایت _ اگر چه آیین اسلام، در جزیرةالعرب و در میان قوم عرب ظهور کرد و پیامبر عظیمالشلان اسلام(صلیاللهعلیهوآله) خود از نژاد عرب بود، اما اسلام مخصوص قوم عرب نبود، دلیل بر این مدعا آیات قرآن است. در قرآن فقط قریش یا عرب مورد خطاب واقع نشده است، بلکه مخاطب قرآن، کل مردم بوده است زیرا از لفظ «ناس» استفاده کرده است و پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیز از سالهای نخست بعثت و در دوران دعوت مکه، آیین خود را جهانی اعلام کرد. تعدادی از آیات قرآن به روشنی میرسانند که دعوت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) جهانی بوده و هرگز مختص به قوم خاصی نیوده است.
به طور مثال به چند آیه که دال بر این مطلب هستند اشاره میشود:
1. «قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ[اعراف/158] بگو ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه ی شما هستم...».
2. «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَ نَذِیرًا وَ لَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ[سبا/28] و ما تو را جز[به عنوان] بشارتگر و هشدار دهنده برای تمام مردم، نفرستادهایم».
3. «وَمَا هُوَ إِلا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ[قلم/52] در حالیکه این [قرآن] جز یادآوری و اندرز برای جهانیان نیست».
4. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[توبه/33] او کسی است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همهی آیینها پیروز گرداند».
این آیات، همه جزء سوره های مکی است و نشان میدهد که عمومیت دعوت پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) از همان دوران تبلیغ در مکه مطرح بوده است. اما با وجود این دلایل و شواهد روشن، برخی از اروپاییان همچون «گلدزیهز» ادعا کردهاند که فراگیری و عمومیت رسالت محمد[صلیاللهعلیهوآله] بعدها به وجود آمد و تعلیمات نخستین او بیش از نیاز بعضی از اعراب زمان حیات او نبود.[1]
اگر پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در سالهای دعوت در مکه و چند سال پس از هجرت، گامی در جهت گسترش اسلام در خارج از جزیرة العرب بر نداشت، به خاطر آن بود که کارشکنیها و دشمنیهای مشرکان مکه، یهود و دشمنان دیگر فرصت چنین کاری را نمیداد. اما پس از پیمان صلح حدیبیه که فکر او از ناحیه خطر حملهی قریش آسوده گشت و آرامش نسبی در مدینه حکم فرما شد، ذیحجهی سال ششم یا محرم سال هفتم هجرت، طی نامه هایی به شاهان و زمامداران بزرگ آن روز جهان فرستاد که عبارت بودند از: نجاشی، پادشاه حبشه؛ قیصر روم، خسرو پرویز، پادشاه ایران؛ مُقَوًقِس، پادشاه مصر؛ حارث بن ابی شِمر غسّانی، حاکم شام؛ و هَوًذَة بن علی، پادشاه یمامه.[2]
البته این، طلیعه دعوت جهانی پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) بود و نامههای دعوت زمامداران جهان محدود به این شش نامه نبود، بلکه حضرت از آن روز تا هنگام وفات، به تدریج پیکهای دیگری به اطراف جهان فرستاد. مضمون این نامهها شبیه به هم بود و همه آنها با عباراتی ساده، بیتکلف، صریح و قاطع نوشته شده بود.
در نتیجه: با توجه به آیات قرآن کرم و سیره رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) میتوان فهمید که دعوت حضرت جهانی بوده و اسلام برای تمام مردم دنیا آمده است نه فقط اعراب حجاز و اطراف آن.
-----------------------------------------------
پینوشت
[1]. ر.ک: محاکمه گلدزیهر صهیو نیست، محمد غزالی مصری، ترجمه صدر بلاغی(تهران/ک حسینه ارشاد، 1363)، ص 79-262.
[2]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج1، ص258-262.